در همه روزهای سال، تنها به نحوست ماه صفر اشاره شده و آنقدر این موضوع در افواه پیچیده که به صورت پیش فرض، همگان آن را به عنوان ماه نحس می شناسند. نزدیک شدن به ماه صفر، پرسشی تکراری را در اذهان تداعی می کند که آیا این ماه نحس است یا خیر؟
به گزارش مرور نیوز، در همه روزهای سال، تنها به نحوست ماه صفر اشاره شده و آنقدر این موضوع در افواه پیچیده که به صورت پیش فرض، همگان آن را به عنوان ماه نحس می شناسند. نزدیک شدن به ماه صفر، پرسشی تکراری را در اذهان تداعی می کند که آیا این ماه نحس است یا خیر؟
نحوست ماه صفر و ایام دیگر در آیات و روایات چگونه قابل توجیه می باشد؟
گر چه میان مردم معروف شده که بعضی روزها مبارک و بعضی روزها مانند ماه صفر شوم و نحس می باشد. یکی از مسایلی که امروزه میان عموم مطرح شده و به عنوان امر جدی نگریسته میشود خوشحالی پایان ماه صفر و ورود به ماه ربیع الاول از ماههای قمری است این خوشحالی که ریشه در برخی نقلها دارد ، احیانا توجه به صحت مطالب دیگری که درباره ماه گفته ربیع شود را کمتر می کند. و احادیثی بعضا غیر مقبول منتشر می گردد.
از نظر عقل چنین مطلبی صحیح به نظر نمیرسد زیرا در اجزای زمان تفاوتی نیست و همه روزها و شب ها آفریده خدا هستند. معنا ندارد یکی از روزهای خدا را نحس بدانیم. معروف بودن سعد و نحس ایام در میان مردم در ارتباط با حوادثی است که در آن واقع شده است. از امیر مؤمنان علی(ع) نقل شده است در روز چهارشنبه قتل هابیل به دست قابیل واقع شد، یا گفته شده روز سوم ماه نحس است، چون آدم و حوا از بهشت بیرون رانده شدند.
بنابراین نحس بودن در این موارد مربوط به وقایع میشود. علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان پس از نقل روایات میگوید اخبار و آیاتی که درباره نحوست و سعادت ایام وارد شده، بیش از این دلالت ندارد که این سعادت و نحوست به جهت حوادث دینی است که بر حسب ذوق دینی و یا بر حسب تأثیر نفوس یا در فلان روز ایجاد حسن کرده و یا باعث قبح و زشتی آن شده است، اما این که خود آن روز و یا آن قطعه از زمان متصف به میمنت و یا نحوست شود و تکویناً خواص دیگری داشته باشد که سایر زمانها آن خواص را نداشته باشد از آن روایات بر نمیآید هر روایتی که بر خلاف آنچه گفتیم ظهور داشته باشد باید حمل بر تقیه کرد و یا به کلی آن را طرح بی اعتبار نمود.
پس طبق این روایات و آیات روزها نحس نیستند بلکه نتایج اعمال ما آن روز یا شب را به خوب یا بد بودن متصف میکند.
شهید مطهری(ره) با دقت در مسائل علمی، ضمن روشنگری این مطلب ذاتی بودن نحوست ایام را رد کرده است و شوم بودن را منتسب به اتفاقات شوم میداند نه خود آن ایام. ایشان می آورند که در موضوع نحوست ایام دو مسئله است. یک مسئله این است که ما برخی روزهای سال را مبارک می شماریم و برخی را نحس و شوم، به اعتبار حادثهای که در آن روز واقع شده است. مقصود ما این نیست که این روز از آن جهت که این روز است، مبارک است یا این روز از آن جهت که این روز است شوم است.
به طور نمونه روز عید غدیر را روز مبارک میدانیم ولی نه به اعتبار این که هجدهم ذیالحجه است یا چنین نیست که دهم محرم روزی بوده که از اولی که عالم ساخته شده اصلاً این روز بد ساخته شده شوم ساخته شده و حادثه کربلا در روزی واقع شد که بالذات شوم بود. حادثه کربلا هم در یک روز شوم واقع شد یک وقت انسان این طور فکر میکند این طرز فکر اساسی نمی تواند داشته باشد.
