یک استاد دانشگاه به مناسبت سالروز تشکیل کمیته انقلاب اسلامی، با اشارهای گذرا به تشکیل این نهاد در بدو انقلاب اسلامی، چالشها و فرصتهای کمیتههای انقلاب اسلامی را برشمرده و شمایی کلی از فضای مخالفان این نهاد را به تصویر کشیده است.
به گزارش مرور نیوز، حسین محبوبی منش، همزمان با فرارسیدن سالروز تشکیل کمیته انقلاب اسلامی، در یادداشتی با اشاره به چرایی شکلگیری این نهاد در اوایل انقلاب اسلامی، عملکرد کمیته را از مناظر مختلف بررسی کرده است.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) ارمغان آور ارزشهای نوینی برای کشور عزیزمان ایران ،منطقه و جهان بود،نگاه معنوی و اخلاقی به قدرت و سیاست، نفی ظلم و ستم، استبدادواستعمار و تاکید بر عدالت، برقراری نظام سیاسی مردم سالاری دینی مبتنی بر آموزههای توحیدی اسلام و ارزشهای الهی و اسلامی از جمله این ارزشهای مهم تلقی میشود. از دیگر ارمغانهای انقلاب اسلامی میتوان به تاسیس سازمانها و نهادهای انقلابی مردم محور اشاره کرد. یکی از این نهادهای مردمی و انقلابی که توسط مردم و در مساجد که پایگاه اصلی انقلاب اسلامی بودند، تولد یافت، کمیتههای انقلاب اسلامی بود. مطالعه تاریخ مشحون از فداکاری و ایثار پاسداران کمیتههای انقلاب بیانگر نقشها و کارکردهای کم نظیر آنان در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی و انتظامی است. از جمله کارکردها و نقشهای کمیتههای انقلاب اسلامی دردهه اول پیروزی انقلاب میتوان به تاثیرهای مهم فعالیتهای علماء و روحانیون و پاسداران کمیتهها در عرصه دفاع از هنجارها و ارزشهای مورد وثوق و مشترک جامعه اسلامی اشاره کرد.
یکی از کارکردهای اساسی کمیتههای انقلاب اسلامی و علماء و فرماندهان و پاسداران آنها، حفاظت و مراقبت از ارزشهای محوری جامعه دینی در جمهوری اسلامی بوده که کمتر مورد مطالعه و برسی علمی قرار گرفته است. نوشتار حاضر تلاشی است برای تبین اجمالی نقش کمیتههای انقلاب اسلامی در دفاع از ارزشهای اسلامی، امید است انشالله مقدمهای برای مطالعات و بررسیهای عمیقتر در این زمینه باشد.
ب:تبارشناسی ارزشها
ارزش (value) به معنای ارزیدن و برخورداری از قدر و قیمت میباشد. ارزشها در ارتباط تنگاتنگی با هنجارها و رفتارها و کنشها و واکنشها در قلمرو روابط اجتماعی است. به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی، ارزشها در قلمرو و چارچوب نظام و سیستم فرهنگی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند.
ارزشها یکی از مفاهیم بنیادی بسیار مجادلهبرانگیز، خاصه در علوم انسانی و اجتماعی است. سابقه بحث درباره آن، درحوزه فلسفه - در مقام مادر علوم اجتماعی - به بیش از 2500 سال قبل میرسد، لیکن در صد سال اخیر، در حوزههای علوم سیاسی، مردمشناسی، فرهنگشناسی، روانشناسی و به خصوص جامعهشناسی، مفهوم ارزش، مسئلهای علمی تلقی شده و به مطالعه و شناسایی تجربی آن پرداختهاند.
در فلسفه، به ماهیت و چیستی ارزشها، زیر عنوان ارزششناسی و در علوم سیاسی به چگونگی ارزشها، همچون وسیله تعامل و ارتباط میان جامعه و نظام سیاسی و در مردمشناسی به وجه نمادی ارزشها، همچون زیربنای اساسی رفتار فرهنگی مردم و در روانشناسی به بعد انگیزشی و فردی ارزشها، همچون عنصر اساسی شخصیت و بالاخره در جامعهشناسی به ساختار اجتماعی ارزشها، همچون مفهوم بنیادی نظم اجتماعی و نظام فرهنگی و نیز عنصر رهبریکننده (کنش اجتماعی)، در عرصه ارتباطات متقابل، تمرکز و توجه ویژهای میشود.
