یک عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی "حسن روحانی" را گزینه اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری میداند و میگوید که پروژهای برای عبور از روحانی وجود ندارد و حضور محمد هاشمی و اسحاق جهانگیری در کنار روحانی نیز یک تاکتیک انتخاباتی است.
به گزارش مرور نیوز، یک عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی "حسن روحانی" را گزینه اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری میداند و میگوید که پروژهای برای عبور از روحانی وجود ندارد و حضور محمد هاشمی و اسحاق جهانگیری در کنار روحانی نیز یک تاکتیک انتخاباتی است.
علیاصغر یوسفنژاد به تحلیل فضای رقابت انتخابات پیشرو پرداخت و گفت: در این دوره رقابت بین حزبی و بین گروهی نخواهیم داشت و رقابت بین یک گروه سیاسی با یک گروه سیاسی دیگر خواهد بود و افراد همسو در ادامه از رقابت انصراف میدهند.
او همچنین استمرار فعالیت دولت "حسن روحانی" را به نفع مردم و منافع ملی دانست و با اشاره به ضعف تبلیغات و اطلاعرسانی در دولت گفت که دولت تدبیر و امید در این زمینه مظلوم بوده و این شاید یکی از عواملی است که نتوانسته در میان تودهها نفوذ کند.
- وضعیت ثبتنامها در انتخابات ریاست جمهوری را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا قانون فعلی در این زمینه نیاز به اصلاح دارد؟
نقیصهای در شرایط ثبتنام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد که به نظر میرسد نیازمند سازماندهی است. اینکه عده زیادی از مردم برای انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کنند نشان دهنده این است که دموکراسی مسیر رو به رشدی را طی میکند اما نحوه انعکاس ثبتنامهای این انتخابات نشان میدهد که این شرایط دون شان نظام مدیریتی کشور است و به نظر میرسد نیاز است خلاءهایی که در ابعاد اجرایی و قانونگذاری در این زمینه وجود دارد برطرف شود.
علاوه بر این به نظر میرسد عدهای از فرصتی که برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد سوء استفاده میکنند و برخی افراد در این فضا برجسته میشوند که همه اینها نیازمند آسیبشناسی است.
عدهای از فرصت کاندیداتوری در انتخابات سوءاستفاده میکنند
مجلس هشتم قاعدهای وضع کرد و تفسیری را برای شرایط کاندیداهای ریاست جمهوری تعیین کرد که شورای نگهبان آن را رد کرد اما به هر حال مجلس یا شورای نگهبان باید به این مساله پایان دهند. البته تعداد زیادی از کسانی که ثبتنام کردهاند هم حداقلهای لازم را برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری دارند اما نکته مهم این است که برخی از شرایط مثل «رجل سیاسی» و «سابقه مدیریتی» مسائل قابل تفسیری است.
در دنیا احزاب کاندیداهای ا نتخابات ریاست جمهوری را مشخص میکنند و یا تعدادی از نخبگان و دانشگاهیان فردی را برای کاندیداتوری در این عرصه تایید میکنند و پس از آن این اختیار را به مردم میدهند که انتخاب کنند اما متاسفانه در ایران این امر مرسومی نیست.
-حضور چهرههای سیاسی در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری را چطور میبینید و فکر میکنید چقدر فضای رقابت شفافتر شده است؟
مجموعا افراد خوب و قابلی برای انتخابات ریاست جمهوی ثبتنام کردهاند که دارای وجاهت هستند و ایده و برنامههای مناسبی دارند که اگر مورد انتخاب مردم قرار گیرند میتوانند شرایط جامعه را تغییر دهند اما وقتی ما به شکل جدی حزب نداریم این افراد بر اساس دیدگاه شخصیشان وارد عرصه میشوند و عموما بدون برنامه هستند. این در حالی است که در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری طبیعتا باید مردم به انتخاب برنامه رو بیاورند نه افراد و بتوانند برنامه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کاندیداها را ارزیابی کنند.
