انگار عدهای منافعشان در ادامه روند قبلی و مالچپاشی است؛ میگویند مالچ نفتی میپاشیم و روی آن رفت و آمد نشود تا دوامش بیشتر شود؛ مگر میشود طرح دهه 40 را اکنون پیاده کرد؟
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، وقتی قرار میشود با این پروفسور دلسوز، درباره حال و هوای این روزهای خوزستان صحبت کنیم، به خیلی سال قبل برمیگردد، سالهایی که خوزستان با ویژگیهای عجیب و غریب خود شناخته میشد. او معتقد است که این ویژگیها، هنوز هم در این استان وجود دارد: به دلیل عبور 4 رود اصلی از خوزستان، مثل کرخه، کارون، دز و زهره، که باعث شده بود یکسوم آبهای ایران در خوزستان باشد و تنها استانی باشد که در آن نیشکر در سطحهای وسیع کشت شود و به دلیل وجود آب، چغندر قند را در فصل پاییز بکاریم. خوزستان در زمستان، معتدل و مناسب کشاورزی است و از این منظر، به سه منطقه شمالی و مرکزی و جنوبی تقسیم میشود. خوزستان نفت هم دارد و غنی است.
اقتصاد مقاومتی نادیده گرفته شد
وی ادامه میدهد: 90درصد روغن در کشور، از خارج وارد میشود؛ در حالی که برای تحقق اقتصاد مقاومتی، میتوانیم حجم وسیعی از روغن را، با تولید ذرت در خوزستان، تولید کنیم؛ چراکه زمینهای خوزستان، سه بار در سال قابلیت زیر کشت رفتن ذرت را دارا هستند؛ آن هم ذرت درجه عالی. متاسفانه خوزستان از جنبههای مختلف نابود شد. زمانی این استان مهاجرپذیر بود و الان اغلب جمعیتی که درآن هستند، کوچ میکنند و به سمت استان البرز میآیند. اول از همه، آب را از استان گرفتند به سمت مرکز بردند؛ گفتند تشنگی مرکز ایران و استان هایی مثل یزد را برطرف کنیم که ضمن رفع نشدن تشنگی آن ها، خوزستان نابود شد. اکنون در کارون، سبزیکاری میکنند و نیروی انتظامی در آن رژه میرود؛ شهرداری اهواز، نخاله ساختمانی را در کارون میریزد که این موارد واقعا تاسفآور است.
وی ادامه داد: با این تفاسیر، سد گتوند را روی رود زدند و گفتند مایه افتخار ایران است و هر سد را گفتند دارای دو نوع تاسیسات برقی است؛ غافل از این که دیوار آن، دارای توده نمکی بود که در آب حل و آب شور شد! وقتی این اتفاق رخ داد، ناچار شدند و قرار شد دانشگاه تهران بررسی کند. از من هم مشورت خواستند و گفتم با این روند خرمای استان هم نابود میشود، همان طور که اکنون محصولات به شدت کاهش یافته است. دکتر کردوانی گفت: آنها ابتدا روی سد، خاک رُس ریختند و کوبیدند و بعد، ریگ ریختند؛ انگار دو تا لحاف انداختند روی نمک! اما باز هم نمک حل و آب خرمشهر شور شد. با این روند، میگویم اگر این وضع ادامه پیدا کند، چند سال دیگر مردم خرما هم نخواهند داشت. او تأکید کرد: آبادان منطقه کشاورزی است، اما اکنون به اشتباه صنعتی شده است. این شهر خرماهایی تولید میکند که نیاز به سردخانه ندارد؛ بهترین گوجه که پاییز میآید، مال آبادان است. اگر60 سال دیگر نفت تمام شود، این استان باید برود به سمت کشاورزی.
ریزگردهای خوزستان از کجا آمده است؟
دکتر کردوانی ادامه میدهد: خوزستان ریزگرد نداشت و این اتفاق، مربوط به کشورهای اطراف بود. این مسئله را ده سال است که شناسایی کرده ایم. ریزگردها از شرق بغداد، غرب عربستان، سوریه، لبنان و حتی از مصر می آید. این ریزگردها، قطرش دو هزارم میلی متر است و هزاران متر بالا میرود و میتواند هزاران کیلومتر سفر کند؛ اما اکنون، در داخل هم ریزگرد تولید میشود.وی گفت: در داخل کشور، تالابهایی که خشک شده اند، محل عبور و مرور هستند و همین امر باعث ایجاد ریزگرد میشود؛ ضمن آن که خشکسالی و گرم شدن کره زمین و کم شدن بارندگی، باعث شده است استانها، از نظر پوشش گیاهی فقیر شوند؛ قبلاً هزاران هکتار کشت میشد و الان کشت نمیشود و این امر، باعث میشود پوشش هوموس نیز از بین برود و ریزگرد ایجاد شود.
این استاد دانشگاه گفت: در شرق بندر امام(ره) فاضلابهای تمام صنایع را در سطح زمین رها میکنند و این خود باعث به وجود آمدن ریزگرد است. ریزگردها نخست از جنوب خلیج فارس و بیابان ربعالخالی مربوط به عربستان و امارات که با تابش آفتاب داغ میشود، حرکت کردند و به سمت ایران آمدند. این ریزگردها سلامت انسان را به خطر می اندازند و حتی از ماسک هم عبور می کنند؛ به دلیل شرجی بودن بالای هوا و به وجود آمدن حالت چسبندگی در ریزگردها، در سیستم هواپیماها ایراد به وجود میآید و فرودگاهها هم، تعطیل میشود.
