حادثه سقوط بهمن و کولاک شدید در ارتفاعات شمال تهران که در نهایت منجر به فوت ۱۲ نفر از کوهنوردان و همشهریانمان شد، بار دیگر نشان داد که مسئولان تا چه حد در مدیریت و اداره و کنترل شرایط بحرانی ضعیف هستند. آمار متناقض، اظهارات موازی و... حکایت از نوعی آشفتگی در فرماندهی این حادثه طبیعی – در اندازه های کوچک آن – بود!
به گزارش مرور نیوز، بعد از دو روز تلاش بالاخره عملیات جستجوی امداد و نجات کوهنوردانی که از روز جمعه زیر سقوط بهمن در ارتفاعات شمال تهران گیر کرده بودند با پیدا شدن ۱۲ جسد به پایان رسید. حادثه تاسف باری که گرچه تلاش شد تا تنها مقصر آن بی توجهی خود کوهنوردان اعلام شود اما، بررسی فرآیند امداد رسانی در آن حکایت از ناهماهنگی ها و نکات مبهمی است که تاکنون کمتر به آن توجه شده یا حداقل رسانه ای نشده است.
آمارهای متناقض مسئولان
بررسی اخبار منتشره در مورد نحوه امدادرسانی و آمار نجات یافتگان و فوتی ها همه نشان از ناهماهنگی بین نهادهای متولی مانند پلیس کوهستان، هلال احمر، هیات کوهنوردی و.... دارد. به عبارتی در طول این دو روز عملیات گسترده در اکثر موارد مردم شاهد آمارهای متناقضی از تعداد نجات یافتگان و فوتی ها بودند. مثلا در حالیکه یکی از مسئولان فلان سازمان، تعداد نجات یافتگان را ۱۸ نفر اعلام می کرد، دیگری در کمتر از یکساعت بعد این آمار را تنها ۱۴ نفر عنوان می کرد! این ناهماهنگی تا جایی ادامه داشت که حتی تا آخرین ساعت های عملیات امداد و نجات نیز کاملا مشهود بود. مثلا سرهنگ محمد مقدسی، رئیس پلیس کوهستان، اظهار کرد: روز گذشته مأموران یگان پلیس کوهستان برای پیداکردن اجساد به دارآباد رفتند و پیکر ۲ کوهنورد دیگر را پیدا کردند که البته هویت آنها مشخص است.
فرمانده یگان کوهستان پلیس پیشگیری پایتخت گفت: عملیات جستوجو به پایان رسید و اجساد افرادی که بنا به اظهارات خانوادهها و دوستانشان در بهمن گرفتار شده بودند، پیدا شدند، اما عملیات انتقال ۲ جسد کشفشده در ارتفاعات دارآباد به پایین ارتفاعات هنوز ادامه دارد.
حال درست چند ساعت بعد شاهین فتحی مدیرعامل هلالاحمر استان تهران آمار دیگری را از تعداد فوت شدگان ارایه کرد و گفت: به محض وقوع حادثه، تیمهای عملیاتی هلالاحمر شامل تیم واکنش سریع استان تهران و امدادگران شعبه شمیرانات به مناطق اعلام شده اعزام شدند که پس از ۳ روز عملیات جستوجو و نجات پیکر ۸ کوهنورد در کلکچال، ۲ نفر در دارآباد و یک نفر دیگر هم در آهار پیدا شد که در مجموع با کشف اجساد ۱۱ نفر از کوهنوردان در ارتفاعات شمال تهران پایان عملیات یکشنبه ساعت ۱۵:۳۰ اعلام شد.
این مقام مسئول در جمعیت هلال احمر اظهار کرد: در این حادثه ۱۴ نفر نجات یافته و تعدادی از گمشدهها که خانوادههایشان از طریق شماره ۱۱۲ به جمعیت هلالاحمر استان تهران اعلام مفقودی کرده بودند هم پیدا شده و به خانه برگشتند.
حتی در این میان، مسئولان فدراسیون کوهنوردی نیز برای اینکه از قافله عقب نمانند، در گفتگوهایی آمار دیگری را ارایه کردند. دکتر حمید مساعدیان رییس بخش امداد و نجات فدراسیون کوهنوردی به عنوان یکی از همین مسئولان اظهار داشت: در پایان عملیات امداد و نجات اجساد هشت نفر در منطقه کلکچال، یک نفر در منطقه آهار و دو نفر هم در دارآباد شناسایی شدند و به این ترتیب اجساد ۱۱ کوهنورد مفقودی پیدا شده است.
وی افزود: بسیاری نیز دچار مصدومیت شدند و تعداد ۱۵ نفر! هم به دلیل سرمازدگی به ما مراجعه کرده و تحت درمان هستند که درمان آنها دو ماه به طول میانجامد.
بررسی این اخبار و آمارها در نگاه اول این شائبه را پیش می آورد که اولا چه لزومی دارد که در یک حادثه نه چندان بزرگ تمامی مسئولان مربوطه برای اطلاع رسانی با یکدیگر کورس می گذارند و هیچ خبری از سخنگوی کل تیم امداد رسانی نیست! مثلا چه لزومی دارد که رئیس پلیس کوهستان که فقط نقش تامین امنیت نیروهای امدادی را برعهده دارد باید هر روز با رسانه ها گفتگو کند و آمار بدهد؟!
