با گذشت ۱۰ روز از آغاز قتل عام پرندگان در تالاب میانکاله هنوز هم نه منشاء بروز این فاجعه زیست محیطی مشخص است و نه راهکار قاطعانه ای برای آن در نظر گرفته شده است. این در حالی است که این دومین سالی است که میانکاله با چنین معظل زیست محیطی خطرناکی روبرو شده است. معظلی که به نظر می رسد هم مسئولان و هم کارشناسان را عاجز کرده باشد!
به گزارش مرور نیوز، داستان تلفات گسترده و بیماری ناشناخته پرندگان وحشی در تالاب میانکاله می رود تا به یکی از پیچیده ترین پرونده های زیست محیطی سالهای اخیر کشور بدل شود. پرونده ای با بیش از ۲۵۰۰ پرنده تلف شده تنها در ۱۰ روز! گرچه این اولین بار نبود که پرنده های بیچاره به خاطر سهل انگاری مسئولان قتل عام می شدند.
چندی قبل نیز پرنده های این تالاب به شکلی تقریبا ناگهانی و بر اثر بیماری ناشناخته تلف می شدند. تلفاتی که گفته می شد رقم آن به حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار پرنده رسیده است. آن زمان گفته می شد که دلیل بروز این فاجعه و تلف شدن پرندگان، ابتلای آنها به بیماری آنفلوانزا و نیوکاسل بوده است؛ گرچه بعدا این نظریه نیز رد شد و کارشناسان وقت دامپزشکی استان مازندران، تنها با طرح احتمال مسمومیت و بدون پیگیری علت مسمومیت تلاش کردند تا پرونده این تلفات زیست محیطی را ببندند!
کامران مدانلو، دامپزشک متخصص بیماریهای طیور سال گذشته درباره مشاهداتش هنگام کالبدگشایی لاشههای پرندگان میانکاله به رسانهها گفته بود: بررسی لاشه پرندگان تلف شده در میانکاله، فرضیه بوتولیسم را رد میکند چرا که بوتولیسم علائم کالبدگشایی ندارد اما لاشههایی که ما باز کردیم دارای ضایعات پاتولوژیک بودند. وجود نکروز (بافتمردگی) کبدی و خونریزی که در محوطه بطنی لاشهها مشهود بود، بیانگر وجود بیماری است نه مسمومیت بوتولیسم! این ضایعات، ما را به بیماریهای مختلفی مشکوک کردند که نوع آنها را در آزمایشگاه میتوان تعیین کرد. با این حال طغیان دوباره این بیماری ناشناخته و آغاز مجدد تلفات گسترده پرندگان تالاب میانکاله باعث شد تا یکبار دیگر این پرونده با حساسیت بیشتری دنبال شود. نخستین خبر تکرار تراژدی میانکاله ۱۰ بهمن ماه به صورت غیر رسمی منتشر شد. این بار بر خلاف سال گذشته، گزارشهای دامپزشکی به سرعت منتشر شد و دوباره انگشت اتهام به سمت بوتولیسم نشانه رفت. بوتولیسم همان مسمومیت غذایی است که از آلودگیهای کف تالاب به جان پرندگان میرسد و آنها را از جان میاندازد.
در سال گذشته نیز، حدود ۴۳ هزار پرنده، در این ایام تلف شد، موضوعی که تلاش برای کشف علت مرگ و میر پرندگان مهاجر از طریق آزمایشات و ارسال نمونه تهران مورد واکاوی قرار گرفت و در نهایت وجود سم بوتولیسم بهعلت بسته شدن بخشی از آب ورودی به تالاب، دلیل مرگ و میر چندین هزار پرنده در تالاب توسط دامپزشکی عنوان شد.
کوروس ربیعی، رییس اداره نظارت بر امور حیات وحش محیط زیست مازندران در خصوص تلفات پرندگان مهاجر در تالاب بین المللی میانکاله، به میزان گفت: رخدادی که امسال در تالاب میانکاله رخ داده است مشابه رخداد سال گذشته بوده است و چون امسال تجربه سال پیش را داشتیم امسال به موقع متوجه شدیم و توانستیم به موقعه لاشهها را جمع آوری کنیم که تجمع لاشهها در حاشیه تالاب خود عامل تشدید بیماری در بین پرندگان دیگر میشده است.