ارزشها به انسانها قدرت قضاوت و تصمیمگیری در موقعیتهای مختلف را میدهند. بر مبنای ارزشهاست که انسانها نیازها و خواستههای خود را در کنش متقابل سازماندهی و نظم بخشیده و رفتار خود و دیگران را ارزیابی میکنند. معیار خوبی و بدی، خواستن و نخواستن، موافقت و مخالفت، پذیرفتن و نپذیرفتن، عشق و تنفر، دلدادگی و دلزدگی، همه بر محور ارزشها شکل میگیرند. ارزشها بر بیرونیترین وجه رفتاری تا درونیترین احساسات انسانی نفوذ دارند. به گونهای که جهت عمل خویش را از ارزشها به دست میآوریم، محیط خویش را با ارزشها معنا، و حتی جایگاه خود در سلسله مراتب اجتماعی و نظام اجتماعی را از طریق ارزشها توجیه میکنیم، تا جایی که بسیاری اوقات، اطاعت و فرمانبرداری از صاحبان قدرت را نیز به واسطه ارزشها مشروع و لازم میپنداریم، یا در شرایطی دیگر، ارزشها ممکن است عصیان و نافرمانی از صاحبان قدرت را در ما برانگیزند. بر مبنای ارزشها است که به ایده و مسلکی تعهد میورزیم و به ایده و مسلک دیگر بیتعهد میشویم. ارزشها هستند که هدفهای ما را در زندگی اجتماعی تعیین میکنند و نیز ما را در رسیدن به هدفهای خویش، انرژی و تحرک میبخشند. جان کلام اینکه ارزشها، طی ساز وکاری اجتماعی، میتوانند به اعماق احساس و وجدان و لایههای شخصیت افراد انسانی نفوذ کرده و شیوههای عمل، احساس و اندیشه انسانی را رهبری، ساختدهی و تعین و نظم بخشند.
ارزشها یکی از عناصر بنیادین فرهنگ درتعیین و ساختدهی شیوههای عمل، احساس و اندیشه افراد انسانی هستند و در عرصه زندگی اجتماعی، نقش کلیدی دارند. ارزشها در واقع انعکاسی از نیازهای مادی و روانی انسانها و تبلوری از وضعیت ارتباط متقابل و روابط اجتماعی هستند.
در نگاه جامعهشناختی، ارزشها یک مسئله اجتماعی حیاتی محسوب میشوند که هم در حوزه نظم و هم در حوزه تغییر مطرح هستند. در این مطالعه، جنبه اجتماعی ارزشها به مثابه یک پدیده اجتماعی الزام آور، ساختدار، انتزاعی و نیز انضمامی، متغیر، نظاممند و قانونمند و سلسله مراتبی، در نظر است.
ج: اهمیت و ضرورت موضوع
ضرورتهای مطالعه نقش کمیتههای انقلاب اسلامی در حفظ و دفاع از ارزشهای جامعه را میتوان از چهار بعد یا منظر اساسی به دست داد:
1. منظر فرهنگی؛ یکی از ضرورتهای علمی تحقیق به طور اعم، در اهمیت نقشی است که بسیاری اندیشمندان اجتماعی خصوصاً در حوزه جامعه شناسی فرهنگی و مطالعات فرهنگی، برای تداوم حیات اجتماعی، به ارزشهای اجتماعی میدهند. آنها بنیاد اساسی نظم اجتماعی را در ارزشها جستوجو میکنند و حتی تغییرات اجتماعی را نتیجه عدم تعادل میان ارزشها و محیط اجتماعی میدانند. بنابراین، ارزشها جایگاه بلندی نزد جامعهشناسان دارند، به طوری که ارزشها را در جایگاه عنصر بنیادین فرهنگ، از جنبههای ساختاری، شیوههای انتقال و توزیع، تحول در زمان و جهتگیری کنشگران و... در سطوح خرد و کلان، مطالعه و بررسی میکنند.
2. منظر اجتماعی؛ از ضرورتهای اجتماعی تحقیق درباره ارزشها، همین بس که یکی از توفندهترین و پرشتابترین انقلابهایی که در ربع آخر قرن بیستم و هزاره دوم، و در اوایل انقلاب تکنولوژیک در عرصه جهانی رخ داد، انقلاب سیاسی-اجتماع و انقلاب اسلامی جامعه ایران (1357) به رهبری حضرت اما م خمینی (ره) بود که به دلیل آن که بر محور ارزشهای دینی و فرهنگی برخاسته از اسلام و مکتب تشیع و مکتب حسینی (ع) و عا شورا شکل گرفت، به «انقلاب اسلامی» شهرت یافت. انقلابی که گذشته از شرایط ساختاری اجتماعی، سیاسی، اقتصادی نامتعادل مسبوق بر آن، سه رکن اساسی آن یعنی رهبری، سازماندهی و ایدئولوژیاش بر مبنای ارزشهای توحیدی اسلام و مکتب تشیع، نظیر: ظلم ستیزی، قیام برای اقامه عد الت، برپایی نماز، تلاش برای تحقق ارزشهایی چون عبودیت خدای تعالی و اجرای احکام نورانی و انسان ساز اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر، تربیت انسانهای صالح و شایسته و تحقق جامعه توحیدی صالحین، تکوین یافت، و به زبان ارزشها بیان شد و برای حفظ ارزشها تثبیت شد و بر مبنای ارزشها نیز آهنگ توسعه و پیشرفت دارد. بنابراین ضرورت دارد، هم اکنون که در دهه چهارم انقلاب اسلامی به سر میبریم، درحوزه ارزشها تحقیقات و مطالعات علمی دقیقی انجام شود.
