یک مدرس دانشگاه عنوان کرد: اگر ما با ورزشی مانند یوگا یا ذن روبه رو هستیم بدانیم که اینها صرف ورزش نیستند بلکه اینها خودشان مکاتب فلسفی و یا حتی فرقه در دین خودشان هستند.
به گزارش مرور نیوز، برنامه شعبده شوم رادیو گفت و گو با موضوع (تفاوت عرفان و معنویات ادیان شرق با غرب؛ آیا ادیان شرق ماهیت سکولار دارند؟ و نفوذ غرب در ادیان شرق) با حضور جعفر احمدی، ای ادیان و عرفان و مدرس دانشگاه و محمدحسین فرج نژاد، پژوهشگر و کارشناس دین و رسانه روی آنتن رفت.
جعفر احمدی با بیان اینکه نمی توانیم معنویت و عرفان هیچ دینی را از شریعت و مفاهیم دینی آن جدا کنیم، گفت: در واقع هر عرفانی در هر دینی وابستگی هایی با عقاید و باورها و شریعت آن دین دارد. با این دید، ما با یک عرفان صرف از هر دینی سروکار نداریم بلکه غرب خودش را مواجه با عرفانی مثلا آیین هندو می بیند که آموزه های آیین هندو پشتوانه آن است. در اسلام نیز به همین شکل است.
وی اظهار داشت: عرفای ما در آثارشان همواره این مطلب را فریاد زده اند که معتقد به شریعت اسلام و طریقت و حقیقت هستند، بنابراین اگر عرفان ما با شریعت همراه است غرب خودش را با اسلام مواجه می بیند و نه صرف عرفان. اسلام مقابل ظلمی که غرب انجام می دهد ساکت نیست و اگر عرفان اسلامی وارد غرب شود در نتیجه شریعت اسلام و طریقت اسلام هم در آنجا وارد خواهد شد و این برای غرب و تمدن غرب ضرر خواهد داشت و می تواند در تقابل با تمدن غرب باشد.
ای ادیان و عرفان افزود: لذا در خلائی که مدرنیسم برای مردم تمدن غرب ایجاد کرد آنها سراغ یک عرفان و به تبع آن دینی که کمترین آثار و تبعات را برای دین آنها داشته باشد، رفتند لذا می بینیم به سمت ادیان شرق، آیین هندوئیسم و عرفان آن و آیین بودا و عرفان عملی آن رفتند و سعی کردند در راستای اهدافی که تمدن غرب برای سلطه بر کل جهان دارد در میان مردم خودشان و حتی همه مردم جهان نشر دهند.
احمدی در خصوص نفوذ صاحبان دین در حاکمیت ها بیان داشت: در دنیای معاصر صاحبان دین نتوانستند حاکمیت را در اختیار بگیرند و بر اساس دین خودشان آن حاکمیت را نشر دهند ولی هرجایی که فرصت پیدا کردند توانستند در حکومت نفوذ پیدا کنند مثلا آنچه که در میانمار دیده می شود بر اساس همین حاکمیت روحانیت بودایی ها بر آن کشور است که بر سیاسیون تاثیر گذار هستند.
وی متذکر شد: در عین حال می توانیم بگوییم سکولاریسم بر جهان شرق حاکم است و سیاسیون و روسای جمهور و نخست وزیران بر اساس مبانی سکولاریسم دارند حکومت می کنند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه ورزش هایی مانند یوگا و ذن صرفا ورزش نیستند، عنوان کرد: اگر ما با ورزشی مانند یوگا یا ذن روبه رو هستیم بدانیم که اینها صرف ورزش نیستند بلکه اینها خودشان مکاتب فلسفی و یا حتی فرقه در دین خودشان هستند. مثلا یوگا یکی از مکاتب شش گانه فلسفه عرفانی آیین هندو است یا ذن یکی از فرقه ها است که به جنبه سلوکی این فرقه، ذن هم اطلاق می شود. اینکه امروز در کشور ما اینها به عنوان صرفا ورزش مطرح می شود نادرست است.
