چه دوشنبه ی سیاهی بود که از زمین وزمان وآسمان وزمین غم می بارید وماتم؛ بالبخندی برای همیشه چشم برروی ما بست و خیره شد به آن بارگاه که عاشقش بود.

به گزارش مرور نیوز، نویدصالحی- دستم به نوشتن نمی رود، سخت است و سخت که بنشینی پشت میزت و راحت وبی خیال در رثای رفیق ات بنویسی! سالها قبل عزیزی همیشه به ما می گفت: بعضی وقت ها رفاقت به برادری بدل می شود و رفیق می شود تمام داروندارت در این جهان وحالا همین طور شده است؛ رفقا بدل شده اند به برادر، به غمخوار وحامی در روزهای سخت ؛ که دلم بند ست به لبخندشان، که غرق می شوم دراندوه نگاه شان؛ حالا دوستانم سرمایه ی زندگی ام هستند وهرکدام برادری برای یک عمر بودن؛  از قدیم گفته اند که داغ برادر سخت است و دیروز برادرها کمرشان زیر داغ روح الله شکست! 

دستم به نوشتن نمی رود ودلم خوش نیست، روزگار برما چون شب تارشده و هیچ کس باورش نیست که شاید ثانیه ای دیگر سیاه پوش برادری باشد که تا همین چندساعت پیش هم کلام هم بودند؛ مرگ چه آسان شده! و بقول عزیزی که می گفت: مرگ برمرگ؛  اما مرگ هنوز وبه تندی ریحان می چیند؛ بهترین های روزگاررا به آغوش می کشد و در میان ما از روح الله بهتر چه کسی؟ 

چه دوشنبه ی سیاهی بود که از زمین وزمان وآسمان وزمین غم می بارید وماتم؛ بالبخندی برای همیشه چشم برروی ما بست و خیره شد به آن بارگاه که عاشقش بود؛ همه کسان اش را سپرد به دستان مهربان آن آقایی که هر اربعین، آشفته و عاشق، پیاده، به دیدارش می شتافت و چه غم دارد که صاحب آن بارگاه، امین ترین انسان است نزد الله؛ 

چشم فروبست و خندان رفت تا هزاران چشم در داغ ندیدن آن چشم ها ، در غم نبودن آن نگاه مهربان، خون بگرید و این داغ ماند بر دل برادرها که از همین روزها نقشه می کشیدند برای اربعین؛ و هراس همه ازین بود که مبادا نشود ااین اربعین را با روح الله پیاده راهی شوند تا کربلا که حالا روح الله به چشم برهم زدنی در کربلاست و ما اینجا، ماتم زده نشسته ایم و حسرت می خوریم به حال برادر؛ 

خوشا بحالت که سبک بال رفتی و  این چه حسادتی ست که تمام وجود مارا آکنده که چرا فقط روح الله؟  دیشب یکی از دوستان می گفت: تحریره ها ماتم زده، هیچ تولید نمی کنند که مهمترین خبر این روز پرواز برادر بود برای همیشه؛ 

یقین دارم که احسن الحال را تجربه می کند ولی جای خالی روح الله تا همیشه ی زندکی باقی خواهد ماند. حالا روح الله در خاک آرام گرفته است و هزاران دل بی قرار نبودن او، برسر می زنند. نام او تا ابد باقی خواهد ماند که تمام این سالها که اورا می شناسم و به رفاقت با او افتخار کرده ام تا بحال حتی برای یکبار هم هیچ کس  زبان به گلایه از او باز نکرده است؛ جایش خالی ست و زهر نبودنش تا همیشه بر روان و وجود دوستانش  باقی؛