شروع عزاداری در ماه محرم به قضیه ورود به کربلا و ختم آن با رحلت پیامبر (ص)، امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) است، بنابراین اغلب مردم این دو ماه را ماه عزا و نحوست میشمارند و از برگزاری مجالس شادی در این دو ماه خودداری و مسائلی را رعایت میکنند.
وی با تأکید بر اینکه روایتی که به نحس بودن ماه یا روزی اذعان داشته باشد وجود ندارد و بالعکس از نحس شمردن ایام خدا نهی شده است ادامه داد: در این خصوص از پیامبر اعظم (ص) نقل شده است«لا تُعادوُا الأَیّامَ فَتُعادیکُمْ؛ با روزها دشمنی نکنید که آنها با شما دشمنی خواهند کرد.»
اما چه باید کرد؟
برخی روایات برای رفع نحوست اعمال، دعاها یا اذکار خاصی را بیان کرده اند، مثل آنچه از امام صادق(ع) نقل شده
است: کسی که اول صبح صدقه دهد خداوند نحوست در آن روز را از او دفع سازد و یا فرموده است: «اگر روز چهار شنبه سفر می کنی صدقه بده و آیت الکرسی بخوان».
در این ماه توصیه شده است که به صدقه دادن اهتمام بیشتری شود. پیامبر اکرم(ص) در باب صدقه دادن میفرمایند: «لبخند تو بر روی برادرت صدقه است، امر به معروف و نهی از منکر کردنت صدقه است، رهنمایی کسی که راه را گم کرده صدقه است و دور کردن سنگ و خار و استخوان از راه صدقه است».
برخی اعمال ماه صفر
اگر کسی میخواهد از بلاهای نازله در این ماه در امان باشد، در هر روز این ماه ۱۰ مرتبه این دعایی را که «محدث فیض» روح الله روحه، در «خلاصة الاذکار» ذکر فرموده است بخواند.
«یا شَدیدَ الْقُوی وَ یا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرین» (مفاتیح الجنان)
به این معنا که «ای سخت نیرو، وای سختگیر!ای عزیز،ای عزیز،ای عزیز! خوارند از بزرگیات همه خلقت. پس کفایت کن از من شرّ خلق خودت را،ای احسان بخش!ای نیکوکار!ای نعمت بخش!ای عطا دِه!ای که معبودی جز تو نیست! منزّهی تو! به راستی من از ظالمانم. اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غمّ و همچنین نجات دهیم مؤمنان را، و رحمت کند خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزه اش»
*سید بن طاووس نقل کرده است: در روز سوم ماه صفر، دو رکعت نماز بخوان که در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انّا فتحنا» (فتح) و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «توحید» قرائت شود و پس از سلام نماز، صد بار صلوات بفرست و صد بار آل ابی سفیان را لعنت کن و صد مرتبه استغفار نما و آنگاه حاجت خویش را از خداوند بخواه. (ان شاء اللّه به هدف اجابت میرسد). (اقبال، صفحه ۵۸۷)
*در روز اربعین، بیستم ماه صفر زیارت امام حسین(ع) مستحب بوده و مورد تأکید قرار گرفته است. در روایتی که «شیخ طوسی» از امام حسن عسکری(ع) نقل کرده، چنین آمده است: نشانههای مؤمن پنج چیز است: به جای آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (۱۷ رکعت نماز واجب و ۳۴ رکعت نافله) و زیارت اربعین امام حسین(ع) و انگشتر را بر دستِ راست نهادن، و پیشانی را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم الله الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.
