به گزارش مرور نیوز، مجموعه داستان «درخت شلوار» نوشته بهزاد عبدی به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب صد و چهل و پنجمین عنوان از مجموعه «جهان تازه داستان» است که توسط این ناشر چاپ می شود.
عبدی، پیش از این مجموعه شعرهای «باد به دنبال خودش میگردد» و «زیبایی ات غمگین ام می کند» را به همراه برخی از اشعارش به صورت پراکنده در مطبوعات منتشر کرده و حالا در اولین تجربه داستانی اش، 7 داستان را در این کتاب گردآوری کرده که از نظر مکان و موضوع با هم متفاوت ولی از نظر درون مایه مشابه اند. در بیشتر داستان های این مجموعه، شخصیت های جوانی حضور دارند که مشغول پرسه زدن هستند.
پرسه زنی آدم های این داستان ها، به دلایلی چون افسوس، یاس، تلخ کامی و ... است.
عناوین داستان های این کتاب به ترتیب عبارت اند از: بیست و چهارشنبه، پلنگ دریایی، با دست های سرد، درخت شلوار، عشق سال های سگی، لی لی روی سنگ های قبر، شربت اسفناج.
در قسمتی از داستان «با دست های سرد» از این کتاب می خوانیم:
...اسکندر آدم باهوشی بود. وقتی فهمید سمت چپ سپاه یونانی اند به سربازهاش دستور داد به اون قسمت حمله کنن. حمله کردن و سپاه عقب کشید. چندبار به همون جا زد تا سپاه از هم پاشید. مجبور شدیم عقب بشینیم. چندبار عقب نشینی کردیم تا بالاخره اسکندر رسید بالاسر دارا که داشت جون می داد. سردارهاش بهش خیانت کردن. اما اسکندر با جنازه دارا با احترام رفتار کرد و سردارهای خائن ایرانی رو به سزاشون رسوند. وقتی رو تخت پادشاهی نشست به مادرش نامه نوشت...»
معلوم نبود طرف چند ساله است. خط ریشش سفید بود و یک جور ریش کوتاهی داشت که زیر لب و چانه اش خرمایی رنگ بود. حرف که می زد، دندان های یکی در میانش می افتاد بیرون. اول فقط دو نفری که کنارش ایستاده بودند به حرف هاش گوش می دادند و کم کم شنونده هاش بیشتر شدند، آخر هم کل اتوبوس ساکت شد و حتا زن ها هم حواس شون رفت به حرف های یارو؛
این کتاب با 103 صفحه، شمارگان 2 هزار نسخه و قیمت 90 هزار ریال منتشر شده است.