در حالیکه مادر و خاله، ‌دختر بچه ۲ ساله می گفتند، وی هنگام بازی با پسرخاله ۵ ساله اش، مجروح شده و جان باخته است، نظریه پزشکی قانونی، اسرار این سناریوی دروغین را فاش کرد.

به گزارش مرور نیوز،  صبح روزجمعه بیست و چهارم آذر به قاضی محسن اختیاری، ‌ بازپرس جنایی تهران خبر رسید که دختری ۲ ساله به طرز مشکوکی جان باخته است. دقایقی از اعلام این خبر می‌گذشت که تیم جنایی، تحقیقات خود را برای کشف جزییات بیشتر از این حادثه مرگبار آغاز کرد.
 

بررسی‌ها حکایت از این داشت که دختر بچه ساعتی قبل از مرگ، توسط خانواده اش به یکی از بیمارستان‌های پایتخت منتقل شده است. وی حالش وخیم بوده و تلاش تیم پزشکی برای نجات او فایده ای نداشته و در نهایت دختر بچه ۲ ساله به کام مرگ رفته است.
 
ماموران در ادامه به تحقیق از مادر این کودک پرداختند که او گفت، دخترش هنگام بازی با پسرخاله خردسالش دچار حادثه شده است. مادر این دختر بچه در توضیح ماجرا گفت:ما ساکن شهرستانیم و روز قبل از حادثه به تهران سفر کردیم و مهمان خانه خواهرم شدیم.

آن شب دخترم با پسر ۵ ساله خواهرم در حال بازی بودند که ناگهان دعوایشان شد. در عالم کودکی خواهرزاده ام، دخترم را هل داد که سرش به زمین برخورد کرد. دخترم شروع کرد به گریه کردن که من او را آرام کردم. پس از آنکه آرام شد خوابید اما صبح دیگر بیدار نشد. پزشکان می گویند که احتمالا دخترم دچار ضربه مغزی شده است.
در این شرایط، بازپرس جنایی تهران دستور انتقال جسد دخترخردسال را به پزشکی قانونی صادر کرد تا علت اصلی مرگ مشخص شود.

رازگشایی از یک سناریوی دروغین

پزشکی قانونی با کالبد شکافی از جسد و انجام آزمایش های مختلف، علت اصلی مرگ کودک را مشخص شد. نظریه پزشکی قانونی حاکی از آن بود که هیچ گونه ضربه ای به سر کودک وارد نشده و علت مرگ ضربه مغزی نبوده بلکه، مسمومیت با شربت متادون بوده است. اعلام این نظریه، پرونده را وارد مسیر تازه ای کرد و به دستور بازپرس مادر و خاله کودک جان باخته به دادسرا احضار شدند. آنها وقتی دیدند دروغشان، افشا شده است، ادعای تازه ای مطرح کردند.
 
مادر دختر بچه گفت: آن روز در خانه خواهرم بودم و دخترم در حال بازی بود. او ناگهان به سمت بخاری رفت و از کنار آن، ‌ یک شربت متادون برداشت و آن را سر کشید. وی ادامه داد: شوهر خواهرم اعتیاد به مواد مخدر داشت و به گفته خواهرم هر ازگاهی شربت متادون مصرف می کرد. آن روز هم دخترم در عالم کنجکاوی، ‌مقداری از شربت را سر کشید. ما اصلا فکرش را نمی کردیم اتفاقی بیفتد، چون مقدارش زیاد نبود.

اما رفته رفته حالش بدتر شد و ما به شدت ترسیدیم. سپس با خواهرم تصمیم گرفتیم، دخترم را برای درمان به بیمارستان برسانیم اما می ترسیدیم پای خودمان گیر شود. به همین دلیل، داستان خیالی به پرسنل بیمارستان تعریف کردیم و به دروغ گفتیم که دخترم هنگام بازی با پسرخاله اش، ‌دچار حادثه شده است. راستش اصلا به اینجای ماجرا و نتیجه پزشکی قانونی درباره علت مرگ فکر نکرده بودیم.

این دو خواهر(مادر و خاله کودک جان باخته) به دستور قاضی اختیاری بازداشت شده اند و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.