برخلاف ادعای مسئولان و دولتمردان موج فقر آنچنان به سرعت در حال گسترش در جامعه و بین خانواده هاست که رد پای آن در همه جا دیده می شود. حتی سایت های خرید و فروش آنلاین! این روزها کافی است جستجویی در این سایت ها بکنید تا با انبوهی از پیام های درخواست غذا و امکانات اولیه برای زنده ماندن، مواجه شوید!
به گزارش مرور نیوز، "این ماه هیچی در یخچال نداریم ، زندگی امان به سختی می گذره، شما را به خدا اگر در منزل غذایی هست که اضافه مانده و قابل استفاده است، دور نریزید.. به من بدهید... ثوابش به روح همه رفتگانتان ... دعای من مادر همیشه پشت خودتون و خانوادهتان هست" اینها جملاتی از متکدیان سر چهارراه های خیابان ها نیست بلکه نوشته ای دردناک از مادری است اهل نقده استان فارس که با به اشتراک گذاشتن یک عکس از یخچال خالی منزلش در بخش وسایل آشپزی و غذاخوری سایت دیوار؛ از بازدید کنندگان سایت ملتمسانه درخواست کرده تا حداقل کمکش کنند و غذایی برای سیر کردن شکم فرزندانش برایش بفرستند. این قصه، روایتی تلخ از بین هزاران صحنه دردناکی است که در جای جای کشورمان می بینم و حالا آنقدر شدت پیدا کرده که پای سرپرستان خانواده ها را به سایت های خرید و فروش مجازی هم باز کرده است. گر چه مسئولان بلند پایه کشورمان اصلا به روی مبارکشان هم نمی آورند که برخی از خانواده ها با این همه تورم عجیب و غریب، مجبورند سر گرسنه بر بالین بگذارند. اما این پیام ها فقط مختص شهروندان نقاط محروم کشور نیست. کافی است گشتی در سایت های مشابه و در فضای مجازی بزنید تا با این پدیده جدید و البته دردآور بیش از پیش مواجه شوید. به عنوان مثال یکی دیگر از هموطنان دردمند و نیازمند در بیخ گوش رییس جمهور و وزاری اقتصاد و.... در همان سایت دیوار و در یک آگهی با عنوان "نیازمند مواد غذایی" نوشته است : به خاطر بیکاری و بیماری به مواد غذایی نیازمندم!
با این وجود شیوه های درخواست غذا تنها محدود به شیوه درج آگهی نمی شود. اگر کمی در سطح شهر به مغازه های عرضه مواد غذایی یا حتی نانوایی ها دقت کنید، موارد فراوانی را خواهید دید که می تواند به نوعی نشان دهنده حقیقت افزایش فقر در جامعه باشد. رستورانی در ستارخان بر روی شیشه خود نوشته است : در این رستوران به افراد نیازمند، غذای رایگان داده می شود.
مالک این رستوران در خصوص "چرا"یی این اقدامش گفت : واقعیت این است که هم به خاطر کرونا و هم به خاطر تورم ها، فشارهای اقتصادی روی بخشی از خانواده ها آنچنان زیاد شده که واقعا حتی از تامین غذایی ساده برای فرزندانشان نیز عاجزند. برای همین ما تصمیم گرفتیم با وجودی که وضعیت بازار خودمان هم اصلا مناسب نیست، غذاهای اضافه خود را به نیازمندان ببخشیم. یعنی این حداقل کاری است که از دستمان بر می آید.
" اینجا نان به رایگان به افرادی که نیاز دارند داده می شود" این هم جمله ای است که روی شیشه یکی از نانوایی های شرق تهران در خیابان گلستان نصب شده است. مالک این نانوایی لواشی هم در مورد دلیل این اقدامش گفت: اگر شما هم جای ما بودید و روزانه با چندین مستمند که حتی قدرت خرید نان را هم ندارند، مواجه می شدید حتما به فکر می افتادید تا در حد وسع و توان خود کاری بکنید.
