محمد نیکخو ملکشاه اظهار داشت:دوره متوسطه اول، از مهمترین دوره های تحصیلی، به سبب وجود پدیده ی بلوغ در دانش آموزان می باشد که نیازمند دانش خاص است.
به گزارش مرورنیوز، نماینده استاندارمازندران در شورای آموزش و پرورش در گفت و گویی بیان کرد: آموزش متوسطه، عجین است با دوره ی نوجوانی وبلوغ که در حقیقت، دوران بحران هویت است وآموزش وپرورش این دوره، باید سعی در بیرون آوردن دانش آموزان از این بحران داشته باشد!!!!
وی گفت:در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، بعد از دو دوره ی 3 ساله ی ابتدایی، دو دوره ی متوسطه برای دانش آموزان در نظر گرفته شده است که، هرکدام 3 ساله می باشند وپایه های 7، 8 و9 ،متوسطه ی اول وپایه های 10، 11.و12 است.
نیکخوه افزود:دوره ی متوسطه ی اول، از مهمترین دوره های تحصیلی، به سبب وجود پدیده ی بلوغ در دانش آموزان می باشد. ودر حقیقت، اواسط دوره ی پر التهاب نوجوانی که طغیان وسرکشی وهیجانهای تند وزودگذر احساسی وعاطفی، نمود بیشتری دارد وبالطبع، نیازمند دانش خاص روانی اجتماعی برای تعلیم دادن به دانش آموزان این سنین می باشد.
نماینده استاندارمازندران در شورای آموزش و پرورش گفت:بلوغ را اگر پشت بام فرضی در نظر بگیریم با ارتفاع زیاد که از آن ، چشم انداز زیبای زندگی در دوران نوجوانی، قابل حصول می باشد! با توجه به هیجان فراوان وخطر کردنهای آنچنانی دانش آموزان این سنین و ارتفاع بلند پشت بام فرضی، وعلاقه ی عموم نوجوانان به ایستادن در لبه ی جلویی بام، اگر مراقبت روانی_ تربیتی خاصی، صورت نگیرد؛ هر آن، احتمال سقوط از این پشت بام فرضی وجود دارد!!!
نیکخو بیان داشت:و فاجعه وچه بسا، آسیب های اجتماعی گریبانگیر نسل جدید، عموما ناشی از عدم توجه ومراقبت از دوران نوجوانی دانش آموزان دوره ی متوسطه ی اول می باشد!!!
این مسوول گفت: وازطرفی هم،دردوره ی متوسطه ی اول، در کنار دروس مختلف که به صورت تخصصی تر، ارائه میشود وپایان آن نیز به هدایت تحصیلی دانش آموزان برای انتخاب رشته ی تحصیلی در دوره ی متوسطه ی دوم می انجامد؛ دوره ی بسیار پراهمیتی است وهیچ آموزش وپرورشی را نمی توان موفق دانست؛ مگر اینکه دوره ی نوجوانی متعلمین خود را در جهت صحیح هدایت کند ونهایت به انتخاب رشته ی ایده آل که با هدایت تحصیلی، مشخص می شود؛ برساند.
نیکخو ملکشاه خاطرنشان کرد: هدایت تحصیلی که بحث فراوانی را در این سالهای اجرای تحول بنیادین به دنبال داشته است؛ گرچه ، فرایندیست و با امتیازات مختلفی که از سوی خود دانش آموز، والدین، معلمان ، مشاور وتستهای هوش و شخصیت به دست می آید؛ ولی همه درگرو رغبت نمایانده شده ی دانش آموزان در دروس تخصصی است؛ یعنی آنچه که دانش آموز با ارائه ی رفتار یادگیری، به کسب نمره نایل شده است؛ می تواند بیشترین تأثیر را داشته باشدوالبته، سوابق تحصیلی در پایه های 7 و8، نیز گرچه با اندکی تأثیر، نقش بسزایی در انتخاب رشته ی تحصیلی دارد.
وی گفت:هدایت تحصیلی، دغدغه ی خانواده ها و دانش آموزان ومسؤولین مدارس شده است وبه این دلیل است که گرچه، انتخاب رشته، از دهه ی50، به آموزش دوره ی راهنمایی سابق، اضافه شده بود؛ ولی با تغییرپی درپی نظامهای آموزشی وبا اجرای سند تحول بنیادین، اطلاعات وآگاهی عوامل درگیر با آن، در مدرسه وخانواده ها و دانش آموزان، بسیار اندک می باشد!!!
نماینده استاندارمازندران در شورای آموزش و پرورش افزود:در اکثر شهرهای استان ، به ویژ ه در شهرهای بزرگ مانند بابل، ساری، آمل، قائمشهر، بهشهر و...، مشکل اصلی در هدایت تحصیلی، عدم وجود مشاوران حرفه ای کار بلد، به تعداد مورد نیاز می باشد که بتوانند امر هدایت تحصیلی را، دقیق وهمگام با ارائه ی اطلاعات به خانواده هاو دانش آموزان، بدون دغدغه، انجام دهند.
وی بیان کرد:بحث توسعه ی متوازن رشته های تحصیلی در شاخه ی نظری وسیاست توسعه ی دوره های فنی و حرفه ای وکاردانش در عین اینکه، بسیار صحیح وصواب است ولی به جهت عدم وجود منابع وزیر ساختهای لازم، عملا دچار چالش شده است.
نیکخوه ملکشاه گفت:در بررسی به عمل آمده به ویژه در مدارس دوره ی متوسطه ی اول شهر بزرگی چون بابل، نگرانی مهم در خصوص هدایت تحصیلی، همچنان حرف اول است وهمچنین عدم توجه به نیازهای روانی و عاطفی دانش آموزان در دوره ی متوسطه اول، عموما مشکلات فراوانی را مشاهده می کنیم.
این مسوول اظهار داشت: یکی از مهمترین آن، دغدغه ی پذیرش در آزمون ورودی مدارس خاص، اعم از تیز هوشان ونمو نه دولتی می باشد واین معضل، چنان از لحاط روحی و روانی، تأثیر منفی در دانش آموزان گذاشته است که غالبا، تنشها وچالشهای آن چنانی بین روابط فرزند با والدین گردیده ومدارس نیز با این حربه وتبلیغات وتدارکات عموما کارشناسی نشده در صدد بالا بردن تعدادقبولی خود در این مدارس خاص می باشند واز این رو، فشار خانواده ها و مدارس به همراه برنامه ریزیهای غیر کارشناسی وناقص، دانش آموزانی نگران، مشوش از نظر روانی، افسرده ودارای بیماریهای عصبی ، فیزیولوژیکی خاص که نتیجه ی فشارهای فراوان است، می نماید.
وی گفت:یکی از راهکارهای اساسی در این خصوص، تعریف دوباره ی واژه ی هوش و تیز هوشی است که شامل همه ی افراد جامعه نمی شود وامری کاملا غیر اکتسابیست و نمی توان با آموزش وهزینه کردن آن چنانی، تیز هوش تربیت کرد.
نیکخو بیان داشت:تیز هوشی، امریست کاملا خدا دادی که در بستر خاص خود، شکوفا می شود.
وی در پایان افزود:تیز هوش کردن فرزندان عادی، طبیعی وسالم با هوش معمولی جامعه، به هر وسیله، در حقیقت ، ضربه زدن به نسل آینده، می باشد واین نسل، از نظر مسائل روانی و اجتماعی، دچار تزلزل می شود!!!