روزهای اول بحث سر این بود که از کجا شروع کنیم. دو سه ساعت از جلسه می گذشت اما به هیچ نتیجه ای نمی رسیدیم. بعد از تشکیل جلسات متعدد، تصمیم گرفتیم فیلم را از لحظه حضور شهید در سوریه شروع کنیم.
به گزارش مرور نیوز، هر وقت وارد دفتر سردار اباذری - جانشین محترم دانشگاه امام حسین(ع) می شدم، عباس با روی گشاده می گفت: «علی آقا سلام!»
همین برخورد و توجه او باعث شد که مهر و محبتش خیلی زود در دلم بنشیند. وقتی خبر شهادتش را شنیدم، خیلی متاثر شدم. چند ماهی گذشت. یک روز در پارکی در تهران، همراه با دوستانم نشسته بودم. به آن ها گفتم: «یکی از دوستان صمیمی ام شهید شده و با شناختی که از سبک زندگی اش دارم، احساس می کنم او می تواند الگوی خوبی برای جوانان کشور باشد. برای معرفی این شهید و الگوسازی پیشنهادم این است که یک فیلم مستندی بسازیم و او را به جوانان معرفی کنیم.»
دوستانم سؤال های متعددی از روحیات و ویژگی اخلاقی شهید از من پرسیدند. من هم آنچه را می دانستم گفتم.
یکی از دوستانم به نام برادر «محمد جواد معصومی» گفت: «من حاضرم با تمام توان در ساخت این فیلم همکاری کنم.»
ما دو نفری، شروع به جمع آوری اطلاعات کردیم. روزها و شب ها اطلاعاتی را که از شهید داشتیم، روی میزی گذاشتیم تا ببینیم چگونه می توانیم یک اثر هنری را خلق کنیم. روزهای اول بحث سر این بود که از کجا شروع کنیم. دو سه ساعت از جلسه می گذشت اما به هیچ نتیجه ای نمی رسیدیم. بعد از تشکیل جلسات متعدد، تصمیم گرفتیم فیلم را از لحظه حضور شهید در سوریه شروع کنیم و بعد با مشورت، متن فیلم نامه را نوشتیم.
با دو نفر از همرزمان شهید که از مدافعان حرم دانشگاه امام حسین(ع) بودند، به نام «عباس رحمانیان» فرمانده محور که در حلب سوریه مجروح شدند و برادر دیگری به نام «امیر قرالو» که از رزمندگان دلیر و شجاع در منطقه حلب بودند صحبت کردیم تا در ساخت فیلم با ما همکاری کنند. در ابتدای کار، هرچند هزینه کرایه دوربین فیلم برداری برای ما سخت بود و از طرفی برادر عباس رحمانیان هم به شهر شیراز رفته بودند؛ اما با خواست خدا و لطف ائمه اطهار(ع) با ذکر بسم الله الرحمن الرحیم کار را شروع کردیم و از شهید خواستیم که در فرایند ساخت این فیلم کمک ما باشد.
بخشی از کار ساخت فیلم را پیش بردیم. در بین فیلم برداری و مراحل فیلم برداری در حلب سوریه، با مشکل مالی برخورد کردیم. کار به جایی رسید که به طور کلی ناامید شدیم و خواستیم در میانه راه کار را رها کنیم. در آن شرایط سخت، من با دلی پرسوز به شهید متوسل شدم و از عمق جان از او خواستم که دستمان را بگیرد تا از این موانع عبور کنیم.
باور کنید که چند روزی بیشتر طول نکشید که تمام موانعی که سر راهمان بود. برطرف شد.
من لطف و عنایت شهید را با چشم دل دیدم. در نهایت فیلم ساخته شد.
این فیلم روایت حضور سه رزمنده در مناطق عملیاتی جنوب حلب، به مدت پنجاه روز است.
نفر اول آقای عباس رحمانیان، نفر دوم آقای امیر قرالو و نفر سوم شهید عباس دانشگر. به همین خاطر فیلم را به نام «نفر سوم» نام گذاری کردیم.
برای اولین بار فیلم در جشنواره عمار در سینمای فلسطین تهران روی پرده رفت.
بعد از انتشار فیلم در فضای مجازی، بسیاری از جوانان سرافراز کشور عزیزمان، به تماشای آن نشستند و مورد استقبال و تحسین مخاطبان قرار گرفت.
برگرفته از کتاب «تاثیر نگاه شهید»
روایتی از زندگی شهید مدافع حرم عباس دانشگر