تخریب آلونک ۱۲ متری زن بندرعباسی و خودسوزی وی درحالی رخ می دهد که هنوز پرونده بسیاری از حوادث مشابه مانند: مرگ پیرزن کرمانشاهی یا مرگ دستفروش تهرانی و نیز ساخت و ساز غیرمجاز بسیاری از آقازاده ها و ویلای لاکچری دختر وزیر سابق و ملک جماران همچنان باز است.
به گزارش مرور نیوز، درحالیکه هنوز نتیجه رسیدگی به پرونده مرگ پیرزن کرمانشاهی که سال گذشته به خاطر تخریب آلونکش دق کرد و مُرد مشخص نشده و یا حداقل اطلاع رسانی دقیقی صورت نگرفته است، اینبار حادثه ای مشابه در بندرعباس به خودسوزی زن بندرعباسی انجامید. این خودسوزی نیز بعد از تخریب آلونک وی و بی خانمان شدن فرزندانش شکل گرفت؛ آنهم در شرایطی که هنوز ویلاهای چند ده میلیاردی آقازاده ها که با تخلفات فراوان ساخته شده اند و یا ساخت و سازهای بی رویه ای مانند ساخت و ساز در شهرک تازه ساز و لاکچری نشین" باستیهیلز "پابرجاست.
اپیزود اول:
" شما اجازه ورود به ملک را ندارید. باید بروید و با حکم بیایید. اگر هم تخلفی صورت گرفته باید با حکم بیایید....چه برای فیلمبرداری و چه برای تخریب. حکمی که برای تخریب دارید ایراد دارد! "
اینها جملات زنی است که هنگامیکه ماموران برای تخریب ملک وی آمده اند، در مقابل دوربین صدا و سیما بیان می کند. زنی که خودش را وکیل یکی از آقازاده ها معرفی می کند و آمده است تا جلوی ورود ماموران به ویلای چند ده میلیاردی و سوپر لاکچری موکلش که گویا تخلفات ساخت و سازی محرزی دارد را بگیرد. دیالوگی که در نهایت باعث می شود تا ماموران اجرای حکم دست از پادرازتر بازگردند و گروه خبری صدا و سیما نیز تنها تصاویری که نصیبشان می شود؛ دیوارهای ساختمان است و بس!
اپیزود دوم:
"تورو قرآن خراب نکنید.... تو رو خدا برید بیرون ... اینجا خونه ماست... آقا برید بیرون... التماس می کنم....!"
اینها جملات که نه؛ ضجه های دختر نوجوانی است که در میانه آلونکی محقر ایستاده و با تمام توانی که از حنجره نازکش بیرون می آید فریاد می زند و با التماس از ماموران شهرداری می خواهد تا آلونکش را که تنها سرپناه وی و مادرش است ویران نکنند.
اینجا اما برخلاف "ویلای دختر آقای وزیر سابق"، ماموران نه کوتاه می آیند و نه قصد عقب نشینی دارند. در عرض چند دقیقه خانه ای را که با بلوک های سیمانی الم شده، ویران می کنند. خانه که نه... آلونکی در حد یک اتاق ۱۲ متری که زن ۳۵ ساله بندرعباسی مدتهاست با هزار زحمت آن را جمع و جور کرده تا در این دنیای گرگ صفت خودش و فرزندانش بی سرپناه نباشند. خانه ای که آنقدر شکننده است که با هر فشاری که توسط ماموران به یکی از دیوارهای آن می آید بخشی از دیوارها فرو می ریزد. گویا دیوارها فقط توسط بلوک های روی هم چیده شده درست شده اند و خبری از سیمان و ملات و گچ و زنگ در آن نیست. ضجه های دختر بچه اما افاغه نمی کند و ماموران بی اعتنا به وی به کارشان ادامه می دهند. صحنه ای آنقدر دردناک که باعث می شود تا مادر جوان وی که تا آن لحظه از سر ناچاری کناری ایستاده و با چشمانی گریان ویران شدن تنها سرپناهش را نظاره می کند، طاقت از کف بدهد و خودش را به میانه آلونک بیاندازد و هم زبان با فرزندش فریاد بزند که: برید بیرون... مگر شما از خدا نمی ترسید؟ برید بیرون...
