رئیس دفتر اتحادیه بین المللی روسای دانشگاه های جهان IAUP در منطقه خاورمیانه گفت: مدیران فعلی تمرکز خود را صرف ارایه خدمت به گردشگران در داخل کشور می کنند که وجود چنین دیدی باعث میشود تا کشور ایران دارای کمترین سهم از بازار گردشگری منطقه باشد.
به گزارش مرور نیوز، سهم صنعت گردشگری در ایران بر اساس اعلام بانک مرکزی قبل از کرونا ۱۱ میلیارد و ۸۰۰میلیون دلار معادل سه درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) بوده که این رقم به نسبت سهم سایر رقبای منطقه ای و جهانی از این صنعت پردرآمد قابل قبول نیست در حالی که درآمد حاصل از صنعت گردشگری ترکیه قبل از کرونا به بیش از 30 میلیارد دلارمی رسید و هدف ترکیه جذب سالانه 50 میلیون گردشگر تا سال 2023 است.
رئیس دفتر اتحادیه بین المللی روسای دانشگاه های جهان IAUP در منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی درباره نقش صنعت گردشگری در اقتصاد دولت جدید ایران گفت: صنعت گردشگری در قرن بیست و یکم به عنوان یکی از صنایع مولد و مادر در کشورهای مختلف مطرح است. این موضوع به حدی دارای اهمیت است که بسیاری از کشورهای جهان سعی کرده اند با ایجاد جاذبه های گردشگری نوین و غیرسنتی نظیر گردشگریهای مبتنی بر هیجان، سلامت، علایق ویژه و مهمتر از همه ارتقای آرامش روحی و روانی گردشگران به وجود بیاورند تا علاوه بر ایجاد و توسعه صنعت گردشگری از مزایای متعدد این صنعت نظیر افزایش امنیت و کاهش خطرات احتمالی جنگها، معرفی توانمندی کشور در زمینه های مختلف، معرفی صنایع و نشانهای تجاری کشوری، افزایش گردش مالی و مهمتر از همه ایجاد صنایع مولد مرتبط با صنایع گردشگری استفاده کنند.
محمدشریف ملک زاده افزود: صنعت گردشگری امروزی با صنعت گردشگری تعریف شده سنتی و مورد استفاده در قرن بیستم دارای تفاوتهای ماهوی و ذاتی است، به نحوی که این صنعت از یک صنعت صرفاً متمرکز بر نقل و انتقال، اسکان، مشاهده و خرید گردشگران به صنعتی محوری جهت رشد و شکوفایی سایر بخشهای کشور مطرح شده است. در انتهای قرن بیستم، کشورها بر این عقیده بودند که باید به صنعت گردشگری به عنوان صنعتی صرفاً درآمدزا نگاه کرده و سعی نمایند تا درآمدهای حاصل از این صنعت را در بخشهای مختلف دیگر اقتصاد مورد استفاده قرار دهند. این موضوع در حالی است که براساس مفهوم نوین گردشگری که توسط صاحب نظران بین المللی مطرح شده، صنعت گردشگری خود صنعت مولد است و باید سایر بخش های کشور منطبق بر سیاست های کلی حاکم بر این صنعت فعالیت نمایند.
توسعه مفهوم گردشگری در کشور
او با بیان اینکه صنعت گردشگری امروزی خود در حدود صدها زیربخش صنعتی، خدماتی و تجاری را مدیریت می کند تا بتواند به هدف خود دست یابد. گفت: در دنیای امروزی دیگر به صنعت گردشگری به عنوان صنعت انتقال گردشگر و خریدهای وابسته به گردشگر نگریسته نمی شود. در این صنعت، صاحبنظران مفاهیمی همچون صنعت ارزش افزوده ملی، صنعت معرفی کننده کشوری و صنعت مبتنی بر ارتقای روح و روان را به عنوان مفاهیم محوری و بنیادی تعریف می کنند و فعالیت های صورت گرفته در صنعت گردشگری بر محوریت این مفاهیم بازتعریف می شوند. از سوی دیگر، حضور کشورهای مختلف در صنعت گردشگری، مفاهیم و ارزش های در نظر گرفته شده برای گردشگری مبتنی بر اروپا را دچار تغییرات متعددی کرده است. به نحوی که هر کشور منطبق با توانمندی خود در بهرهبرداری از این صنعت جهت افزایش ارزش فزوده ملی، معرفی کشور و یا در حال ایدهآل ایجاد ساختار پاسخگویی برای ارتقای روح و روان گردشگران، اقدام به تعریف مکانیزم هایی جهت توسعه مفهوم گردشگری در کشور می کنند.