3. بعد سیاسی؛ از ضرورتهای تحقیق در زمینه ارزشها، از بعد سیاسی، نقش ارزشها همچون منبع و منشأ مشروعیت و اقتدار سیاسی نزد جامعهشناسان سیاسی است، و در اهمیت رابطهای است که به خصوص اندیشمندان علوم سیاسی، میان «ارزشها» و «امنیت» برقرار میدانند. به طوری که امنیت را، در اساس، فقدان تهدید نسبت به ارزشها و جلوگیری از لطمه خوردن به ارزشهای بنیادی معنا میکنند (پیترسون و سبینوس، تراگر 1973؛ ولفرز 1962)
رژیمهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تمامی نظامهایی شاهنشاهی استبدادی و عمدتا وابسته بودند، مخصوصا حکومت استبدادی پهلوی، یک دولت استبدادی وابسته با انگلستان وامریکا درمنطقه خاورمیانه بود و محمدرضا شاه در دوران حکومت استبدادی 37 ساله خود کاملا هماهنگ با امریکا و غرب به چپاول ثروتهای ملی کشور پرداخت و ایران بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه خاورمیانه بود و در محیط بین المللی از اقمار امریکا تلقی میشد. حضور نمایندگان کمپانیها و شرکتهای تجاری امریکایی، انگلیسی و فرانسوی و آلمانی و .... در ایران از کشورمان، پایگاهی بزرگ و پرسود برای تجار و بازرگانان اروپایی و امریکایی ساخته بود و ایران کشوری کاملا وابسته به غرب در عرصه سیاسی تلقی میشد و در مقام عمل استقلال سیاسی ند اشت.(نک:به:تر ابی،1379) انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام امت نقطه آغازین نیل به استقلال و قطع وابستگی به غرب و ایالات متحده امریکا بود که در ادبیات سیاسی امام خمینی (ره) دولت امریکا با هوشمندی به "شیطان بزرگ" لقب گرفت.
4. بعداقتصادی؛ از ضرورتهای تحقیق دربارة ارزشها از بعد اقتصادی، اهمیت نقش ارزشها در اقتصاد مقاومتی و نظریههای توسعه و مفهوم کانونی آن در الگوهای نوسازی یا مدرنیزاسیون است که بر نقش مؤثر ارزشها در رابطه با حیات اقتصادی جامعه و انطباق با محیط آشوبناک و پیچیده محیط تأکید میکنند. از سوی دیگر، پیامدهای مثبت یا منفی توسعه بر ارزشهای دینی که سکولاریزم نامیده میشود و پیامد اجتنابناپذیر مدرنیزاسیون است، در محور بحث و توجه نظریهپردازان مختلف قرار دارند. نظام سیاسی پهلوی یک حکومت و دولت رانتی و وابسته به غرب بود که اقتصادش تک محوری و مبتنی برصادرات و فروش گسترده و لجام گسیخته نفت بود و محمرضا پهلوی در مصاحبههای خود با خبرنگاران غربی پیش بینی کرده بود که چاههای نفت ایران 35 سال بعد به اتمام خواهد رسید. بنابراین اقتصاد ایران اقتصادی تک محصولی و بیمار گونه بود به نحوی که در سالهای 1355 به دلیل خریدهای کلان نظامی از امریکا توسط شاه ایران و افزایش هزینههای نظامی کشور نوعی رکود اقتصادی شدید در ایران پدید آمد که برخی از تحلیل گران، وقوع انقلاب اسلامی را مرتبط با این بحران اقتصادی تلقی میکنند. (جانسون ،1363)
د:کمیتههای انقلاب اسلامی و چالشهای فراروی انها
در روز 23 بهمن 1357 کمیتههای انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی تشکیل شد. کمیته را میتوان اولین نهاد رسمی دانست که پس از انقلاب اسلامی ایران تاسیس شد. در این نهاد نیروهای مردمی با توجه به پیام امام خمینی، وظیفه حفاظت و نگهداری از مال و جان مردم را عهدهدار شدند. این نهاد بعدها گسترش یافت و مقامات کشور تلاش کردند که نهادهای انتظامی باقیمانده از دوران رژیم پهلوی ،شهربانی و وژاندارمری را متناسب با شرایط جدید سازماندهی کنند و برخی از روسا و عناصر ناصالح آنها را تصفیه کرده و عناصر متدین و معتقد به انقلاب اسلامی را جایگزین کنند. کمیتههای انقلاب اسلامی و پاسد اران آن نقش محوری و کلیدی را در مراقبت و پاسداری از امنینت داخلی کشور داشتند، تا اینکه سرانجام در سال 1370 با تصویب مجلس شورای اسلامی نیروهای انتظامی مذکور در یک نهاد با