باز هم تناقض
اما در این میان اظهار نظرهای متناقض و بعضا عجیب مسئولان و کارشناسان مرتبط باعث شده تا روز به روز بر ابهامات و شایعات مرتبط با این پرونده زیست محیطی افزوده شود. چندی پیش، حمیدرضا رضائی عضو هیات علمی گروه محیط زیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در گفتگو با یکی از خبرگزاری ها به این موضوع اشاره کرد که، برای ایجاد بوتولیسم باید دمای آب به بالای ۲۵ درجه برسد درحالیکه در آن زمانی که تلفات داشتیم، در اندازهگیریهای ما دمای آب در گرمترین ساعت روز و حتی در کمترین عمق به بالای ۱۵ درجه هم نمیرسید.
وی با بیان اینکه یکی دیگر از شرایط ایجاد بوتولیسم، سکون آب است، گفته بود که، یک هفته بعد از حضور ما در منطقه، خلیج طوفانی و متلاطم شد. بنابراین اگر این بیماری، بوتولیسم بود بعد از این طوفان و هوادهی در آب، تلفات باید کاهش پیدا میکرد اما اینگونه نشد و مدتها بعد از آن هم تلفات ادامه پیدا کرد.
بهرنگ اکرامی، یکی از دامپزشکانی که سال گذشته در بررسی و کالبدگشایی لاشهها با مسئولان دامپزشکی همکاری داشت نیز درباره علت تلفات گسترده پرندگان در میانکاله در سال گذشته و سال جاری به میزان گفت: عامل بوتولیسم سم بیوتوکسین است که توسط یک باکتری بیهوازی به نام کلوستریدیوم بوتولینوم در محیطهای بیهوازی و در لاشههای در حال فساد رشد میکند. خوردن میازهای روی این لاشهها و یا خوردن لاشههایی که عامل بیوتوکسین در آنها فعال است میتواند در پرندگان و پستانداران ایجاد فلجی و مرگهای ثانویه کند.
وی افزود: علائم بوتولیسم، ایجاد فلجی عضلانی از نوع شلشدگی از جمله افتادگی گردن یا بالها و ناتوانی در حرکت پاهاست که در پرندگان آبزی میتواند به غرق شدن منجر شود. در حالی که در لاشههای پرندگان میانکاله فلجی از نوع انقباضی مشهود است که باعث چرخش سر و حرکات دورانی در حین شنا میشود.
این دامپزشک با بیان اینکه در بررسی لاشههای دچار بوتولیسم، اثرات پاتولوژیک مشاهده نمیشود گفت: یک پروسه پاتولوژیک نیازمند وجود یک عامل پاتوژن یا باکتری یا ویروس است که روی اندامهای حیاتی مانند قلب و کبد فعالیت و ایجاد عارضه پاتولوژیک بکند که ما سال گذشته در لاشهها اثرات پاتولوژیک از جمله نکروزهای نقطهای (بافتمردگی) روی کبد، پرخونی در بخش مننژ ودرگیریهایی در بخش روده را مشاهده کردیم که باکتریهایی مثل پاستورلا (عامل بیماری پاستورلوز یا وبای پرندگان) میتوانند عامل آن باشد اما تعیین قطعی نوع باکتری، مستلزم کار آزمایشگاهی است.
اکرامی ادامه داد: این باکتریها میتوانند از طریق کشتارگاهها، تخلیه لاشهها در مسیر رودخانه یا پرندگان آلودهای که از نقاط دیگر این آمدهاند منتشر شود.
همان زمان، مدیرکل محیط زیست مازندران نیز درمورد علت نهایی مرگپرندگان در میانکاله گفت: اداره کل دامپزشکی مازندران ویروسی بودن بیماری را رد کرده یعنی علت مرگ آنفلوانزا نیست و کارشناسان در حال بررسی شواهد و اطلاعات برای یافتن دلیل اصلی این تلفات هستند.
حسینعلی ابراهیمی کارنامی گفت: با توجه به اقدامات دامپزشکی مازندران و نتایج اعلام شده، چندین آزمایش بر روی پرندگان تلف شده در استان انجام شد و فرضیه ابتلا به آنفلوآنزا و نیوکاسل و مسمومیت رد است و نمونهها برای اطلاع ازنتیجه قطعی به تهران فرستاده شد.
وی همچنین تاکید کرد: البته بر حسب اعلام دامپزشکی و بر اساس نحوه تلف شدن، گونههای درگیر و زمان تلف شدن مانند سال گذشته، احتمالا پای بوتولیسم در میان است.