برق و آب خوزستان چطور با ریزگردها قطع میشود؟
کردوانی درباره چرایی قطع آب و برق خوزستانیها به دلیل وجود ریزگرد نیز توضیح داد و گفت: ریزگردهای چسبنده، لا به لای فلزها را میگیرد و باعث قطع برق میشود و به این دلیل که آب ،مستقیما با برق تولید میشود و حتی چاه ها هم، توربینهای برقی دارند، آب استان هم قطع میشود.
جنگل تاغ و مالچ جواب نمیدهد، مدرن شوید
وی درباره مقابله با این پدیده میگوید: طرحهایی راخانم ابتکار به سازمان ملل داده و این سازمان تصویب کرده و گفته است که ریزگردها، موضوعی جهانی است بر اساس آن، قرار شد کارشناسان از 50 کشور جهان، سال آینده به ایران بیایند و ببینند در ایران چه خبر است. من از همین جا هشدار میدهم که سازمان محیطزیست و سازمان جنگلها میخواهند همان برنامههایی را که در زمان دولت قبلی اجرا می شد، پیگیری کنند؛ یعنی مالچ نفتی بپاشند و جنگلهای تاغ را توسعه دهند؛ کارهایی که اصلا جواب نمیدهد و مربوط به دهه چهل است.
کردوانی ادامه داد:گفتند یک میلیون هکتار از بیابانهای عراق را سالی 200 هزار هکتار تثبیت کنند و مالچ نفتی بپاشند وخانم ابتکار گفت بین مرزها هم، کانون بیابان زدایی معرفی و این ها را جنگلکاری کنیم!! در حالی که میگویم ریزگردها چند هزار متری بالا میروند و جنگل تاثیری در ممانعت ورود ریزگرد به کشور ندارد؛ ضمن اینکه آب کافی برای جنگل کاری وجود ندارد. با این طرح، فقط هزینه و سرمایه کشور هدر میرود. مالچ نفتی هم اشتباه است، زمانی تخم گیاه تاغ را میدادند گلدان درست کنند و در دشت برای بیابانزدایی میکاشتند تا ریشه رشد کرده و به پایین برود اما آن جنگلها، دارد خشک میشود؛ چون سطح آب به شدت پایین رفته است. مثلا در جهرم، در 600 متر پایینتر آب وجود دارد.
عیوب مالچ نفتی
مالچ نفتی یازده عیب دارد و مهم تر از همه این که سرطانزاست. پروفسور کردوانی با اشاره به این نکته، افزود: اولینبار مالچ نفتی را در سال 1342، از لیبی خریدیم و برای نخستینبار، آن را در فتحآباد بوئین زهرا پاشیدند البته آن زمان هم که ما ریزگرد نداشتیم، برای تثبیت ماسه این کار را انجام دادیم. بعد در گمبونه، واقع در شمال اهواز، حمیدیه، امیدیه و سوسنگرد مالچ پاشیدند و این کار از آن زمان تا کنون تکرار شده است. وی ادامه داد: برای این کار باید نفت را به قیر تبدیل و بعد با آب مخلوط کرد؛ با نفت نباید این کار را انجام بدهیم؛ ضمن آنکه این کار، نمک پاشی هم لازم دارد که بسیار آسیب رساننده است. مشکل بعدی این است که جایی که مالچ نفتی میپاشیم، سیاه می شود و بوی نامطبوعی دارد؛ افزون بر اینها، ضریب حرارتی منطقه را بالا میبرد و باعث از بین رفتن حیواناتی نظیر سوسک و کرم خاکی و نیز پوشش گیاهی منطقه میشود. در عین حال، این کار باعث میشود بارانی که میبارد در خاک نفوذ نکند و بدتر از همه، با رفت و آمد در منطقه، مالچ از بین رفته و نابود شود.
جلوی 50 کشور آبرویمان را بخریم
پروفسور کردوانی ادامه میدهد: الان بخواهند 50 کشور را به ایران بیاورند، چه چیزی برای ارائه کردن داریم؟! میخواهیم بگوییم چه کردهایم؟! با همین شرایط، اگر نمایندگان کشورها به ایران بیایند، آبرویمان رفته است. برای تثبیت ریزگردها، به خصوص کنار روستاهای تهران، سمنان و قم، نمیشود مالچ نفتی پاشید. این رویه مربوط به دهه 40 است و برای حفظ آبرویمان باید طرح جدیدی پیشنهاد بدهیم. وی می افزاید: برای این کار، راهحلی را به رئیس سازمان جنگلها و رئیس سازمان محیط زیست ارائه دادم. پیشنهاد کردم که اصلا نگویید این ایده را من ارائه داده ام . این ایده را به نام خودتان اجرا کنید که بعد در دنیا، افتخارش برای ایران بماند؛ تا کشورها مثل قنات که به ناممان ثبت شده است، شیوه مبارزه با ریزگرد و تثبیت شنهای روان را هم به نام ما ثبت کنند و برای فرا گرفتن دانش به ایران بیایند اما چنین نشد. دکتر کردوانی تأکید کرد: دوست داشتم طرح به عنوان اختراع ایرانی مشهور شود. برای همین و البته هزینهتراشی نکردن برای دستگاهها، گفتم من طرح را میدهم و خودتان صفر تا صد آن را نوشته و پیاده کنید و هیچ پولی نمیخواهم، حتی نام مرا هم نبرید؛ اما انگار عدهای منافعشان در ادامه روند قبلی و مالچپاشی است؛ میگویند مالچ نفتی میپاشیم و روی آن رفت و آمد نشود تا دوامش بیشتر شود؛ مگر میشود طرح دهه 40 را اکنون پیاده کرد؟