به گزارش سرویس اقتصادی مرور نیوز، این فعال حوزه انرژی و تولید الکتریسته درباره روشهای تولید انرژی الکتریکی در کشور با خبرنگار ما گفتگو کرد که در ادامه می خوانید:
چرا برقی که در ایران مصرف می شود، گرانتر از برق صادراتی به دست مصرف کنندگان داخلی می رسد؟
طبیعی است نرخ صادرات هر محصولی در یک مجموعه تولیدی، همیشه از نرخ فروش داخلی پایین تر باشد. به این دلیل که در حوزه خارج از محدوده مرزی، بحث رقابت مطرح می شود که بسیار شدید است. مثلا در تاجیکستان دو منبع درآمد هست. یکی صادرات انرژی و دیگری کشاورزی. بیشتر تولید هم انرژی های گرفته شده از آب است. مانند نیروگاه های آبی که برقش را صادر می کند.
یکی از بهترین مشتریان این کشور، افغانستان است. این کشور چون جریاناتی را در حوزه سیاسی و امنیتی طی کرد، تمام زیرساختهای خود را از دست داد و متوسل به خرید انرژی شده تا زودتر جوابگوی نیازهای انرژی خود باشد. از ایران و تاجیکستان انرژی می خرد. اینجا مصرف کننده، رقابت بین عرضه کنندگان ایجاد می کند. بعد هم با ما این کار را می کند. در کل، تمام شرکتهای تولیدی می گویند نرخ انرژی در ایران، گران نیست. از سیاستهای تولید بگذریم که زمانی نظر می دادند گاز به خانه های مردم نیاید و به جای آوردن گاز، نیروگاه ایجاد کنید و مصرف کنندگان را به سمت برق ببرید.
یعنی می گویید برق در ایران ارزان است؟
زمانی که یارانه ها برداشته نشده بود، خیلی ارزان بود. الان هم که مقایسه می کنید خیلی گران نیست. یکی نرخ انرژی و دیگری نیروی انسانی را داریم که گران نیست. در کشورهای اروپایی، خدمات سرپرستی به کشورهای دیگر می خواهند بدهند، برای هر ساعت کار، 2000 یورو در نظر می گیرند که روزانه 8 میلیون تومان می شود. در صورتی که در ایران مهندسان در ماه رقمی بین 4 تا 5 میلیون تومان در نظر می گیرد.
چرا اگر برق ارزان است، تولیدکنندگانی که نیاز به برق دارند، ترجیح می دهند خودشان برق تولید کنند؟
این تولید برایشان ارزش افزوده ایجاد می کند. یک واحد تولیدی باید با تعرفه صنعتی به وزارت نیرو، پول برق بدهد، ولی وقتی خودش تولید می کند، ارزان تر برای او تولید برق صورت می گیرد که حتی کیلوواتی زیر 90 تومان است. بعد از اینکه انرژی مورد نیاز خود را تامین و مصرف کرد، افزایش تولید را به وزارت نیرو و شبکه سراسری می فروشد. به نظر می رسد سرمایه اولیه نیروگاه های محلی زیاد باشد، ولی در 2 تا دو و نیم سال، این هزینه تامین می شود و پس از آن، سود می برد. چند فعال اقتصادی می شناسم که در کار ساختمان فعالیت می کردند. الان که بازار ساخت با رکود مواجه شده، سرمایه خود را به بخش انرژی برده اند و نیروگاه های کوچک مقیاس 25 مگاواتی ساخته اند و انرژی می فروشند. در واقع یک درآمد روزمره ای ایجاد شده که به قول یکی از دوستان، کنتور نیروگاه برای ما کار می کند. برخی هم اقتصادی فکر می کنند و در زیرساختها هزینه می کند و از خارج تجهیزات وارد می کند تا عمر مفید بیشتری داشته باشد و سودآوری اقتصادی ایجاد کند. در اصل، یک نیروگاه بعد از 2 سال و نیم، به سود دهی محض می رسد. تولید پراکنده برق در کشور بسیار خوب پیش می رود و در برخی استانها، امتیازات تولید برق واگذار شده. برق را در هر جایی تولید کنید وارد شبکه سراسری می شود، ضمن آنکه هزینه های تولید در مناطق دورافتاده پایین تر است. سبد حمایتی یارانه گاز هم قیمت تمام شده را کاهش می دهد و انگیزه های تولید را بالا می برد.