اینها نه قصه است و نه بخشی از یک نمایش نامه! بلکه روایتی است از کلیپی که در فضای مجازی منتشر شده و این روزها به خاطر انعکاس وحشتناکی که در جامعه داشته است، به بلای جان مسئولان استان هرمزگان بدل گردیده است! اما این صحنه ها، پایان روایت خانه خرابی زن جوان بندرعباسی و دخترانش نیستند. فیلم گرچه در همین جا و نیمه تمام خاتمه پیدا می کند ولی بخش اصلی ماجرا آنجایی است که زن جوان وقتیکه از همه جا نا امید می شود، وقتیکه ضجه های خودش و فرزندانش راه به جایی نمی برد و زمانیکه همه همسایه هایش را فقط نظاره گر می بیند و شاهد است که کسی جرات نزدیک شدن به ماموران و حمایت از خانواده زن را ندارد، به قول معروف یک لحظه خون به مغزش نمی رسد و در اقدامی ترسناک کبریت بر تنش می کشد و این یعنی اوج استیصال!
ویلای دختر آقای وزیر سابق همچنان پابرجاست؟!
خانه که نه بهتر است بگوییم ویلای لاکچری دختر آقای وزیر سابق همچنان پابرجاست و تنها برای خالی نبودن عریضه گویا، بخش های کوچکی از خانه به صورت صوری تخریب شده است؛ آنهم بدون آنکه خسارتی به بخش های اصلی و مهم ساختمان وارد شود اما زن جوان حالا روی تخت بیمارستان برای زنده ماندن می جنگد، می جنگد تا شاید دخترش مجبور نباشد بعد از بی پدری درد بی مادری را هم بچشد. دختر بچهای که دو – سه شب است دیگر سرپناهی ندارد و معلوم نیست این چند شب را چطور به صبح رسانده است! می جنگد تا علاوه برخودش، دو زن بی سرپناه دیگر و ۵ بچهای که با هم در آن آلونک ۱۲ متری زندگی می کردند(شاید!) صاحب سرپناهی شوند. وی از قربانیان شجاع بی عدالتی در کشور است.
ماراتن پاسخگویی!
به راستی اگر فضای مجازی و اطلاع رسانی بدون سانسور آن نبود، شهردار و حتی استاندار و نمایندگان این شهر و استان مجبور به پیگیری ماجرا می شدند؟ ماجرایی که تقریبا یک سال بعد از دق کردن پیرزنی که در اقدامی مشابه آلونک وی تخریب شده بود رخ داده است. به لطف همین رسانه مجازی بود که رسانه های دیگر هم وادار به واکنش شدند و بعد از آن نوبت مسئولان بود که شاید از سراجبار؛ وادار به پیگیری ماجرا شوند و حتی قول خانه دار شدن زن بی سرپرست و فرزندانش را بدهند!
موحدینژاد، معاون خدمات شهری شهرداری بندرعباس یکی از همین مسئولان بود که با بالا گرفتن سیل انتقادها تلاش کرد تا با توجیه موضوع حداقل اندکی از بار فشار افکار عمومی بر روی شهردار و شهرداری بندرعباس را کم کند. وی علت تخریب خانه این زن را تصرفی بودن زمینش عنوان کرده و گفت: منزل این زن در زمینهای تصرفی ملی ساخته شده بود و ساخت و ساز آن غیر قانونی بوده است. پیش از این، چندین مرتبه به این خانواده تذکر داده شده بود که محل را ترک کنند زیرا در منطقه غیرمجاز و نا امن که بستر رودخانه بود اقدام به ساخت این اتاقک کرده بودند. بر اساس این متن با دستور شهردار، تکلیف شده که علاوه بر پرداخت تمام هزینه های درمان با هماهنگی وزارت مسکن و شهرسازی زمینی به این خانواده اهدا شود.