وی تصریح کرد: به عنوان یک دامپزشک احتمال اینکه عامل تلفات پرندگان در میانکاله، بوتولیسم باشد را بسیار بعید میدانم. اما در صورتی که تشخیص سازمان دامپزشکی، به عنوان متولی مدیریت بیماریهای جانوران را بپذیریم این سوال مطرح میشود که چرا لاشهها در کنار خلیج دفن شدهاند؟
اکرامی افزود: میدانیم که باکتری کلوستریدیوم بوتولینوم (عامل بوتولیسم) در خاک سالیان سال زندگی کرده و پایداری دارد بنابراین هر زمان که آب خلیج به گودالهایی که پرندگان در آنها دفن شدهاند نشت کند به راحتی به خلیج منتقل میشود. اگر علت این تلفات را بوتولیسم در نظر بگیریم با دفن لاشهها در کنار خلیج عملا یک سیکل بیماری ایجاد کردهایم و باید هر سال شاهد چنین تلفاتی باشیم.
تمام ریشه های یک فاجعه
با این وجود به نظر می رسد هنوز باز هم ریشه اصلی تلفات پرندگان این منطقه مشخص نشده باشد و همچنان این عامل ناشناخته قربانی می گیرد کمااینکه اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران طی اطلاعیه ای اعلام کرد که تاکنون تلفات پرندگان مهاجر تالاب میانکاله به ۲۵۲۵ لاشه رسیده است.
بر اساس اطلاعیه هشتم سازمان اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران با توجه به وقوع تلفات غیرعادی در پرندگان مهاجر آبزی در تالاب بین المللی میانکاله و خلیج گرگان، عملیات پایش و جمع آوری لاشه پرندگان مهاجر آبزی در روز یکشنبه ۱۹ بهمن ماه ۹۹ نیز با اعزام ۵ اکیپ از محیطبانان یگان حفاظت محیط زیست شهرستان های گلوگاه، بهشهر و اداره کل انجام که ۲۱۱ قطعه پرنده مهاجر آبزی از گونه های چنگر معمولی، فلامینگو و مرغابی تلف و از سطح خلیج و ساحل جمع آوری و دفن بهداشتی شدند که با احتساب تلفات ده روز گذشته، مجموع تلفات پرندگان مهاجر جمع آوری شده، به عدد ۲۵۲۵ لاشه رسیده است.
گزارش نیمه محرمانه
شاید گویاترین دلیل بروز این مسمومیت گزارش نیمه محرمانه پایش دورهای تالابهای میانکاله و فریدونکنار در سال ۹۸ باشد که براساس آن در برخی از نقاط میانکاله، فلزات سنگین در نمونههای رسوب دیده شدهاند. در این گزارش میانگین مقادیر رسوب آلومینیوم در تالاب میانکاله در این گزارش ۳۴۲ میلیگرم بر کیلوگرم اعلام شده است. این رسوب در ایستگاههای بندر گز و اسماعیل سرای بیشتر از مقادیر سایر ایستگاهها به دست آمده است و گفته می شود؛ میتواند ناشی از تهنشینی آلومینوم محلول در آب باشد. علاوه بر آلومینیوم، میزان آرسنیک موجود در آب میانکاله نیزدر این ایستگاه قابل توجه بوده است. این گزارش موید آن است که میانگین مقادیر آرسنیک در ایستگاههای قرهسو و دهنچپقلی بیشتر از سایر ایستگاهها گزارش شده است و همچنین مقادیر جیوه و سرب در بیشتر ایستگاهها بالا است. این گزارش تاکید میکند که «دو فلز آرسنیک و جیوه دارای منشا انسانی هستند و وجود مقادیر زیاد از این عناصر در رسوب ناشی از فعالیتهای انسانی اطراف این تالاب است.»
