غلامحسن اولاد که "م - اندیش" تخلص میکرد و پنجم فروردین از دنیا رفت، از شاعران پرکار شیراز و کشور بود که سال گذشته آثار جدیدی از او منتشر شد.
به گزارش مرور نیوز این شاعر فقید در یکی از آخرین گفتوگوهایش که 29 بهمن سال 95 و در پی انتشار دهمین دفتر شعرش منتشر شد، میگوید: «سایههای ترَکخورده» نام دهمین دفتر شعر من است که در برگیرنده 73 غزل و یک مثنوی بلند و تعدادی تکبیتی است و نشر روزگار ناشرش است. در این مجموعه از رباعی و دوبیتی استفاده نکردهام، چون به زودی دفتر جداگانهای از «چهارگانه»هایم چاپ خواهد شد.
او میافزاید: فکر میکردم این دفتر آخرین کارهای من در غزل باشد از اینرو برخی غزلها و دفاتر دستنویسم را بعد از چاپ و انتشار کتاب «صحرای بایزیدی» خانهتکانی کردم و در میان آنها به شعرهایی برخوردم که به نظرم ارزش چاپ شدن داشت. در واقع میخواستم «سایههای ترَکخورده» آخرین دفتر غزلم باشد و بعد بروم سراغ شعرهای نو و نیمایی و سپیدم به نامهای ۱- چیزی شبیه مرگ مؤلف، ۲- یک سکته در شعری با این وزن و ۳- ... و من سیاهمشق سفیدی دارم، که تعدادی از آنها در مطبوعات و نشریههای فرهنگی کشور به چاپ رسیده است. امّا دو سه روز پس از اینکه دفتر «سایههای ترَک خورده» برای اخذ مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفت باز هم غزل به سراغم آمد تا امروز که حدود 30 - 40 غزل تازه گفتهام و فکر میکنم تا چند ماه دیگر دفتر پُر و پیمانی از غزل داشته باشم.
اولاد در این گفتوگو همچنین میگوید: از سال 1369 تا امروز به ترتیب این کتابها از من چاپ شده است: ۱- باغ آتش، دارای 317 غزل و 3 مثنوی، ۲- بهار و تکه مهتاب، دربرگیرنده 100 غزل، ۳- تریشههای غزل، حاوی حدود 87 غزل و دهها مثنوی و رباعی و دوبیتی، ۴- تو سرو هم که نباشی بلندبالایی، شامل یکصد غزل و چند تا مثنوی و رباعی و دوبیتی، ۵- کنار خوشه گندم، دفتری از 47 غزل، ۶- در باغ خسته بعدازظُهر، مجموعهای از غزل و مثنوی و دوبیتی و رباعی، ۷- عاشقانههایم را هیچ کس نمیخواند، دربرگیرنده دهها غزل و مثنوی و رباعی و دوبیتی، ۸- از خودت ای حوصله سر رفتهای، مجموعهای از یکصد غزل و شش مثنوی و دهها چهارگانه و دوبیتی، ۹- صحرای بایزیدی، دارای یکصد غزل و یک مثنوی، ۱۰- و سرانجام، سایههای ترکخورده، که مجموعهای است از 73 غزل و یک مثنوی و تعدادی تکبیتی.