نام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران ادغام شدند. کمیتههای انقلاب اسلامی در اوایل انقلاب و در خلأ نهادهای حکومتی به رتق و فتق تمامی امور میپرداختند؛ از مبارزه با مجرمان و گروههای مسلح غیرقانونی و ضدانقلاب گرفته تا حل و فصل اختلافات خانوادگی. این امر به خاطر قرار گرفتن روحانیت در رأس کمیتههای انقلاب نمود خاصی یافته بود. چنانکه علاوه بر ریاست کل کمیتهها (که برعهده آیتالله مهدوی کنی نهاده شد) فرماندهی کمیتههای چهاردهگانه تهران و شهرستانهای مختلف را نیز روحانیون متعهد و مردمی و پیرو خط امام برعهده داشتند. دیگر ویژگی مهم و بارز کمیتههای انقلاب اسلامی مردمی بودن این نهاد است، چنانکه نیروهای انقلابی با دستور امام برای تشکیل کمیتهها در اقصی نقاط کشور حول محور روحانیت در مساجد جمع شده و به تشکیل این نهاد انقلابی اقدام کردند، اغلب از میان طبقات محروم ومتوسط جامعه بودند، جوانانی که عاشقانه به ندای امام امت(ره) لبیک گفته و در راه تثبیت انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی فدارکاری میکردند.
کمیتهها در واقع قبل از پیروزى انقلاب شکل گرفتند به صورتى که در هر شهر و محله تعدادى از طرفداران شیفته انقلاب اسلامى اطراف روحانى محل جمع گردیده و با استفاده از اسلحههایى که از پادگانها و اسلحه خانهها به دست آورده تحرکاتى را علیه رژیم طاغوتی و مستبد شاه شروع کردند. حجت الاسلام عمید زنجانى یکى از اعضاى روحانیت مبارز و چهرههاى مؤثر در انقلاب اسلامی در این مورد مىگوید: کمیتهها قبل از انقلاب کار خود را شروع کرده و در اواخر سال 1357 خود به خود به یک تشکل رسمى تبدیل گردید یعنى رژیم در حال فروپاشى بود و مملکت صاحب نداشت بالاخره حرف، حرف امام بود ولى هنوز انقلاب به پیروزى نهایى نرسیده بود که کمیتههاى موقت انقلاب تشکیل شد.
مهمترین پایگاه کمیتههاى انقلاب در ابتدا جنوب تهران بود و با استفاده از خیل عظیم طرفداران انقلاب در این بخش از پایتخت براحتى تعداد قابل ملاحظهاى نیروى مسلح مهیا گردید. عمید زنجانى در این مورد مىگوید: بعد از آمدن امام به کشور که همه امور مخصوصاً در جنوب تهران به دست انقلابیون افتاده بود ما این تشکیلات یا نیمه تشکیلات را به یک مراکز مسلح تبدیل کردیم و دوستان سلاحهاى زیادى را که از جاهاى مختلف نظامى به دست مىآوردند در یک مرکز جمع آورى کردند و بدین ترتیب کمیتۀ موقت انقلاب اسلامى در جنوب تهران شکل گرفت.
چالشهای کمیتههای انقلاب اسلامی
عدم آموزش ضروری کافی برای انجام ماموریتها
به دلیل وقوع شتابان انقلاب اسلامی و پیروزی آن و تکوین خودجوش نهاد کمیته انقلاب اسلامی توسط مردم، بطور طبیعی پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی از آموزشهای لازم برای به عهده گرفتن مسئولیتهای خطیر دفاع از انقلاب اسلامی و نظم و امنیت برخوردار نبودند و این یک چالش مهم در فرآیند انجام ماموریتهای آنها بود.
بزرگترین مشکل کمیتههاى انقلاب در ابتدا آشنا نبودن به فنون نظامى بود زیرا اکثر افراد حاضر در مقرهای کمیته توان هدایت و یا اجراى جنگ نظامى حتى درگیریهاى خیابانى که برحسب ضرورت و فوق العاده، نیازمند و با اهمیت بودند، نداشتند اما با برنامههاى فشرده و با کمک افرادى متدین که در نهادهاى نظامى مخصوصاً ارتش عضویت داشتند تا حدودى این ضعف و چالش برطرف و جبران گردید. عمید زنجانى مىگوید: ... ما به لحاظ مسائل نظامى تجربهاى نداشتیم لذا تعدادى از نظامیان متدین انقلابى را آوردیم اسلحهها را تحویل اینها دادیم و آموزش نظامى را به آنها محول کردیم بعد از آن افرادى را عضوگیرى نمودیم سریعاً عضوگیرى توسعه پیدا کرد و همه مسلح شدند در نتیجه قبل از عید 1358 یعنى در اسفند 1357 ما ده هزار نفر پاسدار به صورت رسمى با کارت داشتیم.