وی با تاکید بر اینکه این خانه در زمین تصرفی ساخته شده بود و بعد از چندین مرتبه تذکر و ارسال ابلاغیه برای تخلیه این تخریب صورت گرفته است، گفت: به هر حال زمین تصرفی بود و باید طبق قانون تخریب می شد.
موحدی نژاد در حالیکه اصرار داشت آن زن در آن اتاقک زندگی نمی کرده است گفت: آلونکی که تخریب شده فقط یک چهار دیواری بوده است. متاسفانه در هنگام تخریب، زن سرپرست خانوار، ناگهان اقدام به خودسوزی کرده که البته بلافاصله به بیمارستان منتقل شد ولی با تاسف فراوان دچار ۱۸ درصد سوختی شده است که بیشتر در دست چپ این زن است.
دادستان بندرعباس نیز ضمن محکوم کردن اقدام ماموران شهرداری گفت: پرونده ای قضایی برای متخلفان تشکیل شده است، ضمن آنکه به سازمانهای حمایتی هم دستور قضایی داده شده است که به این خانواده کمک فوری شود.
قهرمانی همچنین خبر از تحویل خانه ای به زن مصدوم و خانواده اش از طرف بهزیستی داد و گفت: در این زمینه دستوراتی داده شده است که باید در ۲۴ ساعت بررسی و اقدام شود این دستورات شامل احضار همه عوامل دخیل در تخریب، کسب شکایت خانم مصدوم و اخذ دلایل ایشان، تحقیق در خصوص نقض حقوق شهروندی از طرف نیروهای شهرداری و رایگان شدن همه خدمات بیمارستانی برای این مصدوم است.
عمق فاجعه ولی آنچنان زیاد بود که علی صالحی رئیس کل دادگستری هرمزگان را نیز واداشت تا ضمن عیادت از زنی که خودسوزی کرده و در بیمارستان بستری است به او قول رفع مشکل مسکنش را نیز بدهد. وی بعد از شنیدن جزئیات وقوع حادثه از زبان این بانو گفت: پیگیریهای لازم از طریق دستگاههای حمایتی صورت گرفته است و مقرر شده علاوه بر اعطای تسهیلات از سوی کمیته امداد امام خمینی(ره) و تامین بخشی از هزینههای ساخت منزل، اداره کل بهزیستی استان نیز طی ۴۸ ساعت نسبت به رهن یک باب منزل جهت استقرار خانواده این بانوی محترمه اقدام کند.
صالحی افزود: علاوه بر موارد فوق از طریق خیرین و دستگاههای حمایتی موضوع اختصاص زمین و ساخت منزل مسکونی در شان این خانواده عزیز، در دستور کار قرار گرفته است و با همکاری مسئولان بیمارستان پیامبر اعظم (ص) همه هزینههای درمانی تا حصول بهبودی کامل به صورت رایگان به وی ارائه خواهد شد.
رئیس شورای قضایی استان گفت: در نخستین لحظات پس از این اتفاق بررسیهای لازم در دستور کار دستگاه قضایی استان هرمزگان قرار گرفت و پس از بررسی جزئیات حادثه مشخص شد، دستور تخریب سرپناه این بانو از طرف مقامات قضایی صادر نشده است، لذا با متخلفین و ناقضین حقوق شهروندی بدون هیچ اغماضی برخورد خواهد شد!
اما با وجود این توضیحات باز هم نه تنها از خشم و انتقادهای شهروندان نسبت به این برخورد عوامل شهرداری در تخریب آلونک زنی بی پناه کاسته نشد که حتی ساعت به ساعت بر فشار ناشی از آن افزود شد. فشاری که حتی استاندار هرمزگان را نیز وادار به عذرخواهی از مردم کرد. فریدون همتی با محکوم کردن این برخورد نیروهای اجراییات شهرداری گفت: این اقدام افکار عمومی را جریحهدار کرده و در حالی که میشد با برخورد و روش مناسب قانون را درست و صحیح اجرا کرد که متاسفانه، اوج بیتدبیری در این زمینه صورت گرفته و باید عاملان این تصمیم بشدت مورد پیگرد قرار گیرند.
