مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در حوزه هنری گفت: سرهنگ اسیرشده عراقی عنوان میکرد، مهمات را از زاغههای عربستان تامین میکردیم، درهای مهمات عربستان به رویمان باز بود.
به گزارش مرور نیوز، مراسم رونمایی کتاب «پوتینقرمزها» (خاطرات مرتضی بشیری) با حضور محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری و مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در حوزه هنری برگزار شد.
سرهنگی: یکی از پروندههای روی میز کارم فرار عراقیهاست
مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در حوزه هنری نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه نویسنده و راوی برای نگارش «پوتین قرمزها» زحمت کشیدند، گفت: یکی از کارهای زمین مانده خاطرات افراد نگهدارنده اسرای عراقی در ایران است که «پوتین قرمزها» از کارهای اولیه در این زمینه است. در حال حاضر پرونده فرار اسرای عراقی روی میز من است. خیلی کم این فرارها صورت گرفته و فرار موفق هم نداشتهایم جز یک فرار آنهم تا مرز بازرگان!
مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در حوزه هنری با بیان اینکه خوشحالم که حوزه هنری این بار بر زمین مانده را برداشت، تصریح کرد: هر وقت به کارهای زمین مانده نگاه میکنم، نمیتوانم از خجالت سر بلند کنم.
سرهنگی به اسرای عراقی در ایران و خاطرات آنها اشاره کرد و افزود: احمد علی محسن یکی از فرماندهان اسیر جوان و باشعور بود، مثل یک سرباز سر تراشیده داشت، پرسیدم سرهنگی؟ گفت: بله من همه درجههایم را در جنگ گرفتهام. سر شکسته داشت ونخ بخیه در سرش دیده میشد. او میگفت مهمات را از زاغههای عربستان تامین میکردیم اما پس از عملیات بدر در روز هم زاغهها مهمات به ما میرساندند و درهایشان به رویمان باز بود برای همین ما در جنگ تحمیلی از 15 ملیت اسیرداری کردیم، اسما اسرای عراقی بودند ولی از ملیتهای مختلف اسیر داشتیم.
مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری با اشاره به نگاه متفاوت سربازان و فرماندهان ایرانی به اسرای عراقی ادامه داد: در آن زمان کمیسیونی به اسم کمیسیون اسرای عراقی داشتیم که حواسشان به اسرای عراقی بود. در این کمیسیون تصویب شده بود برای حفظ امنیت و راحتی اسرا، هیچ سرباز و افسر و درجهدار ایرانی که یکی از عزیزانش را از دست داده یا از اهالی شهرهای جنگزده است نباید در اردوگاههای نگهداری از اسرا باشد. همچنین مقرر شده بود تا هنگامی که خانوادههای اسرا به دیدنشان میآمدند، یک اتاق خصوصی در اختیارشان قرار گیرد و همه امکانات برای آنها فراهم باشد. حتی یکبار نزدیک بود که یکی از افسران به دلیل سیلی زدن به اسیر عراقی، به دادگاه احضار شود.
بشیری: همواره تلاش کردیم اسرا احساس راحتی کنند
مرتضی بشیری، راوی کتاب «پوتین قرمزها» نیز در ادامه این مراسم با بیان اینکه ما هیچگاه از اهرم فشار برای بازجویی استفاده نکردیم، گفت: ما کاری به این نداشتیم که عراقیها با ما چه کردند، ما طبق آموزههای دینیمان با آنها رفتار کردیم. حشدالشعبی و سپاه بدر حاصل آن رفتار ما با اسرا و عراقیها بود. ما متجاوز نیستیم، بلکه نیروهای عراقی ما را الگو قرار دادهاند.
وی با اشاره به خاطره ای بیان کرد: وقتی سرهنگ الجشعمی اسیر شد لباس زیبا و قشنگی به تن داشت متکبر بود ما فکر کردیم اطلاعات جنگی خوبی دارد. اما وقتی رابطه خوب ما را دید از داخل جیبش کلید ماشین خود را به ما داده و گفن: این سوئیچ مرسدس بنز من است آن را به خانواده ام برسانید تا از زیر آفتاب به داخل پارکینگ ببرند! ما همواره تلاش میکردیم اسرا احساس راحتی کنند. به حدی با برخی از آنها رفیق شده بودیم که یک شب تا صبح با آنها بحث میکردیم.
وی ادامه داد: سعی کردیم که علیرغم سختیها همه را به یک چشم ببینیم. ما از امام حسین(ع) آموختیم و سعی کردیم تا تالم اسیر در هنگام اسارت بیشتر نشود. اسرا از دیار سیدالشهدا(ع) آمده بودند و ما باید آموزههای ایشان را به کار میبردیم.
بهبودی: وطن ما اسلام است و مرز ندارد
فاطمه بهبودی، نویسنده کتاب «پوتین قرمزها»، نیز در ادامه این مراسم با بیان اینکه گاه برایم این سوال پیش میآید که چرا ایران در جنگ سوریه حضور دارد، گفت: هرگاه این سوال برایم پیش میآید، پاسخ آقای بشیری من را آرام میکند. زمانی که به جیشعمی گفت که وطن ما اسلام است و مرز ندارد و تا زمانیکه اسلام هست ناچاریم پدران و برادرهایمان را بدهیم.
وی ادامه داد: تولد و خلق «پوتین قرمزها» و بسیاری از خاطرات دفاع مقدس مدیون آقای سرهنگی است. او کانون محبتی دارد که نویسندهها را با افرادی که سهمی در جنگ 8 ساله داشتند وصل میکند. در چند سال اخیر کتابهای صادق و بی رودربایستی منتشر شده و امیدوارم این کتاب بتواند جای خود را در میان همه آنهایی که دغدغه جنگ دارند، باز کند.
در پایان این مراسم از کتاب «پوتین قرمزها» رونمایی و از نویسنده و راوی کتاب تجلیل شد.