طبق پایش صورتگرفته در ۶ ایستگاه، مواد پلاستیکی، خردهریزهای پلاستیک و آلودگیهای ناشی از تهماندههای سیگار مشاهده شده است و علاوه بر آن در تالاب میانکاله مقادیر قابل توجهی از هیدروکربنهای نفتی هم به چشم میخورند. فارغ از آلودگی ناشی از فلزات سنگین در میانکاله، میانگین کل جامدات معلق، حداکثر PH، حداکثر کدورت، حداقل سختی کل، میانگین COD، حداکثر کلیفرم کل و کلیفرم مدفوعی و حداکثر کادمیوم در این تالاب بالا است، مقادیر این آلودگیها در آب میانکاله «بیشتر از حد مجاز برای جلوگیری از تخریب و آلودگی غیر قابل جبران تالابها» معین شده است. به شهادت این گزارش «تراکم بالای جمعیت، فعالیتهای گسترده اقتصادی و کشاورزی در حاشیه تالاب میانکاله منجر به تخلیه حجم زیادی از آلایندهها به تالاب شده است.»
جالب اینجاست که با وجود تمام این اظهار نظرها، روابط عمومی سازمان دامپزشکی کشور در اطلاعیهای، به صورت رسمی علت تلفات پرندگان مهاجر در تالاب میانکاله را بیماری «بوتولیسم» اعلام کرد: "با توجه به بررسیهای همهجانبه به عمل آمده و تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از این بررسی و نتایج آزمایشگاهی نمونههای اخذ شده در شش محور مختلف، عامل اصلی رخداد مرگ و میر بالای پرندگان در تالاب بینالمللی میانکاله، بوتولیسم (مسمومیت ناشی از سم باکتری کلستریدیا بوتولینوم) بوده است و نتایج آزمایشگاهی حاکی از آن است که آلودگی با فلزات سنگین، سموم ارگانوفسفره، سموم ارگانوکلره، بیماریهای ویروسی و باکتریایی نقشی در این رخداد نداشتهاند. سازمان دامپزشکی کشور با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست با حضور فعال در محل تالاب، نسبت به رصد و پایش وضعیت پرندگان و انجام تمهیدات لازم برای مدیریت رخداد اقدام مینماید."
اما این بیماری هر چه هست به نظر می رسد مننشا کشت و کشتار پرندگان بخت برگشته میانکاله ای، آلودگی باشد. «مسعود باقرزاده کریمی»، معاون امور تالابها در دفتر زیستگاهها و امور مناطق در سازمان حفاظت محیط زیست در گفتگو با یکی از رسانه ها اعلام کرده که دلیل شکلگیری این مطالعه، عدم وجود پایشهای دقیق و کمی از تالاب، قرار گرفتن تالاب میانکاله در انتهاییترین ورود پساب و نامشخص بودن میزان آلایندهها، خصوصا فلزات سنگین در میانکاله بود.
باقرزاده اما میگوید که با وجود تکرار دوباره مرگ پرندگان مهاجر در میانکاله، هنوز گزارش منشایابی آلودگیهای میانکاله انجام نگرفته است و سهم این مراکز در تولید انواع آلاینده موثر در وضع بحرانی امروز میانکاله مشخص نشده است. به گفته وی، مراکز صنعتی چندان حضور گستردهای در اطراف میانکاله ندارند، مجموعه نفتی امیرآباد با میانکاله فاصله دارد و در پاییندست تالاب قرار دارد و به نظر میرسد که «مزارع پرورش ماهی» و «مزارع کشاورزی» مهمترین منابع تولید آلودگی در میانکاله باشند. به گفته او، در گستره حریم میانکاله، بالغ بر ۸۰ مزرعه پرورش ماهی و دهها مزرعه با تولیدات مختلف، از جمله شالیکاری فعالیت میکند. احتمالا آلودگی سموم و کودهای این دو مرکز به آبهای زیرزمینی و سطحی نفوذ میکنند و در ایستگاه پایانی تالاب به هم میپیوندند. از سویی دیگر، رودخانه قرهسو میتواند آلایندههای منتشرشده از صنایع بالادست را به تالاب برساند، اما باقرزاده تاکید میکند که احتمالا مقدار آلودگی این بخش چندان چشمگیر نباشد و آلودگی اصلی میانکاله در آلایندههای منتشرشده از سوی بخش کشاورزی و شیلات باشد.