وی تاکید کرد: هر چند اقدام غیرقانونی در تصرف اراضی ملی نباید صورت گیرد، اما نوع رفتار این چند مامور شهرداری و بیدقتی و بیتدبیری در این زمینه کاملا مشهود بوده و چهره کارکنان شهرداری را خدشه دار کرده اند . بنابراین بنده بجای عاملان این اتفاق از این خانواده و مردم عزیز عذرخواهی میکنم.
به گفته وی، همچنین شهرداری بندرعباس با دستور استاندار ملزم شده تا ضمن دلجویی از این بانوی آبرومند و کودکان آنان، به شکل مقتضی این عمل نادرست را جبران کند و کمیته امداد نیز مشکل مسکن این زن و فرزندانش را پیگیری و رفع کند.
به نظر می رسد که این تازه آغاز ماجرا باشد و تازه ماراتن اظهار نظرهای مسئولان به بهانه این حادثه و تلاش برای آنکه نکند روزی انگشت اتهام کم کاری به سمتشان گرفته شود شروع شده باشد بازرس کل این استان با انتقاد شدید از حادثه پیش آمده در خصوص تخریب منزل زن سرپرست خانوار هرمزگانی اظهار داشت: به محض اطلاع از موضوع بازرسی کل استان هرمزگان ضمن ورود قاطعانه و سریع ساعاتی پیش با فراخواندن شبانه شهردار و عوامل دخیل در تخریب جهت پاسخگویی ضمن تذکر شدید به عوامل موضوع دستور رفع مشکل را به قید فوریت صادر شد.
رضا مختاری با تاکید بر اینکه در این خصوص با عوامل و مقصرین موضوع بدون اغماض برخورد قانونی خواهیم داشت گفت: این پرونده به صورت ویژه در دست بررسی است و تا حصول نتیجه به طور جدی و مستمر پیگیری خواهد شد.
به نظر می رسد اما این نه اولین موردی است که از برخورد چکشی عوامل اجرایی دولتی و شهرداری می بینیم و نه آخرین آنها. حوادثی که کمتر پیش می آید صحبتی از نتیجه اعمال قانون در مورد تخلفات صورت گرفته و مجازات متخلفان آن منتشر شود. همانگونه که نتیجه ای از برخورد با پیرزنی که آلونک وی را نیز سال گذشته تخریب کردند مشخص نشد و یا نتیجه پرونده متخلفانی که دستفروش تهرانی را کشتند و.... ! ضمن آنکه هنوز جای این سوال مهم باقی است که اگر واقعا مسئولان ما اینهمه پاسخگو و قانونمند هستند چرا باید دولت خودش در تخلفی آشکار اقدام به ساخت و ساز غیرمجاز در ملک جماران کند و تازه بعد از اینکه با فشار افکار عمومی بخش غیرقانونی ساخته شده تخریب می شود، شهردار تهران مورد غضب رییس جمهور قرار گیرد؟! اتفاق بندرعباس درحالی رخ داد که چند روز قبل رئیس قوه قضاییه در جلسه ای با نمایندگان مجلس اعلام کرد به دنبال تخریب آلونک های ۴۰ تا ۵۰ متری مردم نیستیم و باید با موضوعات کلان برخورد کرد! حالا باید منتظر ماند و دید که آیت الله رییسی در قبال تخریب ناجوانمردانه خانه ۴۰ - ۵۰ متری که نه، تنها آلونک ۱۲ متری که تازه آن هم حکم قضایی نداشته و راسا از سوی شهردار و شهرداری اقدام گردیده چگونه با چنین مدیران بی تدبیری برخورد می نماید و مواضع ایشان که پیشتر نیز دامن برخی از مدیران نالایق را سوزانده است در این خصوص چگونه خواهد بود؟!