سو مدیریت در برگزاری جشنواره سبب شده کار هنرمندان و مخاطبان به تحریم جشنواره کشیده شود، اگر مسئولان تعامل درستی با هنرمندان برقرار میکردند این اتفاق با چنین شدتی رخ نمیداد.
کمتر از دو ماه از پایان چهلمین جشنواره فیلم فجر گذشته بود، که اعلام شد مجتبی امینی به عنوان دبیر چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر معرفی شده است. مجتبی امینی که بیشتر او را به عنوان تهیهکننده سریال «گاندو» و فیلمهای «بدون مرز»، «آفریقا» و «چراغهای ناتمام» به خاطر میآوریم در سیزدهم تیر امسال اعلام کرد: «طی دو ماه گذشته جلسات کارشناسی متعددی را جهت آماده سازی فراخوان چهل و یکیمن جشنواره برگزار کردیم و با آسیبشناسی دورههای گذشته، به نسخه نهایی رسیدیم.» این نسخه نهایی که دبیر جشنواره از آن صحبت میکرد نوزدهم تیر منتشر شد.
باتوجه به اینکه بلافاصله پس از پایان چهلمین جشنواره فیلم فجر، دبیر جدید این دوره از جشنواره معرفی شد و از سه ماه بعد هم دبیرخانه جشنواره طبق برنامههای طرح ریزی شده شروع به فعالیت کرد، طبیعتا انتظار برگزاری یک جشنواره منظم باساماندهی بینظیر را داشتیم؛ اما نتیجهاش شد جشنوارهای که هنوز هیچ چیزش مشخص نیست، چون فشار هنرمندان و جامعه روی جشنواره، مسئولین آن و هنرمندان حاضر در رویداد بیش از اندازه است. به همین دلیل حتی اسامی فیلمهای احتمالی را هم اعلام نمیکنند.
این نابسامانی صرفا بخاطر مدیریت نامناسب جشنواره نیست، وقتی روابط عمومی یک رویداد فرهنگی از اعلام جزییات مربوط به جشنواره خودداری میکند، یعنی وضعیت برگزاری جشنواره نامعلوم است، این وضعیت یا متنی است یا فرامتنی که در این وضعیت فرامتنی است و عنصر دخیل در آن هم جامعه به شمار میآید.
حالا نقطه ایراد این ماجرا کجاست؟
ایراد اساسی به سازمان سینمایی وارد میشود، باتوجه به تمام مشکلات موجود در جامعه، اگر سازمان سینمایی در همان گام اول تعامل و برخورد درست و سازندهای با هنرمندان داشت، طبیعتا مسائل اجتماعی نمیتوانستند تا این اندازه روی جشنواره و تحریم آن تاثیر بگذارند. دستکم به این شدت و حدت نبود در واقع یکی از دلایلی که باعث به وجود آمدن این میزان از هجمه به جشنواره شده، عدم مدیریت بحران مسئولین از جمله رییس سازمان سینمایی و دبیر جشنواره است.
چرا حرف از عدم مدیریت بحران درست میزنیم؟
به این خاطر که وقتی سازمانی سینمایی هنرمندان را به دو دسته خودی و غیر خودی تقسیم میکند و در هر موقعیتی اولویت را برای خودیها میگذارد یا حتی به صورت واضح اعلام میکند که اولویت اکران در سال آینده با فیلمهایی است که در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر اکران شده، یا هر کنشی از جانب سینماگران را سیاسی تلقی میکند، نتیجهاش میشود اینکه با رویدادن هر اتفاقی، از سقوط هواپیما گرفته تا ناآرامی در جامعه به تحریم جشنواره ختم شود.
درباره این وضعیت به گفتگو با حسن هدایت، تهیهکننده، کارگردان، فیلمنامهنویس و تدوینگر ایرانی پرداختیم که در ادامه میخوانید.
چرا جشنواره فیلم فجر امسال نابسامان است؟
هر مسئولی که روی کار میآید بدون اینکه از مسائل و مشکلات آگاهی داشته باشند، شعار میدهند که قبلیها بلد نبودند، ما برنامههای تازه و مفیدی در سر داریم و آمدهایم تا همه چیز را تغییر دهیم. بعد روی کار که میآیند کارها را از روال سابق خودش هم میاندازند و در حال حاضر هم قوانینی درست کردهاند که سینما را متروکه کنند و نتیجه هم ایجاد نابسامانی در سینما شد. زمانی که اوضاع جامعه هم روبه ناآرامی رفت باعث دامن زدن به قضیه شد وقتی اوضاع سینما به سمت زوال حرکت کرد، تازه شروع به صدور مجوز برای ساخت فیلمها کردند.