یعنی تولید انرژی برق به صورت محلی و محدود هم به نفع مصرف کننده و هم به سود دولت است؟
شکی در این نیست. چون فروش انرژی هم رقابتی می شود. الان برای احداث یک کارخانه وزارت نیرو، ضوابط گذاشته که در صورت افزایش مصرف، باید نیروگاه ایجاد کنید یا با بخش خصوصی قرارداد منعقد کنید تا برق شما را تولید کند. خیلی به این فکر می افتند که باید تولید کنند و این باعث افزایش نیروگاه های کوچک مقیاس می شود. بگذریم از این که اکثر تولیدکنندگان انرژی طلبکار هستند و وزارت نیرو بدهی آنها را پرداخت نکرده. مثلا در اردستان اصفهان، نیروگاه 500 مگاوات در بخش خصوصی احداث شده که برق را به وزارت نیرو واگذار می کند. پرداختهای این وزارتخانه خیلی دیر است و به موقع نیست.
برخی طرحها را وزارت نیرو دنبال کرده مانند نیروگاه های خانگی و تولید برق در مقیاس محله ای، به نظر شما این طرحهای فانتزی می تواند مشکل انرژی را در کشور حل کند؟
این طرحها فانتزی نیست و ایده خوبی است. کما اینکه در کانادا، نمای ساختمانها را به جای شیشه، از یونیتهای اتوولتایید استفاده کرده اند. در ساعات روز از انرژی خورشید استفاده می کنند و مصرف روزانه ساختمان را تامین می کنند. بخشی هم از طریق باتری ذخیره می شود و در شب استفاده می شود. این بحث در همه دنیا استفاده می شود. دو حسن را دارد، یکی همان بحث زیست محیطی است که آلودگی و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر را توسعه می دهد و بعد هم موضوع پدافند غیرعامل است. مثلا در شرایط جنگی، دشمن، نیروگاه های اصلی را منهدم کند، مملکت قفل می شود. اگر تولید گسترده و توزیع ناحیه ای باشد.
درباره رسیدن به افق تولید برق از انرژی هسته ای، نظر شما چیست؟
انرژی هسته ای، انرژی خوب و پربازدهی است. مثلا با یک نیروگاه 500 مگاواتی می توانید بالاتر از 1000 مگاوات انرژی تولید کنید. سهم گرفتن انرژی هسته ای در تولید انرژی الکتریکی بستگی به سیاستهای نظام دارد. منبع اصلی تامین برق در ایران، سوخت فسیلی است که نمی توان در دراز مدت روی آن حساب باز کرد. الان بسیاری از منابع نفتی ما، نیمه عمر خود را گذرانده اند. باید به این سمت رفت که انرژی برق را از سوختهای غیرفسیلی تولید کرد. در دنیا انرژی های تجدیدپذیر مانند خورشید، باد یا جزر و مد و حتی گرمایش زمین مطرح است. از دید پدافندغیرعامل، اتفاقی که در فوکوشیمای ژاپن افتاد، منجر شد آلمان برنامه خارج کردن نیروگاه های هستی خود از مدار تولید برق را دنبال کند و به بحث انرژی خورشیدی رو بیاورد. انرژی هسته ای، منبع بزرگ و اقتصادی است. از لحاظ امنیت اجتماعی، زلزله ها و موارد اینطوری، باید بررسی شود. شخصا با آن مخالف نیستم.