قبل از سال 1358 یعنى در همان دو ماه آخر سال 1357 مسئولان ذى ربط موفق شدند تشکیلات و ساختار ضعیف و ابتدایی کمیتهها را به سازمانى مجهز و با سلسله مراتب معین و داراى قدرت کافى براى رسیدن به اهداف دفاع از انقلاب و تهدیدهای فراروی نظام حمهوری اسلامی ایران تبدیل کنند که مهمترین هدف آن حفاظت از انقلاب اسلامى در برابر بازماندگان رژیم پهلوى و دیگر معاندان و مخالفان و عناصر ضدانقلاب بود. پاسداران کمیتههای تهران از چنان چابکی وتحرکى برخوردار بود که هر اقدام تحریک آمیز از جانب دشمنان ،عناصر بازمانده از رزیم پهلوی و ضد انقلاب و اشرار و مخالفان را سریعاً سرکوب مىکردند.
موقت بودن کمیتههای انقلاب ا سلامی
یکی دیگر از مهمترین مشکلات کمیتههاى انقلاب، موقت بودن آن بود. به صورتى که بسیارى از میانهروهاى حاکم بر دولت موقت مانند مرحوم مهندس بازرگان و برخی دیگر از اعضای نهضت آزادی و همچنین گروههاى متعدد سیاسى مخالف با خط امام را به تحریک برعلیه آن واداشت. به طورى که از همان روزهاى آغازین انقلاب اسلامی، دولت موقت وعدۀ انحلال کمیتهها را داده و آنها را به عنوان نهادى مزاحم براى اقدامات دولت موقت معرفى کرد. در همین حال گروههاى سیاسى همچون فداییان خلق و مجاهدین خلق (منافقین) که کمیتهها را مانع آزادى عمل خود مىدانستند، نیز خواستار انحلال آنها بودند .اما این واقعیت مشهود بود که مردم و ملت بزرگوار ایران بطور خود جوش احساس نیاز به نهادی قابل اعتماد کمیتههای انقلاب اسلامی را بوجود آورده بودند و در همین رابطه کمیتههای انقلاب اسلامی به دلیل نیازهای جامعه انقلابی و تهدیدهای دشمنان داخلی و خارجی و عناصر ضد انقلاب، بتدریج از جایگاه بالاتر و فراتری برخوردار شدند و در برخی از امور حکومتى که تحت کنترل دولت موقت و دیگر نهادهاى قانونى بود، ورود پیدا میکردند تا اینکه شوراى انقلاب در آخرین روزهاى سال 1357 آیین نامۀ تشکیل آنها را تنظیم و اعلام کرد. براساس این آیین نامه هدف از تشکیل کمیتهها تنها حفظ انتظامات کشور و تأیید دولت قانونى در جهت پیشبرد اهداف انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى ذکر شده بود. همچنین در ادامۀ این مطلب قید گردیده که ضرورى است مردم و کمیتهها برنامههاى خود را در این جهت تنظیم کنند بطوریکه هیچ گونه اصطکاکى با برنامههاى دولت قانونى پیش نیاید. در آیین نامۀ فوق به طور دقیق وظایف کمیتۀ مرکزى تهران که مرکز ثقل فعالیت های کمیتههای انقلاب اسلامی بود به همراه کمیتههاى شهرستان معین گردیده است. بر اساس آن از جمله وظایف کمیتۀ مرکزى عبارت بود از:
1 نظارت کامل در اجراى فرامین حضرت آیت اللّه العظمى امام خمینى؛
2 نظارت و ایجاد هماهنگى در کمیتههاى مناطق تهران و شهرستانها؛
3 تشخیص صلاحیت و عزل و نصب مسئولین کمیتهها و تأسیس و انحلال کمیتهها؛
4 رسیدگی به شکایات واصله از کمیتههاى مناطق و شهرستان و اشخاص و ارجاع آنها به مقامات صلاحیتدار؛
5 صدور احکام و دستورات جهت دستگیرى مجرمین و افراد ضد انقلاب اسلامى در مواقع ضرورى؛
6 تشکیل شوراها و صدور اعلامیهها به منظور آشنایى هرچه بیشتر افراد به وظایف شرعى و قانونى خود؛
7 ارتباط با مقامات مسئول دولتى، خاصه مقامات قضایى و انتظامى در جهت نزدیکى مساعى با مأموران دولتى؛
8 سعى و کوشش در تشریح وظایف کمیتهها به مقامات مسئول دولتى و تلاش در استقرار کامل و تسلط دولت موقت انقلاب اسلامى بر کلیۀ امور و انحلال کمیتهها.