معاون سابق سازمان گردشگری و میراث فرهنگی درباره اینکه دولت آقای رئیسی چه سیاست های باید در زمینه توسعه گردشگری اجرا کند تا بتواند درآمدهای حاصل از این بخش به کمک اشتغال و رونق اقتصادی بیاید؟ افزود: آنچه بدیهی است نیاز به تعیین سیاست کلی حاکم بر گردشگری در کشور است سیاستهای سنتی مورد استفاده جهت تعریف صنعت گردشگری نمیتواند موجب توسعه و امکان رقابت این صنعت در کشور با سایر کشورها بویژه در منطقه خاورمیانه و آسیای میانه که شاهد رشد انفجاری بهره گیری از این صنعت هستیم. بنابراین چنین به نظر میرسد که اولویت اصلی دولت جناب آقای رئیسی باید در تعیین سیاست کلی حاکم بر صنعت گردشگری منطبق با سیاستهای نوین تعریف شده برای این صنعت عمل کند و در صورتی که سیاست دقیق و منطبق با توانمندی های جمهوری اسلامی ایران برای این صنعت انتخاب شود، در این صورت بدون نیاز به هیچ ساز و کار اضافی و تحمیلی، صنعت گردشگری خود به عنوان یک صنعت مولد اقدام به ایجاد درآمد پایدار در بخش های مختلف صنعت می کند. متاسفانه به علت عدم آگاهی مدیران عالیرتبه فعال در حوزه گردشگری از تئوری ها، چارچوب ها و الگوهای نوین حاکم بر صنعت گردشگری، یک نیاز باطل در زمینه ایجاد درآمد در صنعت گردشگری و انتقال این درآمد به سایر بخش های اقتصادی ایجاد شده است. این موضوع در حالی است که ماهیت صنعت گردشگری امروزی به نحوی است که این صنعت در حکم ایجاد کننده درآمد برای بخش های مختلف و حتی در پارهای از موارد ایجادکننده بخش اقتصادی است.
او افزود: دولت باید به گردشگری به عنوان عامل اصلی در توسعه اقتصاد کشور و توسعه کشور نگاه کند در سالهای گذشته نه تنها هیچ بهایی به گردشگری داده نشده بلکه موجودیت گردشگری در داخل کشور و حتی زیرساختهای آن زیر سوال رفته به طوری که کسانی که در این زمینه فعالیت میکردند در سالهای گذشته شغلهای خود را در این زمینه از دست دادند از این رو باید از گردشگری ما به رونق اقتصادی و اشتغال برسیم. بنابراین باید تمام فرصت ها را به بخش خصوصی داد سیاست گذاری تصمیمگیری، تصمیم سازی باید توسط بخش خصوصی انجام شود تا توسعه گردشگری کمک کند و وزارتخانه یا دولت و حاکمیت میتواند به عنوان نظر بر این بخش فعالیت داشته باشند.
بخش خصوصی فعال می تواند خودش ارتباط مستقیم بگیره و بخش خصوصی فعال در دنیا و با تشکیل هلدینگهای مشترک اقتصادی بین بخشهای خصوصی کشورهای منطقه ما میتوانیم نگاه بینالمللی و منطقهای را به گردشگری داشته باشیم و انواع گردشگری که در ایران وجود دارد از جمله گردشگری زیارتی گردشگری حلال و گردشگری های مختلفی که در خیلی از کشورهای منطقه وجود ندارد با تشکیل این هلدینگهای اقتصادی ما میتوانیم نگاه گردشگری رو به یک نگاه و یک رویکرد عنوان یک بازار مولد بهش نگاه کنیم.
