معتقدم در آینده باید منتظر شکل گیری گونه های جدیدی از خانواده یا بهتر بگویم شبه خانواده باشیم؛ گونه هایی مانند ازدواج های شراکتی، رفاقتی و یا پاسخگویی به نیازهای جنسی و... که چه بخواهیم یا نخواهیم موجب کمرنگ شدن ارزش های اسلامی و ایرانی ما خواهد شد.
به گزارش مرور نیوز، چند وقتی است که دوباره بحث کاهش جمعیت و فرزند آوری به یکی از اولولیت های دولت و مسئولین بدل شده است. با این حال هنوز هم این دغدغه در حد حرف و شعار است و در عمل تاکنون هیچ اقدام خاصی در این زمینه و برای تشویق جوانان به ازدواج و بخصوص فرزند آوری صورت نگرفته است. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب نیز در سالهای اخیر بارها نسبت به این موضوع هشدار داده اند. در این میان گرچه مسلما مشکلات اقتصادی و معیشتی و دغدغه ای که جوانان از این موضوع دارند یکی از مهمترین موانع پیش روی ازدواج و فرزند آوری آنهاست ولی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، علاوه بر مسایل اقتصادی شاخصه های مهم دیگری نیز در این زمینه دخیل هستند که باید با نگاهی عمیق تر آنها را بررسی و تحلیل کرد.
رضا اسماعیلی؛ جامعه شناس، یکی از طرفداران همین نظریه است که معتقد است ازدواج یک فرآیند پیچیده چند لایه ای است که برای تسهیل آن باید همه جوانب امر را در نظر گرفت.
همانطور که می دانید چند وقتی است که دوباره بحث ازدواج و بخصوص فرزندآوری به یکی از موضوعات داغ رسانه ای کشورمان تبدیل شده است. در این میان ما شاهد دو دیدگاه در علت کاهش تمایل جوانان به ازدواج و فرزند آوری آنها هستیم. یک نگاه مسایل اقتصادی را دلیل اصلی این امر عنوان می کند و نگاه دیگر معتقد است مشکلات اقتصادی گرچه وجود دارند، اما در واقع دلیل اصلی در جای دیگری است و اقتصاد بهانه است. از دید شما به عنوان یک جامعه شناس؛ کدام یک از این دو دیدگاه به واقعیت جامعه ما نزدیک تر است؟
ببینید اصولا در بررسی هر پدیده اجتماعی ما با دو مقوله سروکار داریم. اول: علت های تاثیرگذار بر یک پدیده (که در اینجا ازدواج است) و دوم دلایل منجر به وقوع آن پدیده که می تواند در زمره دلایل ذهنی، فرهنگی، اجتماعی و... باشد.
در مورد شاخصه اول؛ علت ها، علت های بیرونی هستند. مثل شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی حاکم بر یک جامعه که البته طبیعتا مهمترین مولفه آن هم، همان شاخصه اقتصادی است. براساس این مولفه، افزایش قیمت ها و تورم شدید، باعث ایجاد حس ناامنی در جوانان شده است. اینکه قرار است در صورت تشکیل خانواده زندگی سختی داشته باشند یا دسترسی به مسکن و وسایل آسایش آنها دشوار خواهد بود و.... این وضعیت دشوار اقتصادی باعث شده تا خانواده ها و والدین هم که تا همین چند سال قبل بزرگترین حامی جوانان برای ازدواج بودند و کمک می کردند تا جوانان آشیانه خود را شکل دهند، دیگر توان حمایت های مالی گذشته را نداشته باشند. بنابراین جوانان در این مسیر کاملا تنها هستند. ولی از سوی دیگر ما با یک پدیده ذهنی در کنار مسایل اقتصادی مواجهیم. پدیده ای که معتقد است ما باید از همان ابتدای زندگی مشترک با امکانات رفاهی و اقتصادی خوبی برخوردار بوده و در همان گام اول از رفاه کاملی برخوردار باشیم.
و فکر می کنم شاخصه های فرهنگی و اجتماعی نیز در این میان بی تاثیر نباشند؟
دقیقا... عوامل اجتماعی و فرهنگی در هنگام برگزاری جشن ها و مراسم های ازدواج، این آمدن و کادو خریدن هاو آیین ها و سنت ها که اتفاقا در برخی از نقاط کشور بسیار سخت گیرانه و سنگین هستند و کلا پایبندی به قواعد و هنجارهایی که بعضا دلایل منطقی و عقلانی محکمی هم ندارند، همه و همه در کنار عوامل اقتصادی باعث شده تا جوانان امروز ما علاقه چندانی برای ازدواج دایم و تشکیل خانواده به شیوه ای که ما می شناسیم نداشته باشند.
یک روی دیگر این معادله هم فکر می کنم دولت و سیاست گذران باشند که نتوانسته اند دغدغه های جوانان در مورد ازدواج را مرتفع کنند. درست است؟
مسلما همین طور است. واقعیت این است که سیاست گذراریهای انجام شده در مورد تشکیل خانواده در ایران به گونه ای نبوده که نیازهای ذاتی ازدواج مثل اشتغال و مسکن جوانان را حل نماید. چرا که مصوبات مجلس و دولت باید به گونه ای باشد که جوانان را تشویق به ازدواج های آسان و ازدواج های حین کار- مثل ازدواج های دانشجویی- کند و البته تسهیل گر باشد. وقتیکه براساس برخی از گزارش ها شنیده می شود، یک زوج جوان برای خرید یک آپارتمان کوچک باید حداقل ۳۸ سال کار کنند، طبیعی است که در تمایل چندانی برای ازدواج نداشته باشد. حالا به این شاخصه ها اگر مولفه های فرهنگی را هم اضافه کنید، می توان درک کرد که چرا جوانان از ازدواج فراری هستند.