نظر علما و مراجع عظام تقلید در مورد نحوست ماه صفر
*آیت الله مکارم شیرازی:
ایام ذاتاً سعد و نحس ندارد مگر به خاطر حوادثی که در آن واقع شده و لذا چون در ماه صفر سه تن از معصومین(ع) چشم از جهان بستهاند و همچنین مشکلاتی که برای اسرای کربلا پیش آمد، ممکن است عنوان نحس به خود گرفته باشد به علاوه، چون ماه حرام تمام میشده و دوباره جنگ و نزاع در بین قبایل عرب صورت میگرفته است؛ و به هر حال میتوان تاثیر آنها را با صدقه و دعا حل کرد.
*آیت الله مظاهری:
قضیۀ نحوست برخی ایام و ساعات، از نظر شرعی، قضیۀ مشهوری است و انکار اصل قضیه مشکل است. از نظر عقلی هم برهان قاطع برای انکار آن نداریم، چنانکه اثبات آن نیز دلیل عقلی قوی ندارد.
آن دسته که قائل به وجود ایّام نحس بودهاند، برای اثبات این مطلب به قرآن کریم تمسّک کردهاند که میفرماید:
«فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی أَیَّامٍ نَحِساتٍ»
«إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ»
و همچنین به آیاتی برای سعد ایّام تمسّک کردهاند: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ»
همچنین روایاتی در این زمینه در خصوص سعد و نحس برخی ماهها و روزها و ساعات وجود دارد.
برخی نیز معتقدند که روز و ساعت نحس وجود ندارد و نحوستی که در قرآن کریم به آن اشاره شده است را به اعتبار مظروف دانستهاند، نه به اعتبار ظرف. بر اساس این نظریّه، آن بلای سنگین و نابود کننده که در آیات شریفه ذکر شده، نحس است و به این اعتبار، آن روزها، روزهای نحس نامیده شدهاند، ولی انکار سعد و نحس ماهها و بعضی ایّام و ساعات، با وجود روایات، کار مشکلی است.
*آیت الله علامه طباطبایی:
نحوست و سعادت ایام وارد شده بیش از این دلالت ندارد که سعادت و نحوست به خاطر حوادثی دینی است، که بر حسب ذوق دینی و یا بر حسب تاثیر نفوس یا در فلان روز ایجاد حسن کرده، و یا باعث قبح و زشتی آن شده و اما اینکه خود آن روز و یا آن قطعه از زمان متصف میمنت و یا شئامت شود و تکویناً خواص دیگری داشته باشد، سایر زمانها آن خواص را نداشته باشد و خلاصه علل و اسباب طبیعی و تکوینی آن قطعه از زمان را غیر از سایر زمانها کرده باشد از آن روایات بر نمیآید، و هر روایتی که بر خلاف آنچه گفتیم ظهور داشته باشد، باید یا حمل بر تقیه کرد و یا به کلی طرح نمود.
آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
معروف است که ماه صفر بخصوص چهارشنبه آخر آن نحس میباشد که در این مورد روایتی نداریم.
شاید این نحوست بخاطر رحلت پیامبر اکرم (ص) در این ماه و نیز این سخن پیامبر(ص) باشد که فرمودهاند:کسی که مرا به تمام شدن ماه صفر مژده بدهد، او را به بهشت بشارت میدهم. که باین ترتیب میتوان این مطلب را ثابت کرد و هنگامی که نحوست این ماه ثابت گردید باید به انجام اعمال مناسب در آن پرداخته، آن را از مراسم بزرگ مصیبت دانسته و با خدای بزرگ در مورد نبودن آن حضرت(ص) و از دست دادن سعادتهای زمان حضور او و گمراهی مردم بعد از وفاتش مناجات نموده و از سرکشی منافقین و ستم ستمکاران و پلیدی دشمنان برای او بگوید.
آیتالله صافی گلپایگانی:
بهطور مطلق چنین مطلبی ثابت نیست و بهطورکلی صدقه به فقیر دافع بلاست.
آیتالله فاضل لنکرانی:
دلیلی بر این معنا نداریم و بر فرض صحت هم با مقداری صدقه مسئله حل میشود.
آیتالله سیستانی:
برای رفع نحسی احتمالی صدقه بدهید.
آیتالله بهجت:
فیالجمله ثابت است و صدقه دادن دعاهای مأثوره نافع است.