نحوه همکاری با کشورهای همسایه و خارجی
ملک زاده درباره ظرفیت های گردشگری ایران اسلامی و نحوه همکاری با کشورهای همسایه و خارجی برای رونق این بخش گفت: ارتباطات محیط بینالملل دارای الگوها و کارکردهای خاص مربوط به خود هستند. در صورتی که مدیران فعال در حوزه گردشگری، فاقد دید و بینش دقیقی در مورد چگونگی حضور در محیط بینالملل و ارتباطات حاکم بر آن باشند، نه تنها نخواهند توانست که از ظرفیت های موجود در این حوزه استفاده کنند، بلکه ظرفیت های کشور در زمینه گردشگری را نیز از دست خواهند داد. اتفاقات رخداده شده در سالهای گذشته نمونه بارز این موضوع هستند. گردشگری امروزی فقط منحصر به تورگردشگری و انتقال مسافران نیست، باید مدیران قادر باشند تا براساس سیاست حاکم بر صنعت گردشگری که قبلاً به آن اشاره شده است، اقدام به ایجاد یک ساختار منحصر بفرد در زمینه اکوسیستم گردشگری کنند.
او افزود: هر چند بخشی از اکو سیستم گردشگری بر گردشگران داخلی تاکید دارد اما نمیتوان یک اکو سیستم را به فرم بسته اجرایی و عملیاتی کرد. در زمانی که بحث بر اکوسیستم گردشگری است، از نقطه تصمیم برای شروع گردشگری تا نقطه بازگشت گردشگر باید بتوان در قالب سیاست کلی حاکم بر صنعت گردشگری را مدیریت کرد. در گردشگری امروزی، تعریف مکان گردشگری برای گردشگر صورت نمیپذیرد، بلکه گردشگر به دنبال دستیابی به اهداف خاص خود نظیر ارتقای روح و روان خود است و ممکن است این ارتقای روح و روان را در خارج از مرزهای جغرافیایی کشور خود پیدا کند. به همین دلیل وقتی کشوری صنعت گردشگری را به عنوان یکی از صنایع مرجع خود در نظر می گیرد، در هر نقطه ای از جهان که امکان تعریف گردشگر براساس سیاست کلی حاکم بر گردشگری آن کشور وجود دارد، اقدام به تعریف ساختارهایی جهت شروع پاسخگویی به نیاز گردشگران می نماید. این موضوع متاسفانه در مورد ایران برقرار نیست و مدیران حاکم بر صنعت گردشگری نه تنها برای صنعت گردشگری سیاست کلی تعریف نمی کنند، بلکه بنا به نگاههای غلط گردشگران را نقطه خطر در نظر می گیرند که چنین دیدی ناشی از عدم وجود درک صحیح در زمینه گردشگری قرن بیست و یکم است. در بهترین حالت مدیران فعلی تمرکز خود را صرف ارایه خدمت به گردشگران در داخل کشور می کنند که وجود چنین دیدی باعث میشود تا کشور ایران دارای کمترین سهم از بازار گردشگری منطقه باشد.
او با تاکید بر اینکه بوم گردی و غذای هلال توسط رسانه ملی و با یک شبکه مستقل شود، گفت: دولت باید از این طریق به اقتصاد گردشگری بخش خصوصی کمک کند و از این طریق گردشگری ایران در منطقه خاورمیانه توسعه پیدا کند و این مساله نیازمند حمایت دولت است
ملک زاده با تاکید بر اینکه بسیاری از مدیرانی که امروز در بدنه دولت برای صنعت گردشگری هستند فاصله فکری زیادی با تفکر بخش خصوصی دارند به همین دلیل آنها از این صنعت فاصله گرفته اند و همین مساله باعث شده زیرساخت های که در صنعت گردشگری قبلا توسط بخش خصوصی ایجاد شده از بین رفته است. به عبارت دیگر در 8 سال گذشته صنعت گردشگری هویت خود را برای توسعه اقتصادی از دست داده و امروز در مسیر حذف شدن ایران در نقش گردشگری جهان هستیم که برای رفع این مشکل باید مانع رقابت شرکت های دولتی با بخش خصوصی در صنعت گردشگری شود و تمام فعالیت های صنعت گردشگر باید به بخش خصوصی اده شود تا از این طریق تاثیر تحریم های اقتصادی به حداقل برسد.