با توجه به افزایش نیاز به گاز در کشورهای توسعه یافته، دارندگان این منبع انرژی به تکاپو افتاده‌اند تا هر یک نقش بیشتری در این بازار ایفا کنند.

به گزارش مرور نیوز، رشد تکنولوژی جدید برداشت از مخازن شیل که از آن به عنوان انقلاب شیل در ایالات متحده نام برده می‌ ­ شود، سیاست کلی ایالات متحده را در حوزه بازار گاز به کلی تغییر داد و باعث شد این کشور به سمت صادرات گاز مایع حرکت کند. پیش­‌بینی ها نشان می ­دهد حجم صادرات گاز طبیعی ایالات متحده از حجم واردات این کشور در سال آینده (۲۰۱۸) بیشتر خواهد شد. بر این اساس، صادرات گاز طبیعی اگرچه یک ظرفیت برای ایالات متحده بود؛ اما پس از بحران کریمه و استفاده روسیه از این کالای استراتژیک به عنوان ابزاری برای مقابله با هژمونی امریکا، این ظرفیت به یک ضرورت برای ایالات متحده تبدیل شد.

ایالات متحده پیش از سال 2005میلادی، پیش­ بینی می­ کرد که در آینده با کمبود گاز طبیعی مواجه می شود؛ بنابراین اقدام به احداث چندین ترمینال واردات گاز مایع نمود؛ اما پس از سال 2005 و موفقیت در بهره برداری اقتصادی از منابع غیرمتعارف خود این مساله به طور کلی تغییر کرد، به طوری که نه تنها بسیاری از ترمینال های وارداتی خود را تغییر کاربری داده و به ترمینال صادراتی تبدیل کرد؛ بلکه چندین ترمینال صادرات گاز مایع نیز احداث نمود.

آمریکا و سودای گاز

تولید گاز شیل به شدت در سال های اخیر در امریکا افزایش یافت؛ به نحوی که تولید آن از ۳۶ bcm در سال 2007 به ۴۳۰ bcm در سال 2015 رسید. پیش ­بینی ­ها در همان سال­ های حدود 2005 نشان می داد این افزایش تولید از افزایش مصرف آینده فراتر خواهد رفت و این مساله باعث شد ایالات متحده -که در تمام این سال ها، یک واردکننده گاز طبیعی بود- تصمیم به ورود به بازار صادرات گاز گیرد. افزایش تولید گاز در ایالات متحده البته یک اثر دیگر هم داشت؛ تغییر منبع انرژی برخی از صنایع داخلی از ذغال سنگ به گاز طبیعی برای حفظ محیط زیست در راستای سیاست های محیط زیستی دولت اوباما.

طبق پیش­ بینی کارشناسان، حجم تولید گاز طبیعی در ایالات متحده از حجم تقاضا آن در سال آینده بیشتر خواهد شد و صادرات گاز طبیعی این کشور در پایان سال 2018 از واردات آن پیشی گرفته و ایالات متحده به یک صادرکننده خالص گاز طبیعی تبدیل می شود.

علی افشار، کارشناس انرژی می گوید: طی سال های گذشته، تجارت گاز ایالات متحده محدود به منطقه آمریکای شمالی بوده است؛ به طوری که بخشی از گاز خود (حدود bcm 40 ) را به مکزیک صادر و مقداری نیز از کانادا وارد می­ کرده است (حدود ۶۰ bcm ). تحلیلگران انرژی معتقدند مکزیک به دلیل رشد اقتصادی و جمعیتی در سال های آینده، نیاز بیشتری به انرژی دارد و باید آن را از طریق امریکا تامین کند.

کانادا نیز مقداری گاز به آمریکا صادر و مقداری نیز در نقطه ای دیگر از آمریکا وارد می کند؛ اگرچه کانادا حجم بیشتری گاز به امریکا صادر می کند؛ اما این مقدار نیز در سال های اخیر کاهش یافته و همچنان در حال کاهش یافتن است. ایالات متحده در نظر دارد با ورود به بازار ال­.ان. ­جی و صادرات گاز مایع به اروپا و آسیا، این محدودیت را از بین ببرد.