همچنین در شرح وظایف فرماندههان کمیته امده بود که کلاس درس براى مسئولان انتظامى تشکیل دهند و آنان را به وظایف شرعى و اخلاقى آشنا سازند. از وظایف اصلى هر کمیته به انتخاب افراد با ایمان، شایسته و متعهد به عنوان مسئول انتظامى و طرد افراد بى ایمان، فاسد و ضد انقلاب دست زنند و به مساعدت و همکارى با سازمانهاى دولتى در فعالیتهاى اجرایى تا تسلط و استقرار کامل نیروهاى رسمى دولتى، حفظ انتظامات و امنیت منطقهها بخصوص اماکن عمومى و سازمانهاى دولتى، مبارزه با فعالیتهاى ضد انقلاب از هر گروه تحت هر نام و هر عنوان به وسیله افراد آگاه و متعهد و خنثى کردن توطئههاى خرابکارانه آنان و با تشکیل مجامع عمومى به منظور ایراد سخنرانى جهت آگاهى دادن افراد منطقه به رسالتهاى اصیل انقلاب اسلامى و آشنا ساختن به وظایف شرعى خود در این موقعیت حساس اقدام کنند. همچنین محافظت اموال مصادره شده یا اموالى که فاقد سرپرست مىباشند تا تعیین تکلیف قطعى آنها از طرف مقامات صلاحیتدار، دستگیرى مجرمین سیاسى یا جنایتکاران رژیم سابق و دستگیرى متهمان جنایى از قبیل قاتل و سارق، متجاوز به نوامیس مردم و امثال اینها، رسیدگى به دعاوى حقوقى و اختلافات و نزاعها بین افراد به صورت اصلاح و کدخدامنشى و ارجاع به محاکم صالحه و جلوگیرى از گرانفروشى، همکارى در حفظ بهداشت و نظافت شهر و همکارى با پلیس از جمله وظایف کمیتهها محسوب شده بود.
مخالفت دولت موقت وعناصر ضدانقلاب وگروهکها
یکی دیگر از چالشهای فراروی کمیتههای انقلاب اسلامی مخالفت دولت موقت و در راس آنها مهندس بزرگان نخست وزیر کشور بود که با بهانه قرار دادن موقتی بودن کمیتهها، تند روی کمیتهها و عدم رعایت قوانین در تلاش بود به سرعت کمیتههای انقلاب اسلامی را منحل نماید و در کنار آن، گروهکهای مخالف خط امام (ره) و گروهکهای ضد انقلاب که به دنبال فرصت بودند تا با استفاده از فضا وشرایط انقلابی وهرج و مرج در جامعه، قدرت را به دست بگیرند، با وجود و اصل کمیتههای انقلاب اسلامی از ابتداء مخالف میکردند، زیرا وجود یک نهاد امنیتی بر خاسته از میان تودههای مردم مسلمان ووفادار به اسلام و امام امت که خود به خود کانونی برای جذب جوانان انقلابی مسلمان بود مانعی بزرگ از جذب شدن جوانان با استعداد و پرشور کشورمان بود که متاسفانه در دام سازمانهای انقلابی غیراسلامی و التقاطی کشور مانند: سازمان چریکهای فدایی خلق، سازمان منافقین، حزب توده .امثالهم افتادند و نیروها و استعدادهای ارزشمند آنان که میتوانست در خدمت کشور و انقلاب اسلامی و مردم قرار بگیرد صرف مبارزه با مردم و ملت بزرگوار ایران شد و در نهایت هم بسیاری از آنها به دلیل انحراف سیاسی دست به اقدامات تروریستی بر علیه تودههای مردم مسلمان و برادران خود و هممیهنان خود زده و همچنین عمله و مزدور و جاسوس کشورهای غربی به سرکردگی امریکا که مظهر امپریالیسم جهانی بود و کشورهای مرتجع منطقه شدند و عملا توان و استعدادهای آنان به هدر رفت. در همین رابطه یکی از بزرگترین خیانتهای رهبران قدرت طلب و فرصت طلب این سازمانها و احزاب منحرف، منحرف کردن جوانان پرشور و انقلابی کشور بود که باعث هدر رفتن توان نیروهای انسانی کشور که بزرگترین و ارزشمندترین سرمایههای ملی تلقی میشوند، گردیدند.
ورود برخی از عناصر ونیروهای غیرصالح
بطور طبیعی برخی از نیروهای کمیتههای انقلاب اسلامی محلات مختلف به دلیل این که گزینش نشده بودند افرادی غیرمطمئن تلقی می شدند که بعضا در انجام ماموریتها از موقیعت خود سو ءاستفاده میکردند و این مقوله هم یک چالش در برابر کمیتههای انقلاب اسلامی بود. که با درایت آیه الله مهدوی کنی (ره) زمینههای گزینش نیروهای انسانی وتصفیه افراد ناصالح فراهم شد.
