طرحهای رئیس جمهور جدید آمریکا برای کاهش هزینههای نظامی این کشور در ناتو و گرایش به بهبود روابط با روسیه و عدم تمدید تحریمهای غرب علیه مسکو، میتواند اتحادیه اروپا را یک شریک همراه برای آمریکا به مانعی بر سر جریان هژمونیک آن تبدیل کند.
به گزارش گروه سیاسی مرور نیوز، اندیشههای ملیگرایانه ترامپ در دوران رقابت انتخاباتی باعث شد تا نظر بسیاری از مردم آمریکا نسبت به این تاجر موفق جلب شود. او تاکید داشت اول آمریکا و سپس جهان خارج، و در این راستا بر خروج مهاجران غیرقانونی و کاستن از هزینههای نظامی و سیاسی ایالات متحده در محیط بینالملل اصرار داشت.
ترامپ همان طور که حمایت از عربستان را هزینهای بر دوش واشنگتن دانست، حیات ناتو را بی دلیل برشمرد و تصریح کرد زمان برای برقراری رابطه دوستانه با روسها فراهم شده و دیگر لزومی ندارد آمریکا مخارج حفظ این اتحاد نظامی را تقبل کند. وی خطاب به 27 عضو دیگر این سازمان گفت تنها چهار کشور اروپایی طبق مفاد اساسنامه ناتو 2 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینههای نظامیشان میکنند و تا زمانی که سایرین نیز این ماده را اجرایی نسازند، آمریکا باید بار هزینهها را به دوش بکشد و این پذیرفتنی نیست.
موضعگیریهای مذکور زنگ خطری را برای اروپائیانی که تازه مساله برگزیت و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را از سر گذرانده بودند، به صدا درآورد. در صورتی که ترامپ در مسند ریاست جمهوری هم تصمیم بگیرد این شعارها را عملیاتی کند، وضعیت حوزه یورو پیچیده و دشوار خواهد شد.
ناتو، مهمترین سازمان نظامی دنیا که طبق تصمیمگیریهای آمریکا تبدیل به بازوی عملیاتی سازمان ملل نیز شده است، اصلی ترین پشتوانه دفاعی اروپا در مقابل توسعهطلبیهای روسیه به شمار میرود. این سازمان نقش مهمی در جلوگیری از مداخله احتمالی مسکو در امور داخلی اروپای شرقی بازی کرده است، به طوری که اگر اوکراین نیز به عضویت ناتو در آمده بود امروز شاهد تجزیه شبه جزیره کریمه نبود.
در این شرایط سخن از تضعیف ناتو به معنی رها شدن اروپا بدون پشتوانه دفاعی کافی در مقابل یک ابرقدرت نظامی است. ضمن آنکه برخی از کشورهای اتحادیه اروپا درگیر بحران اقتصادی هستند و امکان افزایش بودجه نظامی و تمرکز بر این حوزه را ندارند. از این رو وضعیت مذکور می تواند استقلال کشورهای اروپای شرقی را تهدید کند.
از سویی دیگر نزدیکی رئیس جمهور آمریکا به روسیه راه را برای تمدید تحریمهای اقتصادی و نظامی مسکو که پس از انضمام شبهجزیره کریمه به این کشور از سوی غرب تصویب شد، سخت میکند. آنها باید دسامبر و پیش از خاتمه مدت آن، تداوم تحریمها را تصویب کنند و خروج بریتانیا از این اتحادیه به عنوان یکی از کشورهای حامی تحریمها، وضعیت را غامضتر کرده است.
علاوه بر این مسائل، پیروزی ترامپ با اندیشههایی که از جریان راست افراطگرایی نشات گرفته است، میتواند به تقویت طیف افراطی اروپا منتهی شود. آلمان و انگلیس در سال 2017 انتخاباتی در پیش دارند که با توجه به قدرت رای ملیگراها در بریتانیا، نگرانی سران اتحادیه قابل توجه است.
بر این اساس اتحادیه اروپا باید پیش از آنکه جهت گیریهای سیاست خارجی ترامپ شکل عملیاتی بگیرد، فکری به حال بقای خود کند. در این اوضاع ایران میتواند از فرصت استفاده کند و با تاکید بر اجرای برجام زمینه را برای حضور بانکها و شرکتهای اروپایی در بازار کشورمان فراهم کند. این مساله به طور یقین بر بهبود اوضاع اقتصادی و به تبع کاهش تمایل مردم اروپا به ملیگرایی از یک طرف و تقویت توان نظامی از طرف دیگر منجر شود.
اما نتیجهای که تضعیف جایگاه اروپا برای آمریکا دارد، از دست دادن یک متحد مهم در محیط بینالمللی است. واشنگتن با کسب همراهی اروپا و سه رای مهم از آرا اعضای دائم شورای امنیت توانسته است در موضوعاتی که مایل به اعمال هژمونی خود است، بدون مشکل عمل کند. ایجاد این اجماع بینالمللی بدون جهتگیریهایی در زمینه نزدیکی با روسیه، برای ترامپ سخت بود که البته اینک وضعیت به مراتب سخت تر شده است. لازم به ذکر است در صورتی که رئیس جمهور جدید بخواهد شعارهایش را عملیاتی کند، اعمال قدرت آمریکا نیز به مراتب کاهش خواهد یافت.