آمریکا برای حضور در بازار گاز نیازمند دسترسی به دیگر بازارهای جهانی است اما به دلیل فاصله ی زیاد با بازارهای بزرگ جهانی و عدم دسترسی زمینی به این بازار ها امکان صادرات گاز از طریق خط لوله را ندارد. بنابر این برای دستیابی به این بازارها نیازمند صادرات از طریق ال. ان. جی است. بنابراین صادرات گاز از طریق ال. ان. جی در حدود سال 2012 در ایالات متحده مورد توجه قرارگرفت. گزارش سناتور لوگار، رئیس کمیته ی روابط خارجه ی سنا با عنوان «انرژی و امنیت از خزر تا اروپا»، گزارش اتاق فکر دانشگاه MIT با عنوان «آینده ی گاز طبیعی» و همچنین گزارش های اقتصادی EIA و NERA به سفارش وزارت انرژی امریکا اثباتی بر این ادعا است. از سویی دیگر با توجه به پروژه های ساخت ترمینال مایع سازی گاز پیش بینی می شود توان صادرات گاز مایع ایالات متحده در سال 2020 به حدود 80 میلیارد متر مکعب و در سال 2035 به 130 میلیارد متر مکعب خواهد رسید.

سود بحران کریمه در جیب آمریکایی ها

اما پس از بحران کریمه و تنش میان اروپا و روسیه در سال ۲۰۱۴، ورود ایالات متحده به بازار گاز و تبدیل شدن به یکی از بزرگترین کشورهای صادرکننده ی این منبع طبیعی به عنوان یک ضرورت در سیاست ­های ایالات متحده مطرح شد، تا با تامین گاز بیشتری در بازار اروپا موجب کاهش وابستگی همپیمانان اروپایی خود به روسیه شود.

در سال 2014 مردم منطقه کریمه در جنوب اکراین با شرکت در یک همه ­پرسی خواستار پیوستن این منطقه به خاک روسیه شدند. این حوادث پس از آن رخ داد که مردم در پایتخت اکراین با تظاهرات مجلس را مجبور کردند با رای خود رئیس جمهور این کشور را از سمت خود برکنار کند. پس از این انتخابات در کریمه این منطقه با امضای پوتین رسما جزیی از خاک روسیه شد.

این مساله باعث بروز یک مناقشه جدی بین اکراین و روسیه و در ابعاد بزرگتر بین آمریکا و متحدان اروپایی اش با روسیه را فراهم کرد. از این مناقشه با عنوان بحران کریمه یاد می­ شود. در این مناقشه پس از اینکه امریکا و اروپا اقدام به تحریم روسیه کردند روسیه بارها تهدید به قطع گاز اروپا کرد و حتی گاز اکراین را نیز برای مدت کوتاهی قطع کرد.

به این ترتیب می توان گفت ایالات متحده برای ورود به بازار گاز دو هدف را دنبال می کند:

۱- متنوع سازی سبد واردات انرژی همپیمانان خود به منظور افزایش امنیت انرژی برای آن ها

۲- یکپارچه سازی قیمت گذاری گاز در جهان و از بین بردن سیستم قیمت گذاری منطقه ای که موجب ایجاد یک اهرم سیاسی در دست صادرکنندگان گاز شده است

در مقابل این سیاست برای کشورهای صادرکننده گاز مانند ایران و روسیه دارای دو چالش اساسی است:

۱- کاهش اثر سیاسی و ژئوپولوتیک صادرات گاز در جهان که موجب محدودتر شدن قدرت کشورهای صادرکننده گاز در استفاده از این قدرت می شود.

۲- بدلیل یکپارچه شدن بازار گاز و تبدیل شدن به یک بازار رقابتی جهانی قیمت در بازار گاز جهان بر اساس فاصله جغرافیایی از هنری هاب تعیین خواهد شد؛ بنابراین قیمت فروش گاز افت خواهد کرد و در نتیجه قدرت عمل از دست صادرکنندگان خارج می شود.

به گزارش مهر، این مسائل باعث می شود قدرت صادرکنندگان گاز محدود شده و با توجه به افزایش عرضه نسبت به تقاضا دست خریداران برای خرید گاز بازتر می شود و قدرت چانه زنی در اختیار مشتریان قرارگیرد.

در این صورت ایالات متحده نیز می تواند از طریق کنترل عرضه قیمت بازار هنری هاب و درنتیجه بازار گاز دنیا را تحت تاثیر قرار دهد و بر تسلط خود بر این بخش بیفزاید.