به گزارش مرور نیوز، هوشنگ ابتهاج مشهور به "سایه" بامداد امروز 19 مردادماه 1401 چشم از جهان فرو بست. هوشنگ ابتهاج شاعر و پژوهشگر ادبی بزرگ ایرانی در سن 94 سالگی درگذشت. مرگ هوشنگ ابتهاج بدون شک غم بزرگی خواد بود.
یلدا ابتهاج دختر امیر هوشنگ ابتهاج ( سایه ) در صفحه اینستاگرام خود از درگذشت این شاعر نامی خبر داد و نوشت: «بگردید ، بگردید ، درین خانه بگردید درین خانه غریبید ، غریبانه بگردید.
امیرهوشنگ ابتهاج با نام هنری «ه. الف. سایه» غزلسرا و پژوهشگر ادبی، از نخستین رهروان شعر نیمایی، از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران، مدیر برنامه گلهای رادیو ایران و خالق شعر «ارغوان» و ترانه «تو ای پری کجایی» درگذشت.
هوشنگ ابتهاج در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در خانواده ای مرفه و دانشور بهایی در رشت بدنیا آمد. سالها پیش از تولد هوشنگ، پدربزرگش میرزا ابراهیمخان ابتهاج الملک به تحریک ملایان قشری حامی روس توسط یکی از اسلامگرایان تندرو با داس کشته شدهبود.
ابتهاج دبستان را در رشت گذراند؛ اما پدرش که از پزشکان مشهور رشت بود برآن شد تا پسرش را برای تحصیلات دبیرستان به تهران بفرستد. ورود ابتهاج به تهران همزمان است با تحولات اجتماعی سیاسی بزرگ ایران پس از جنگ دوم جهانی . به گفته منتقدان، تهران آن دوران تحت تاثیر آزادیهای سیاسی و حضور پررنگ اروپاییان در حال پوست اندازی بود و فرهنگ کافه نشینی روشنفکران و محافل ادبی رایج شده بود.
ابتهاج به محافل ادبی هنری پیوست و نخستین دفتر شعر خود را به نام «نخستین نغمه ها» در قالب و مضمون شعر کلاسیک فارسی در سال ۱۳۲۵ منتشر کرد. او سپس مجموعه شعر«سراب» را در قالب شناخته شده «چهارپاره» منتشر کرد و بعدتر مجموعه غزلهای «سیاه مشق» را که نشان از شیفتگی درونی وی به غزلسرایی داشت.
شعر معروف "ارغوان" با صدای هوشنگ ابتهاج (سایه)
آشنایی با مرتضی کیوان که از نخستین منتقدان ادبیات مدرن جهان آن روزگار بود باعث شد تا سایه به یاری کیوان با شعر مدرن اروپا و همین طور شعر نیمایی آشنا شده و به حلقه شاعران جوان نیمایی بپیوندد. این آشنایی در گرایش ابهتاج به شعر نیمایی موثر افتاد و مجموعه شعرهای اجتماعی «چند برگ از یلدا» را منتشر کرد. اما او نیز همچون شهریار به ساختار و اسلوب شعر نیمایی وفادار نماند و بار دیگر به غزلسرایی بازگشت.
سایه که تحصیلات دانشگاهی نداشت و حرفه خاصی نیز نیاموخته بود در سالهای تنگدستی ناشی از بیکاری و غیبت محافل روشنفکری در دهه چهل به یاری عموی بزرگش احمدعلی ابتهاج از صنعتگران و سرمایه داران سرشناس و صاحب صنایع سیمان به مدیریت کارخانه سیمان تهران مشغول شد.
در همین دوران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان «نوار کاستی» از غزلیات او را منتشر کرد و بدین ترتیب سایه برای شعرخوانی به جشن هنر شیراز دعوت شد.
شعرخوانی او در ۱۳۴۶ در نخستین دوره جشن هنر شیراز در حافظیه مورد استقبال بسیار قرارگرفت. در همین سال با شماری از نویسندگان و شاعران ایران برای تاسیس کانون نویسندگان ایران همکاری کرد.
در سال ۱۳۵۰ به همکاری با برنامه گلهای رادیو ایران دعوت شد و تا سال ۱۳۵۷ که مدیریت این برنامه را برعهده داشت موفق به جذب شماری از هنرمندان برجسته حوزه موسیقی برای همکاری با این برنامه شد.
با پیشامد انقلاب ۱۳۵۷ ابتهاج و شماری از شاعران و نویسندگان مشهور آن زمان از جمله «سیاوش کسرایی» و «فریدون تنکابنی» به حزب توده نزدیک شده و از مواضع حزبی نسبت به حاکمیت دفاع کردند مواضعی که با نقد اکثریت اعضای کانون نویسندگان روبرو شد. ابتهاج به همراه شماری از همفکرانش از کانون جدا شده شورای نویسندگان را تشکیل دادند اما در جریان سرکوب حزب توده در سال ۱۳۶۲ ماموران امنیتی این نهاد را تعطیل کرده به خانه های اعضای هیات مدیره شورا حمله ور شدند. کسرایی و تنکابنی از کشور گریختند و سایه دستگیر و روانه زندان اوین شد.
او شعر بلند ارغوان را در سلولهای اوین سرود و به حافظه سپرد تا پس از آزادی آن را بنویسد. شعری که به گفته منتقدان روایتی تلخ از تاریخ مبارزه برای آزادی و عدالت در ایران است.
تعدادی از غزلها، تصنیفها و اشعار نیمایی او توسط موسیقیدانان بزرگ ایرانی نظیر محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی اجرا شدهاست. تصنیف خاطرهانگیز «تو ای پری کجایی» و تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از اشعار اوست.
امیر هوشنگ ابتهاج سرانجام پس از ۹۵ سال زندگی بر اثر بیماری کلیوی در آلمان دیده از جهان فرو بست.