عوامل سازنده هم به عناوین مختلف تلاش کردند که فیلمشان را به جشنواره نرسانند؛ عدهای دلایل شخصی داشتند و عدهای دیگر دلایل فنی و تمام محاسبات به همین شکل انجام شد و باعث ایجاد نامنظمی در جشنواره فیلم فجر شدند.
نکته دیگر هم درباره نام جشنواره است، هیچگاه مفهوم جشنواره بینالمللی را متوجه نشدم اینکه چندی فیلم از کشورهای دیگر در جشنواره ما به نمایش دربیاید، دلیل بر بینالمللی بودن این رویداد نیست؛ چون الفبای جشنواره بینالمللی این است که باید فیلمها سالم به نمایش دربیایند. وقتی هر فیلمی وارد کشور میشود سانسور میشود دیگر جایی برای اسم بینالمللی نمیماند. فکر میکنم به همین دلیل هم دو جشنواره را با یکدیگر ادغام کردند تا آثار حاضر در جشنواره زیاد باشد.
حدود ۲۰ روز هم به شروع جشنواره باقی مانده، اما هنوز مشخص نیست چه فیلمهایی میرسند، چه فیلمهایی مناسب است و چه فیلمهایی ممکن است لحظه آخر برسد به این خاطر است که در تلاشند تا هنرمندان بیشتری برای شرکت در جشنواره پیدا کنند.
باتوجه به فشاری که روی جشنواره و هنرمندان است، امکان دارد که جشنواره فیلم فجر امسال از منظر اعمال ممیزی سهلتر با هنرمندان برخورد کند؟
برای من یا فرد دیگری این مسئله قابل پیشبینی نیست، چون در وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی به قدری اعمال نظرهای شخصی و غیرشخصی وجود دارد که نمیتوان پیشبینی کرد که رییس سازمان سینمایی یا مسئولین دیگر تا چه اندازه میتوانند کار با کیفیت ارائه دهند، به هر حال آن فشاری که از بیرون و جاهای دیگر روی مسئولین وارد میشود، باعث میشود که دست و پای آنها بسته شود. شاید به صورت شعار گونه مطالبی را بیان کنند، اما بعید میداند به صورت بنیادی اتفاقی رخ دهد.
دستکم جشنواره فیلم فجر تا امروز طبق زمانبندی سالهای گذشته عمل نکرده است، چه اندازه از این اتفاق بخاطر عدم موفقیت مدیر جشنوارست و چقدر بخاطر فشار جامعه است؟
مدیریت جشنواره دست هرکس که میخواهد باشد، علاقمندند که در برگزاری جشنواره کار چشمگیری را ارائه دهند، منتهی فقط با نیت خوب کارها درست پیش نمیروند، بلکه مقداری تجربه و پیشبینی هم لازم است که متاسفانه اعمال این مسئله کم است و بدون اینکه واقعیتهای موجود سنجیده شوند، یکسری طرحها و ایدهها مطرح میشوند؛ اما در نهایت اجرایی نمیشوند، چون واقعیتها دیده نشده است. مدیریت فقط امر و نهی نیست، مدیریت در گام نخست، تعامل با واقعیتهای بیرونی است.
مدیر باید ببیند که چقدر توانایی و امکانات دارد، در چه موقعیتهایی خطر ریسک و اعتراض وجود دارد. این موارد را ارزیابی کنند و بر اساس آن تصمیمگیری کنند؛ اما متاسفانه در کشور ما، اول تصمیم گرفته میشود، بعد مسئولین به این فکر میکنند که چه مشکلاتی داریم. دقیقا به همین دلیل است که وقتی افراد میخواهند پست و مقامی بگیرند وعدههای بسیار زیادی میدهند، اما وارد عمل که میشوند تازه در جریان واقعیتها قرار میگیرند. این آدمها بد و خبیث نیستند، فقط بیفکرند و واقعیتها را نمیبینند.
در واقع یکی از علل پیش آمدن این وضعیت برای جشنواره فیلم فجر این است که مدیران واقعگرا نیستند و میخواهند بر اساس ایدهآلها جلو بروند، اما نمیتوانند و دچار مشکل میشوند. دلیل دیگر این است، این نگاهی که به جامعه هنری و هنرمندان شده، آنها را دلگیر کرده است. یک نکته مهم دیگر این است که به هرحال واقعیتهای بیرونی روی هر موضوعی تاثیر میگذارد، مهم این است که افراد چهقدر بتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند.
باتوجه به تمام این مواردی که گفتم، فکر میکنم تمام مشکلات ناشی از سو مدیریت، مدیریت کمتجربه یا مدیریت بیتجربه است.