همچنین به گفته کارشناسان محیط زیست، جای خالی آب شیرین در میانکاله، همراه با ورود حجم قابل توجهی از کود و مواد غذایی مورد مصرف در شیلات نمیتواند در رشد باکتری بوتولیسم بیاثر باشد. آنها براین باورند که یکی از عمده دلایل منجر به کاهش سطح اکسیژن در تالاب میانکاله، فعالیت فراوان میکروارگانیسمهایی است که از مازاد کود و سموم مورد استفاده در مزارع پرورش ماهی تغذیه میکنند. ازت، فسفر و پتاسیم در بالادست به خورد ماهیها میرسد تا در سرعت کوتاهی پروار شوند و سود اقتصادی سرشاری را نصیب مزرعهدار کند، اما در پاییندست، نفوذ این عوامل پروارکننده ماهیها، در سلسلهزنجیری به فلجشدن و مرگ فلامینگوها منجر میشود.» معاون امور تالابها در دفتر زیستگاهها و امور مناطق در سازمان حفاظت محیط زیست نیز گرچه با این صراحت این ارتباط را تایید نمیکند اما در همین زمینه گفت: «به هر طریق ورود مازاد کود و مواد غذایی که به مصرف ماهیها میرسد، فعالیت میکروارگانیسمها را در تالاب افزایش میدهد، اکسیژن آب کم میشود و زمینه برای تولید بوتولیسم فراهم میشود.»
یک راه حل نیم بند
اما بعد از این همه صحبت و طول و تفصیل هنوز جای پاسخ به چند سوال خالی است. اول اینکه چرا هنوز پس از گذشت دو سال، رمز و راز مرگ و میر پرندگان در میانکاله باز نشده و مهمتر از آن اینکه؛ راهکار رویارویی و خاتمه این وضعیت چیست؟ ایمان ابراهیمی، مدیرکل محیط زیست مازندران معتقد است که دلیل اصلی تکراراین سناریو این است که پس از حادثه سال گذشته، درهای میانکاله بسته و این منطقه ممنوعه اعلام شد وبدین ترتیب فرصت پژوهشهای مستقل و داوطلبانه از متخصصان گرفته شد.
به اعتقاد وی برای جلوگیری از تکرار این فاجعه باید حقابه تالاب را بدهند، چاههای غیر مجاز منطقه باید مسدود شده،الگوی کشت کشاورزی تغییر پیدا کند، جلوی ساخت سازهای غیر مجاز و ورود فاضلاب نیز گرفته و همچنین بهره برداران شیلاتی نیز ساماندهی شوند.
به نظر می رسد این نظریه ، فرضیه درستی باشد کمااینکه معاون طرح و توسعه شرکت آب منطقهای مازندران نیزروز دوشنبه از رهاسازی یکهزار و ۳۰۰ لیتر آب در هر ثانیه از سد گلورد این استان برای تامین بخشی از کسری آب تالاب بین المللی میانکاله برای کمک به حل معظل تالاب میانکاله خبر داد.
حیدر داودیان گفت: این شرکت براساس مصوبه مدیریت بحران استان در ۱۲ بهمن ۹۹ رهاسازی آب را از نیمه دوم همین ماه از سد گلورد به تالاب میانکاله آغاز کرده است.
وی با بیان اینکه میزان آبی که هم اکنون از طریق سد، شبکه آبیاری و زهکشی گلورد برای نجات پرندگان وارد تالاب میانکاله میشود حدود ۲ متر مکعب در هر ثانیه است، اظهار کرد: آب رهاسازی شده از سد گلورد از طریق سد انحرافی نکارود به طول ۴۰ کیلومتر کانال اصلی و ۱۰ کیلومتر زهکش از منطقه التپه پس از طی مسیر ۵۰ کیلومتری وارد تالاب مذکور میشود که امیدواریم با این رهاسازی شاهد کاهش تلفات پرندگان باشیم.
معاون طرح و توسعه آب منطقهای مازندران با اشاره به اقدامات این شرکت برای بهبود شرایط زیست محیطی تالاب میانکاله در طی سالهای گذشته، افزود: ۲ طرح زهکش بسیار مهم التپه و شهیدآباد در شرق استان با ظرفیت ۱۵متر مکعب با هدف جلوگیری از ماندابی و خسارات سیل به اراضی کشاورزی منطقه احداث شد که با عملیاتی شدن این طرح، آب پس از هر بارندگی به تالاب میانکاله هدایت میشود.
اما در نهایت به نظر می رسد همچنان وضعیت تالاب میانکاله و پرنده های آن در هاله ای از ابهام باشد. چه از منظر شناسایی عامل بروز این رخداد و چه از لحاظ شیوه کنترل آن. حالا باید منتظر ماند و دید که امسال ، تا پایان سناریوی سالیانه میانکاله ، چند هزار پرنده دیگر طعمه کارنابلدی مسئولان مربوطه می شوند؟!