خرمافروشی
  • میثم، میثم خرمافروش، آن عاشقی که برای نوشتن عشق‌اش با خون، لحظه‌شماری می‌کرد، یک تنه، تنها، با عمامه‌ای از جنس لیف خرما و سری که به خدا سپرده بود در برابر پسر ابن مرجانه ایستاد، بی‌آنکه واهمه‌ای از جان سپردن در راه حقیقت داشته باشد.