شرایط رقابتهای انتخاباتی در این دوره با ادوار قبل متفاوت است و ما شاهد این هستیم که انتخابات چند ضلعی شده است، در حالیکه در انتخاباتهای گذشته رقابتها یا دو قطبی و یا حداکثر سه قطبی بوده است اما اکنون دیدگاههای مختلفی به میدان آمدهاند. وقتی برنامه وجود نداشته باشد برای مردم هم سختتر است که به افراد امتیازدهی کنند، افراد را با هم مقایسه کنند و بهترین آنها را انتخاب کنند.
به هر حال از 1600 کاندیدای ثبتنامی در انتخابات ریاست جمهوری کسانی که حداقلها را ندارند حذف میشوند و تعدادی هم به نفع هم کنار میروند اما در جبهه اصولگرایی یا اعتدال افراد مختلفی هستند که باید همدیگر را پوشش دهند و به نفع هم کنار بروند و نهایتا مردم را در انتخاب آزاد بگذارند. من فکر میکنم در این دوره رقابت بین حزبی و بین گروهی نخواهیم داشت و رقابت بین یک گروه سیاسی با یک گروه سیاسی دیگر است و در مسیر رقابتها افراد همسو از ادامه رقابت انصراف میدهند.
-ارزیابی شما از حضور چهرههای اصلاحطلب از جمله آقایان جهانگیری و محمد هاشمی در انتخابات چیست؟
گزینه اصلی اصلاحطلبان آقای روحانی است و در این موضوع تردیدی نیست. فعلا پروژهای برای عبور از آقای روحانی وجود ندارد و بقیه هم در جهت تقویت ایشان و پشتیبانی از ایشان در انتخابات ثبتنام کردهاند. حضور آقایان محمد هاشمی و اسحاق جهانگیری در کنار آقای روحانی یک تاکتیک انتخاباتی بود؛ قطعا این افراد رودرروی آقای روحانی نیستند.
حضور جهانگیری و هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری یک تاکتیک انتخاباتی بودثبت نام آقای جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری، بیانگر غنای سرمایه انسانی در جبهه ی اصلاحات است. حضور ایشان در انتخابات مقوم کاندیدای اصلی جریان اصلاحات و اعتدال، آقای روحانی و مورد استقبال جریان حامی دولت است. ایشان هم به واسطه سبقه بالای اجرایی و هم وابستگی ارزشی از صلاحیت بالایی برخوردار است. جریان اصلاحات به اثبات رسانیده است که از پشتوانه بالای سرمایه انسانی برخوردار بوده و هست که افرادی نظیر دکتر عارف و مهندس زنگنه از آن جملهاند و دارای ظرفیت های بالایی برای منصب مدیریت ارشد کشور هستند.
فضای پیش روی انتخابات ضرورت اقدام جمعی در جریان اصلاحی و اعتدالی را ضرورت انکار ناپذیر ایجاب می کند. روحانی و جهانگیری باید از دره ی سقوط در اقتصاد که مولود اقدامات فاقد برنامه و بدون پشتوانه دولت قبلی بوده با مردم سخن بگویند. یقین دارم تعامل و تفاهم سازنده بزرگان جریان اصلاحات و اعتدال ثمرات گرانقدری در ارتباط با جامعه ایجاد خواهد کرد و تسری بخش نشاط و پویایی سیاسی اجتماعی در کشور خواهد بود.
-شانس آقای روحانی در انتخابات دور دوازدهم ریاستجمهوری نسبت به سایر کاندیداها چگونه است؟
آقای روحانی بین نخبگان وجاهتی دارند اما بین تودهها که آگاهی کمتری از وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی و موقعیتی که دولت آن را تحویل گرفته وجود دارد، شاید شناخت درستی نسبت به ایشان نباشد.