در ادامه محمدحسین فرج نژاد با بیان اینکه غرب روی بودیسم تبتی به طور خاص سرمایه گذاری ویژه ای کرده و کمتر بر بودیسم چینی و بودیسم جنوبی سرمایه گذاری شده است، اظهار داشت: این سرمایه گذاری جدای از دلایل سیاسی غرب دارای دلایل دینی نیز می باشد چون بودیسم تبتی آخرین نوع بودیسم بود که از بعضی مضامین عرفانی و عمق بودیسم چرخ بزرگ و چرخ کوچک فاصله گرفته بود، چون بودیسم تبتی بودیسم چرخ الماس است.
وی در پاسخ به این سوال که چه مولفه های سیاسی و اجتماعی باعث شد تا غرب به سمت ترویج عرفان های شرقی خصوصا بودیسم پیش برود، گفت: اولا جمعیت بسیار بالای پیروان آیین هندوئیسم و بودیسم و تائوئیسم محرکی برای غرب بود تا برنامه ریزی برای پیروان این آیین ها و مکاتب داشته باشد، چیزی که امروز در سینما و بازار غرب شاهد هستیم قرائتی سکولار و اومانیستی از شرق را در سینما و محصولاتش ارائه داد که متاسفانه در کشور ما هم این نگاه به شرق دارد مرسوم می شود.
پژوهشگر و کارشناس دین و رسانه وجود ضعف فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق در ادیان شرقی را عاملی برای ورود غرب دانست و افزود: در این حوزه ها کشورهای شرق حرف اساسی برای گفتن در دنیای مدرن نداشته باشند و لذا فلسفه سیاسی حقوقی غربی بر کشورهای شرق هم حاکم شود. یکی از جدی ترین ضعف هایی که خصوصا چینی ها دارند این است که مفهوم خدا در چین مفهوم ضعیفی است و مباحث دیگری را به جای بحث خدا مطرح می کنند. در بوئیسم نیز مفهوم خدا ضعیف است یعنی عمق مفهوم خدا که وحدت وجود توحیدی است در شرق دور خیلی ضعیف می شود.
وی ادامه داد: در هندوئیسم، قرائت خاص پان تئیستی که نوعی وحدت وجود هندی است، ضعف مفهوم خدا و ضعف مفهوم معاد که منجر به تناسخ در مکاتب شرقی می شود وجود دارد به علاوه ضعف فلسفه حقوقی و فلسفه سیاسی در این مکاتب باعث شده تا عملا جهان شرق فلسفه سیاسی و حقوقی غرب را پذیرفته است. یعنی سیستم لیبرالیستی غرب برای حضور در جهان شرق آسیا راحت تر بود تا حضور در جهان اسلام.
فرج نژاد با اشاره به جنبه های اجتماعی، سیاسی و حاکمیت در دوره های مختلف در ایران عنوان کرد: توجه به جنبه های اجتماعی، سیاسی و حاکمیت در عصر امام خمینی(ره) از 50 سال قبل یعنی عصر مشروطه بسیار متفاوت است و البته از عصر مشروطه به قبل تا صفویه، نگاه متفاوت است. علمای عصر صفوی کاملا نگاه اجتماعی سیاسی دارند. در عصر قاجار هم باز این نگاه را به صورت ضعیف تر شاهد هستیم و هرآنچه که مدرنیته خودش را بر جامعه ایرانی در عصر قاجار تحمیل کرد اسلام اجتماعی سیاسی کمرنگ شد تا عصر پهلوی.
وی افزود: در عصر پهلوی که نظام آموزشی و تعلیم و تربیت ما کاملا زیر سلطه غربی ها رفت و ماسون ها و روشنفکر نمایان بر نظام تعلیم و تربیت ما مسلط شدند این اسلام سیاسی اجتماعی بسیار کمرنگ شد تا ظهور مدرس و سید جمال الدین اسدآبادی و حضرت امام(ره) که به صورت برجسته نگاهی که به اسلام داشتند باعث شد که ایرانی ها و حتی اهل سنت هم یک نوع اسلام سیاسی اجتماعی برجسته سازی کنند و جلوی غرب بایستند اما در جهان شرق این اتفاق در دوران معاصر نیفتاد و در واقع مدرنیته خودش را بر جهان شرق تحمیل کرد.
فایل صوتی برنامه "شعبده شوم" از سایت شبکه قابل دریافت است .