فعالیت کمیتههاى انقلاب بعد از به دست آوردن جایگاه قانونى مناسب، تا حدودى انسجام یافتهتر و قویتر شد و مسئولان عالى رتبه کمیتهها نیز پذیرفتند که در پیکرۀ آن به عنوان یک نهاد خودجوش مردمى، برخی افراد غیر صالح و نفوذی وجود دارد که در پناه کمیته سعى در رسیدن به مطامع سیاسى اقتصادى خود را دارند. آیت اللّه مهدوى کنى، سرپرست کمیتههای انقلاب اسلامى، در 16/2/58 دستورالعملى را صادر کرد که نماد آگاهى مسئولین از کاستیها و نواقص و معایب در کمیتههای انقلاب اسلامی بود که تصمیم راسخ آنان به حل این معضلات را به دنبال داشت. ایشان فرمودند:
ما موظفیم کمیتهها را تصفیه کنیم و اکنون چنین اقداماتى را آغاز کردهایم باید افرادى در کمیتهها بمانند که مورد تأیید و شناسایى کامل سرپرست کمیتهها قرار گرفته باشند. ایشان همچنین در مورد افراد خاطى که از کمیتهها اخراج میشوند گفت که افرادى که از کمیتهها اخراج شده یا مىشوند به گروهها و طیفهاى مختلف سیاسى تعلق دارند. در بین آنها بعضا افرادى که فاقد صلاحیت اخلاقى هستند وجود دارند.
حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) با رسمیت بخشیدن به گروههای مسلح مردمی که در جای جای کشور و به طور خودجوش به حفاظت از انقلابشان اقدام کرده بودند، فرماندهی و مدیریت کمیته انقلاب اسلامی را زیر نظر یکی از شاگردان انقلابی و اخلاقی خویش تاییدکردند تا به ساماندهی و هدایت این ظرفیت عظیم مردمی پرداخته و از تندرویها و انحرافاتی که در ابتدای هر انقلاب ناگزیر مینماید جلوگیری کنند.
به هر حال کمیتههاى انقلاب به عنوان اولین نهاد مولود انقلاب در شرایط دشوار دوران گذار قاطعانه از موجودیت انقلاب اسلامى دفاع کرده است خصوصا در حفظ و دفاع از نوامیس و ارزشهای محوری جامعه دینی از جمله هنجارمندی در زمینه حفظ و گسترش حجاب زنان در جامعه و مبارزه با منکرات و لاابالی گری اراذل و اوباش و نیز جلوگیری از عادی شدن گناه در جامعه و پرهیز دادن از ریخته شدن قبح روابط ناپسند اجتماعی و غیر شرعی دختران و پسران نقش حیاتی داشته است. همچنین در کنار مبارزه با مواد مخدر و قاچاق کالا در مقابل سخت ترین دشمنان آن مخصوصا در مبارزه با منافقین و تروریستها و کشف و انهدام خانههای تیمی آنان دفاع جانانه کرده است البته کمیتهها از قوتها و ضعفهایى برخوردار بودند که ارزیابى آن فرصت و مجال دیگری میطلبد کمیتههای انقلاب در سالهاى بعد نیز نقش مهمى در استقرار نظم و امنیت جامعه عهده دار شدند.
ه: نقشهای پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی در تعمیق ودفاع از ارزشها
حضور علماء و روحانیون متعهد و مردمی در راس کمیتههای انقلاب اسلامی و همچنین حضور جوانان پرشور و انقلابی مسلمان از میان دانشجویان و برخی انقلابیون و مبارزان متدین و مسلمان قبل از انقلاب در کمیتههای انقلاب اسلامی زمینه ساز موفقیتهای شایان توجهی در فرآیند و بهینه شدن ماموریتهای پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی در سراسر کشور گردید و خصوصیاتی مانند: تعهد و وفاداری به اسلام و خط امام امت و ولایت فقیه، ایمان به اسلام و عشق به حضرت امام حسین (ع)، ایثارگری و روحیه جهادی و انقلابی، ساده زیستی و عدم وابستگی به زرق و برق مادیات دنیوی و مناصب سیاسی، تقوی الهی و پرهیزکاری، شجاعت و غیرت، چابکی سازمانی و سرعت عمل در انجام ماموریتها از مهمترین خصوصیات نهاد کمیتههای انقلاب اسلامی و پاسداران غیور وشجاع آن بود. اما مهمترین محورهای دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی توسط پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی عبارت بود از :
1-دفاع از انقلاب اسلامی به مثابه محور ارزشهای پدید آمده
فلسفه وجودی کمیتههای انقلاب اسلامی در بدو انقلاب، دفاع از اساس انقلاب اسلامی تازه متولد شده بود تا رفته رفته از ثبات و پایداری واستقامت مناسبی برای استمرار برخوردار شود.
2-برقراری نظم وامنیت در جامعهای که نظامها وسیستمهای امنیتی و انتظامی آن عملا دچار فروپاشی شده بود.