مولفه های فرهنگی!؟ منظورتان مولفه های فرهنگی جامعه است؟
منظورم مولفه های فرهنگی نزد جوانان است. اصولا مفهوم خانواده و عناصر تشکیل دهنده آن نزد جوانان دستخوش دگردیسی معنایی شده است. الگو ها، ساختارها و... خانواده ها امروز دچار تغییر شده و همین، باعث تغییر شیوه تشکیل خانواده ها شده است.به زبان ساده آن چیزهایی که در زندگی های سنتی اصل بوده است امروز و در خانواده های مدرن کنونی مفهومشان تغییر کرده است. مثلا براساس تفکرات و ارزش های جدید جوانان امروزی عشق یک امر همیشگی و پایدار نیست و می تواند تغییر پیدا کند. در واقع ما شاهد شکل گیری یکسری از ارزش های پست مدرنیستی در جوامع جوان ایرانی هستیم که کاملا با قواعد سنتی خانواده در تضاد است.
یکی دیگر از عوامل موثر در این زمینه هم می تواند این باشد که اصولا جوانان امروزی، چندان تمایلی ندارند که خودشان را در چارچوب و تعهد خاصی قرار دهند. قبول دارید؟
بله. همین طور است. اصولا یکی از مولفه های موثر در کاهش ازدواج ها؛ کاهش تعهدات و مسئولیت پذیری رفتاری است که در ایران شاهد آن هستیم. از آنجاییکه در ازدواج مسئولیت پذیری نقشی مهم و کلیدی را دارد؛ کاهش تعلق به این تعهدات یکی از عوامل موثر در کاهش ازدواج تلقی می شود. به بیانی ارزش های فرهنگی در جامعه ایرانی به سمت رشد فردگرایی می رود و در همین جهت، احساسات تعلق به جامعه و تعهدات بومی نیز در حال کاهش هستند. در چنین شرایطی حتی اگر هم ازدواجی رخ دهد در بسیاری از موارد منجر به فرزند آوری نمی شود. چون اولا فرزند آوری باید با حس مسئولیت پذیری بالایی از سوی والدین همراه باشد و از سویی بسیاری از زوج های جوان با این فلسفه که باید تا جوان هستیم از زندگیمان لذت ببریم؛ حاضر نیستند با فرزند آوری دست و پای خودشان را بند کنند. و این همان رویه غرب گرایی است که پیامدهای منفی آن کاهش مسئولیت پذیری است. یعنی در دیدگاه پست مدرنیته، تعهد اصالت پیشین خود را ندارد و می تواند کوتاهتر و کم رنگ تر باشد.
اشاره ای داشتید به موضوع نقش سیاست گذاران در تشویق جوانان به ازدواج و فرزند آوری. اما چند روز قبل مطلبی را در همین زمینه خواندم که واقعا قابل تامل بود! معاون وزیر ورزش و جوانان در نشستی خبری اعلام کرده بود که هدف ما از اعطای وام ازدواج، فرزند آوری است تا شکل گیری خانواده های جدید. به نظرم این منطق چندان درست نیست. چرا باید دولت به جای اینکه به دنبال تسهیل تشکیل کانون مقدس خانواده باشد، بیشتر به فکر ازدیاد جمعیت و فرزند آوری باشد؟!
من البته این مطلب را ندیده ام ولی اگر معاون وزیر ورزش و جوانان چنین بحثی را مطرح کرده باشد نشان گر نگاه تقلیل گرایانه و ناقص دولت به مقوله ازدواج است. چرا؟ چون ازدواج لایه های مختلفی دارد که فرزند آوری تنها یکی از لایه های آن است. از سویی حتی تشویق هایی هم که دولت در نظر گرفته – و البته بیشتر جنبه شعاری و کلامی داشته است!- روندی کاهشی را داشته تا افزایشی. ولی در هر صورت غلبه نگاه پست مدرنیته جوانان و این نگاه رسمی آقای معاون وزیر حکایت از یک گاف و شکاف بزرگ در زمینه تشکیل خانواده است و اگر نتوانیم این دو دیدگاه را به هم نزدیک کنیم باید شاهد کاهش بیش از پیش آمار ازدواج و مشکلات ناشی از آن باشیم.
اصلا به نظر شما این وامی که برای ازدواج در نظر گرفته شده می تواند ابزاری برای تشویق جوانان به ازدواج باشد؟
بهترین نمادهای حمایت اقتصادی در مورد ازدواج بی شک ایجاد اشتغال و کار برای جوانان است و حمایت برای تامین الزامات تشکیل یک زندگی مشترک. الزاماتی مثل مسکن. واقعیت این است که کل وامی که به زوجین داده می شود فقط برای حمایت اولیه تشکیل زندگی مشترک جواب می دهد. الزاماتی مانند: خرید طلا یا بخشی از هزینه های عروسی و...
با تمام این تفاصیل فکر نمی کنید در آینده هم دوباره شاهد سیر نزولی آمار ازدواج و فرزند آوری باشیم؟
بطور خلاصه معتقدم در آینده باید منتظر شکل گیری گونه های جدیدی از خانواده ها در ایران باشیم. خانواده که نه البته، بهتر است بگوییم شبه خانواده. منظورم گونه هایی از شبهه خانواده ها مانند ازدواج های شراکتی، رفاقتی و یا پاسخگویی به نیازهای جنسی و... و این رویه ای است که چه بخواهیم و چه نخواهیم خود به خود موجب کمرنگ شدن ارزش های اسلامی و ایرانی ما خواهد شد.