ثانیا: اینهمه تناقض در آمار فوتی ها و نجات یافتگان ریشه در کجا دارد؟! مگر نه اینکه قرار بوده تمام این نیروها تحت لوای یک فرماندهی واحد برای نجات حادثه دیدگان بروند، پس چرا اینهمه شاهد آمارهای ضد و نقیض هستیم؟
داستان تکراری پیدا کردن مقصر
از همان ابتدای وقوع حادثه تمام مسئولان در مصاحبه هایی که داشتند دلیل وقوع این فاجعه را بی توجهی کوهنوردان و مردم به هشدارهای هواشناسی اعلام می کردند. به عنوان مثال مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی به عنوان یکی از همین مدیران با انتقاد از اینکه متاسفانه مردم توجهی به هشدارهای هواشناسی نکردند، گفت: از روزهای ابتدایی هفته گذشته سازمان هواشناسی کشور با صدور چندین هشدار تاکید کرده بود که طی روزهای پنجشنبه و جمعه (۴ و ۵ دی ماه) مردم از فعالیتهای کوهنوردی خودداری کنند.
صادق ضیاییان با اشاره به اینکه سازمان هواشناسی طی هفته گذشته در چندین هشدار تاکید کرده بود که از فعالیتهای کوهنوردی در مناطق مختلف کشور ازجمله شمال تهران طی روزهای پایانی هفته خودداری شود، اظهار کرد: ما در هشدار نارنجی روز دوشنبه (۱ دی) تصریح کرده بودیم که طی روزهای پنجشنبه و بهویژه جمعه (۴ و ۵ دی ماه) در برخی مناطق کشور ازجمله شمال تهران بارش برف، کولاک و مه آلودگی خواهیم داشت همچنین در هشدار شماره ۶۶ روز چهارشنبه (۳ دی) نیز مجدد بر این موضوع تاکید کرده و هشدار داده بودیم که صعود به ارتفاعات باتوجه به شرایط جوی بسیار خطرناک است و باید از آن پرهیز شود.
اما هیچ یک از مسئولان اعتقادی به این نداشتند که در چنین شرایطی و در حالیکه هواشناسی تا این حد وضعیت را خطرناک توصیف کرده بود، چرا نباید دستگاه های اجرایی، مسیرهای ورودی کوهها را ببندند؟! سوالی که مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی در پاسخ به آن گفت: توجه به گستردگی عرصه باید از دستگاههای مختلف ذیربط پرسید که آیا امکان ایجاد محدودیت در همه نقاط را دارند یا خیر؟ متاسفانه اتفاقی که روز گذشته رخ داد این بود که مردم از همه نقاط شمال تهران اقدام به کوهنوردی و حتی صعود کرده بودند.
اسماعیل نجار رییس سازمان مدیریت بحران کشور روز شنبه در جلسهای که به بررسی پرونده زلزله بم اختصاص داشت با لحنی طلبکارانه در خصوص حادثه مزبور گفت: در مورد همین حادثه روی داده برای کوهنوردان از یک هفته پیش اعلام کردیم که شرایط مناسب نیست. آن وقت عده ای که خود را کوهنورد حرفه ای هم می دانند با ماموران درگیر شده و در دمای منفی ۲۰ درجه قصد صعود داشتند. نتیجه می شود همین حادثه تلخی که رخ داده و کام همه ما را تلخ کرده است. از مردم می خواهم که به هشدارها توجه کنند و رسانه ها نیز پای کار بیایند.
اما دقیقا یکروز بعد با تغییر موضعی آشکار در مورد اینکه گفته می شود که برخی مجموعه ها نظیر توچال در این روز فعال بودند، با لحن محتاطانه ای گفت: یکی از گلایه هایی که وجود دارد این است که چرا شهروندان خودشان رعایت نکرده و زمانی که ما اعلام کردیم دمای هوا در ارتفاعات تهران منفی ۲۰ درجه است عده ای در شرایط برف و کولاک به کوهستان رفته اند. در مورد فعالیت این مجموعه ها نیز حتما باید این موضوع بررسی شود که آیا این مجموعه ها فعال بودند یا افراد از مسیرهای دیگر به ارتفاعات صعود کرده اند. اگر این مجموعه ها فعال بودند باید نسبت به این موضوع اقدامات قانونی لازم انجام شود.
بدین ترتیب از سخنان مسئولان اینگونه برداشت می شود که گویا می شده جلوی ورود کوهنوردان را به مسیرهای کوهپیمایی گرفت اما اینکه چرا با وجود هشدارهای جدی هواشناسی تلاشی برای بسته نگاه داشتن این مسیرها نشده، یا اینکه چرا مانند سایر کشورها، براساس استانداردهای رایج زمانی، استحکام و وضعیت برف مسیر کوهنوردان بررسی و ایمن سازی نشده سوالاتی است که باید اتفاقا مسئولان پاسخگو باشند!
این تناقض ها و طفره رفتن ها برای جستجوی مقصران این حادثه، آنهم در حادثه ای نه چندان بزرگ این ادعا را بار دیگر تایید می کند که متاسفانه باز هم مثل همیشه در مواجهه با حوادث غیرمترقبه و بحران ها رفوزه ایم! واقعا اگر در چنین شرایطی زلزله ای در تهران رخ دهد، چه سرنوشتی در انتظار مردم چشم انتظار کمک و امداد است؟! سوالی که بعید است مسئولان باز هم پاسخی برای آن داشته باشند!