نظم و امنیت خود به مثابه یکی از ارزشهای مهم اجتماعی تلقی میشود که فقدان آن زمینه ساز بحرانهای خطرناکی برای هرجامعه و نظام سیاسی تلقی میشود. جامعه انقلابی ایران در این دوره سیستمهای دفاعی و امنیتی و انتظامیاش عملا دچار فروپاشی شده بود و بطور طبیعی کمیتههای انقلاب اسلامی مسئولیت خطیر دفاع از نظم و امنیت داخلی را عهده دار شدند.
3-دفاع ازهنجارها و ارزش اخلاقی و تبلیغ و نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی
اسلام به مثابه یک مکتب فکری وجهان بینی، دارای نظامها و سیستمهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی، دفاعی و انتظامی، حقوقی و قضایی میباشد که مهمترین محور آن را توحید الهی، ایمان و عمل صالح و برقرای عدالت در ابعاد گوناگون و تربیت انسانهای صالح و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی و حیات طیبه قرآنی و در نهایت، تشکیل یک جامعه نمونه اسلامی و توحیدی، تشکیل میدهد. جامعه و نظامی که مبارزه با طاغوت، استبداد، ظلم و ستم و بی عدالتی و گسترش توحید، ایمان، عبودیت الهی، اقامه نماز، بر قراری روابط منطقی و متقابل انسانی و اخلاقی در میان گروههای مختلف اجتماعی و اجرای احکام و قوانین توحیدی و انسان ساز اسلامی، در همین رابطه مهم و ارزشمند تلقی میشود. شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه ایران در عصر حکومت طاغوتی پهلوی، شرایطی نامناسب و بریده از ارزشهای اخلاقی و اسلامی و فضائل بود، به نحوی که بسیاری از مفاسد و ناهنجاریهای اخلاقی توسط رژیم فاسد پهلوی و دربار، ترویج و تبلیغ میشد و سراسرکشور مملو از کابارهها، کازینوها، قمارخانهها، مشروب فروشیها و مراکز فساد و فحشا بود، به نحوی که تعداد مشروب فروشیها در تهران بیش از تعداد کتاب فروشیها بود و فضای حاکم بر سینما و تئاتر و تلویزیون و رادیو و عالم هنر نیز آکنده از تبلیغ ارزشهای غیراخلاقی غرب و بی بندوباری بزرگ بود. شایان توجه است که هرزگیهای اخلاقی و فساداخلاقی شخص شاه و دربار و عناصر وابسته به رژیم پهلوی شهره عام و خاص شده بود.
در چنین فضایی پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی در فر آیند جایگزینی فرهنگ و ارزشها و هنجارهای اسلامی در جامعه نقش بسیار مهمی داشتند و از طرق مختلف مانند، دیوار نویسی، انتشار مجله و ارائه آموزشهای اسلامی به پاسداران و تبلیغ ارزشها و هنجارهای اسلامی در میان مردم و مقابله با ضد هنجارها و ضد ارزشهای باقیمانده از عصر حکومت طاغوتی پهلوی، نقش موثری در نهادینه شدن ارزشهای اسلامی، اخلاقی و هنجارهای مبتنی بر عفت، حیاء و پاکدامنی و صداقت در جامعه داشتند. اقامه نماز، برپایی نمازهای جمعه در کشور که اولین نماز جمعه پس از انقلاب اسلامی به دستورامام امت (ره) توسط آیه الله طالقانی (ره) در دنشگاه تهران برگزار شد که امنیت و انتظامات آن به عهده پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی بود.
مهمترین ارزشهای اخلاقی و معنوی دفاع شده توسط پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی عبارت بودند از :
دفاع از اخلاق و فضائل اخلاقی در سطح جامعه و روابط اجتماعی
تبلیغ و دفاع جهاد اسلامی و ارزش جهاد و مجاهدت فی سبیل الله و شهادت
کمک به برپایی و اقامه نمازهای جماعت و مخصوصا نماز انسان ساز جمعه
دفاع از حیاء و عفت عمومی جامعه و مقابله با مفسد اخلاقی
دفاع از حجاب و پوشش اسلامی و مقابله با مظاهر بی حجابی و پوششهای غربی
کمک به ترویج و تبلیغ سبک زندگی اسلامی در جامعه
ارزشی شدن مناصب و مسئولیتها که فرصتی برای خدمت به مردم است و نه سوءاستفاده از آن
تبلیغ و ترویج امر به معروف و نهی از منکر و کمک به نهادینه سازی آن در سطح جامعه
مبارزه با احتکار و گران فروشی و قاچاق کالا به عنوا ن یک پدیده ضد ارزشی اقتصادی
مبارزه با قاچاق مواد مخدر و توزیع کنندگان مواد افیونی
مبارزه با آسیبهای اجتماعی و تلاش برای کاهش آنها در همکاری با سازمانهای ذیربط