در دوره آقای روحانی به خاطر اقدامات دولت قبل نگرانیهایی وجود داشت و شرایط برای ایشان آسان نبود به نحوی که برخی میگویند اقای روحانی در چهار سال اول فقط باید آواربرداری میکرد و در دوره دوم فرصت ریلگذاری دارند در حالیکه بسیاری از دولتها در دوره اول امکان ریلگذاری داشتند. البته اینها باعث می شود که کار آقای روحانی در مرحله دوم راحتتر باشد.
به اعتقاد من استمرار فعالیت این دولت در دوره دوم به نفع مردم و همگان با منافع ملی است و مصلحت عمومی هم در این است که این شرایط تداوم داشته باشد اما در دوره دوم ایشان باید به سمت اجرای طرحهایی برود که در دوره اول آنها را مطرح کرده است لذا از نظر کلی فعالیت ایشان برای تکمیل طرحهای دوره اول به نفع همه است و منافع عمومی این امر را اقتضا میکند.
-عملکرد دولت را به طور کلی چطور ارزیابی میکنید؟ از نظر شما چه نقدهایی به عملکرد دولت وارد است؟
دولت به خاطر ضعف تبلیغات مظلوم واقع شد
دولت یکسری نقصهایی دارد و نقدهایی به آن وارد است که انشاءالله در صورت تمدید فعالیت آن در دوره دوم باید ترمیم شود. از جمله اینکه تبلیغات و اطلاعرسانی در دولت خیلی ضعیف بود حتی مسئولین استانی هم نسبت به انعکاس فعالیت دولت اهتمامی نداشتند و صدایی از مدیران استانی درباره فعالیتهای دولت بیرون نمیآمد. در این بعد میتوان گفت که دولت مظلوم بوده است و این شاید یکی از عواملی است که دولت نتوانسته در میان تودهها نفوذ کند.
اما مجموعا من فکر میکنم آقای روحانی از نظر شفافسازی سلامت، راستگویی با مردم و انتقال برخی واقعیات با جامعه صادق بوده، نه بزرگنمایی کرده و نه سیاه نمایی و کمتر حاشیه داشته است و از دید کلی با مردم صادق بوده و برد ایشان هم در صداقتش خواهد بود.
تیم مدیریتی آقای روحانی تیم قابل دفاعی است اگرچه نقدهایی به آن وارد است اما معدل عملکرد این تیم قابل دفاع است. ما امروز در عرصه بینالملل حرفی برای گفتن داریم زیرا دولت توانسته اقدامات برون مرزی خوبی داشته است که اینها غیرقابل انکار است. البته بازتاب برخی از این اقدامات هم به داخل بر میگردد یعنی برخی نتیجه بازتاب داخلی است. مجموعا اگر بخواهیم منافع و مصلحت عمومی را در نظر بگیریم ادامه فعالیت دولت موجب پیشرفت جامعه خواهد شد.
-با توجه به فضای انتخاباتی موجود، چه توصیهای به برگزارکنندگان انتخابات دارید؟
البته در ادوار مختلف انتخابات رقابتها خیلی جدیتر بوده و فضا انتخاباتیتر بود مثلا در انتخابات سال 76 از پنج ماه قبل فعالیتهای انتخاباتی شروع شده بود اما اکنون تنها یک ماه به انتخابات مانده و هنوز فضا، انتخاباتی نیست.
به اعتقاد من اصل قضیه برای همه مجریان و ناظران، رسانههای و کاندیداهای انتخابات باید این باشد که مردم پای صندوقهای رای حاضر شوند. حضور مردم در بعد داخلی و خارجی برای منافع ملی و عزت و اقتدار نظام موثر است بنابراین اصل حضور مردم است و نتیجه انتخابات فرع آن است. هر چه مردم بیشتر در این انتخابات حضور پیدا کنند این امر موجب اقتدار نظام است. ما مسئولیت داریم در راستای تحقق این امر اخلاق، آداب و قواعد مبارزه انتخاباتی را رعایت کنیم. مبانی ما یک مبانی اسلامی، اخلاقی، قانونی و انسانی است که باید رعایت شود. طبیعتا تخریب، سیاه نمایی و زیر سوال بردن اصول اخلاقی جایی در انتخابات سالم ندارد. مردم هم باهوشند و تخریب برای آنها نتیجه معکوس دارد، تجربیات مناسبی هم در این زمینه وجود دارد.