وی به تابلویی که روی دیوار نصب شده و روی آن تعدادی برگه مربع شکل کوچک نصب شده اشاره کرده و ادامه داد : شهروندان هم می توانند در این کار خداپسندانه شرکت کنند. یعنی به حد توانشان می توانند یکی از این کوپن ها را بخرند و ما پولش را صرف اهدای نان رایگان به نیازمندان کنیم.
به گفته وی، هر روزه شهروندان زیادی پول می دهند تا این کوپن ها را بخرند تا بلکه کمکی باشد برای یاری نیازمندان. ولی واقعا چند نفر از مسئولان تاکنون به دور از شو و تبلیغات و به صورت ناشناس در اینگونه کمک های خیرخواهانه شرکت کرده اند؟
اقتصاد رو به اهتزار
همین چند صحنه شاید کافی باشد برای نشان دادن عمق فاجعه ای که هر روز بیشتر و عمیق تر می شود. ابراهیم رزاقی، اقتصاد دان حوزه خانواده در ریشه یابی وضعیت بحرانی کنونی خانوارها گفت: براساس اصل دوم قانون اساسی، معاد برای اعتلای انسان به سوی خداست و در بخش دیگر از قانون آمده است: برای تحقق اعتلای انسان، باید دسترسی سهل و آسان به مسکن و بهداشت و خوراک و استقلال اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داشته باشد. اما سرمایه داری می گوید: هر کسی باید به دنبال سود و لذت حداکثری خودش باشد و حتما می دانید که سود حداکثری در تولید نیست بلکه در دلالی و احتکار است. البته حدود ۲۵۰ سال پیش در یک دوره ای اوضاع به همین منوال بوده است. یعنی همه تقریبا از لحاظ اقتصادی ضعیف بودند. اما بعد از حدود ۴۰ سال، یکسری از شهروندان رشد پیدا کردند و بازار را هدایت می کردند. در واقع وقتیکه دولت ها عرضه و تقاضا را باز گذاشتند، وقتیکه سرمایه داری را اولویت قرار دادند معلوم است که مردم دنبال سود آوری خواهند رفت. به عنوان نمونه دولت می آید و در ظاهر برای کمک به اقشار کم درآمد ارز ۴۲۰۰ تومانی را برای وارد کردن کالاهای ضروری اختصاص می دهد. ولی در عوض کسانی این ارز را دریافت می کنند که یا اصلا کالایی را وارد نمی کنند یا به دنبال آن هستند که کالایی که با ارز دولتی خریداری کرده اند را با قیمت آزاد بفروشند. در واقع ارز نیمایی می شود یکی از عوامل گسترش فقر در ایران. در چنین حالتی مسلم است که خانواده های فقیر هر روز فقیرتر می شوند و سفره هایشان خالی تر. تمام دلیل آن هم این است که دولت روی اصول و قاعده مالیات نمی گیرد.
وی افزود: مسلما دولت می تواند از طریق مبارزه با فساد و کنترل رشد قیمت ها این افزایش نقدینگی را کنترل و کاری کند که منجر به افزایش قیمت ها نشود. اما اگر چنین نشود و تورم های ۳۰ درصدی و ۵۰ درصدی به وجود آمد، مسلم است که تولید کننده هم مجبور است قیمت های کالاهای تولیدی اش را افزایش دهد. این درحالی است که حقوق و دستمزد کارمندان و مزد بگیران به هیچ وجه متناسب با این افزایش قیمت ها نبوده و نیست. نتیجه این می شود که سفره خانواده های مزد بگیر سال به سال خالی و خالی تر می شود. الان ما در عمل بیش از ۳۰ میلیون بیکار در کشور داریم و ۶۰ میلیون نفر بسته معیشتی دریافت می کنند. این به معنای آن است که ۶۰ میلیون زیر خط فقر هستند! نتیجه این می شود که از دهه ۵۰ به این طرف، قدرت و ارزش ریال چند هزار برابر کاهش پیدا کرده است ولی افزایش حقوق ها به هیچ وجه متناسب با آن نبوده و نیست. یا اینکه کارگران نیشکر می گویند که ما ۱۰ – ۱۲ ماه است که حقوق نگرفته ایم. همین مسایل باعث می شود تا سرپرستان خانواده ها و بعد از آنها تمامی اعضای خانواده ها، زجر بکشند که خودش خطرناک است.
این اقتصاد دان از هم پاشیدگی خانواده ها را یکی از عواقب این سیاست های آشفته دانسته و گفت : این رویه ها در نهایت باعث می شود تا هم شاهد ازهم پاشیدگی خانواده های بیشتری باشیم و هم ادامه این روند خطرات اجتماعی فراوانی را به همراه خواهد داشت.
وی ادامه داد:یعنی آدم ها تا یک حد مشخصی تحمل می کنند. وقتیکه فشارها بیشتر از این حد شد، به اصطلاح به سیم آخر می زنند و ممکن است دست به اقدامات خطرناکی مثل حضور در آشوب های خیابانی و تجمع های اعتراضی بزنند. این وظیفه مسئولین و بخصوص قوه مقننه است که باید از حقوق شهروندان دفاع کنند. البته خوشبختانه الان قوه قضاییه به دنبال برخورد با بی عدالتی و فساد است ولی فقر آنقدر زیاد است که با این حرکت های تک محوری کاری به نتیجه نمی رسد و مردم روز به روز نا امید تر می شوند. در زمان شاه، با اجرای طرح اصلاحات اراضی کشاورزان مالک زمین های کوچکی شدند که نمی توانستند برای محصولاتشان بازاریابی کنند. برای همین دلال ها شکل گرفتند. رشد این دلال ها تا جایی پیش رفته که ۴۰۰ هزار دلال زمان اول انقلاب امروز به بیش از 4 میلیون دلال رسیده است. در حالیکه اگر مردم نا امید شوند این نا امیدی می تواند باعث خروش و عصیان آنها شود. این همان جنگ اقتصادی است که آمریکا آن را رهبری می کند.
وی تصریح کرد: به عبارتی کانون خانواده ها از یکسو به خاطر فقر و از سویی به خاطر رخنه فرهنگ غربی که در آن اولویت با خود اشخاص است تابچه و همسر و.... ؛ خانواده ها روز به روز سست تر می شوند. شما فکر می کنید چرا حدود ۵۰ درصد ازدواج ها در تهران منجر به طلاق می شود؟ من معتقدم که اینها همه برنامه ریزی شده است. از سوی سایر کشورها. شما به محتوای فضای مجازی یا سریال های داخلی ما توجه کنید. همه آگاهانه یا ناخودآگاه در حال سوق دادن جامعه به سمت از هم پاشیدگی است. وقتیکه این موارد با هم همسو شوند و هم جهت، می تواند جنگ داخلی به وجود آید. و این همان چیزی است که برخی مسئولان ما هم – به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه – در حال دامن زدن به آن هستند. حتی وقتیکه می خواهند وزیری را استیضاح کنند، به تدریج تعداد استیضاح کنندگان کمتر و کمتر می شود. چرا؟ چون به آنها قول های اغوا کننده ای می دهند. خانه و ملک می دهند. فرزندان و نزدیکانشان را در مشاغل مهم و با مزایای بالا به کار می گیرند و... مسلم است که در چنین جامعه ای شما نمی توانید انتظار برخورد قاطع با فساد و تخلف و حمایت از اقشار مستضعف را داشته باشید! در نهایت این وضعیت مهمترین عایدی اش این خواهد بود که فقر و فحشا و انواع آسیب های اجتماعی روز به روز در آن بیشتر و بیشتر می شود.
وی تاکید کرد: مسلم است که در چنین شرایطی شهروندان فقیر مستمند جامعه از هر روشی برای کمک خواستن از سایر هموطنان و به دست آوردن حتی یک وعده غذا استفاده کنند. اما واقعا این صحنه ها زیبنده کشوری که این همه ثروت و نعمات طبیعی دارد است؟!