آنچه که مدنظر ماست این است که مردم به مجریان اعتماد داشته باشند و بتوانند به راحتی پای صندوقهای رای حاضر شوند و بر اساس نظر خود انتخاب اصلح را انتخاب دهند. طبیعتا نتیجه هر چه باشد همان مورد تبعیت همگان قرار خواهد گرفت و این معنای دموکراسی است نه اینکه بگوییم اگر انتخابات به سود یکی تمام شد دموکراسی محقق شده و اگر نه، بگوییم محقق نشده است. هر کس از سوی مردم انتخاب شود باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا در نظام اداری سالم کاندیداهای دیگر باید به رییسجمهور منتخب کمک کنند و برنامههایشان را به او ارائه کنند و او را تنها نگذارند.
-یکی از مشکلات دولت فعلی مربوط به آمار و ارقام است که برخی آمارهای دولت را زیر سوال میبرند، تحلیل شما از این موضوع چیست؟
آنچه در برنامههای توسعه اتفاق میافتد یا آمار و ارقامی که وجود دارد باید مورد تایید ذهنیت عمومی باشد. در حال حاضر ذهنیت عمومی برخی آمار و ارقام را تایید نمیکند زیرا آگاهی به مردم داده نشده است مثلا در مورد اشتغال منظور این است کسی که دو ساعت در هفته کار کند شغل دارد اما مردم تنها یک شغل مستمر و بیمهای را شغل میدانند. در مورد تورم و بقیه شاخصها هم اگر ذهنیت جامعه آمارها را تایید نکند دچار چالش میشویم. شاید برخی آمارها بین افراد خبره و نخبه معنی دارد.
علاوه بر این دولت دشمنان سیاسی زیادی در داخل و خارج دارد که فضای بیاعتمادی را تشدید میکنند و از نقطه ضعف اطلاعرسانی در دولت برای مقابله با دولت استفاده میکنند.
به هر حال مرکز و مسئول اعلام آمار در کشور مشخص است. بانک مرکزی و مرکز آمار در این زمینه مسئولیت دارند و اگر آقای روحانی یا هر فرد دیگری در دولت یا مجلس بخواهد آماری اعلام کند باید از مراجع ذیصلاح این آمار را دریافت کند اما کسی که در آمار اعلامی نهادهای رسمی تشکیک ایجاد میکند میخواهد فضای بیاعتمادی را به جامعه تزریق کند.
-به عنوان عضو هیات رییسه مجلس روابط دولت و مجلس در این دوره را چگونه میبینید؟
روابط دولت و مجلس نسبت به دورههای قبل و دولت قبل روابط خوب، شفاف و در حدود قانونی است به این معنا که هم مجلس است و هم دولت و حقوق مجلس در قانونگذاری و نظارت و حقوق دولت در اجرای قانون از جانب دو طرف محترم شمرده میشود. مجلس در سوال، استیضاح و تحقیق و تفحص فعالیت خود را انجام میدهد و دولت و وزرا هم پاسخ میدهند اگرچه من معتقدم این سطح ارتباط باید به نفع مردم ارتقا پیدا کند و ما باید از شیوههای مناسبی در همین راستا استفاده کنیم. مجلس خانه ملت، خانه دولت و خانه وزراست و هر وزیری که در اجرا به مشکل بر میخورد باید به کمیسیون تخصصی مربوطه یا صحن علنی مجلس مراجعه کند. حتی مدیران استانی هم اگر گرهای دارند باید به مجلس مراجعه کنند.
در قانون اساسی قوانین بالادستی و قوانین عادی حدودی برای دولت و مجلس تعیین شده که هر دو باید این را رعایت کنند و اگر این اتفاق بیفتد اثرگذاری روابط دولت و مجلس به نفع مردم خواهد بود.