مهرنیا، همسر حامد کرمی در جلسه دادگاه گفت : به اعتراف یکی از مشتریان که کفاش بود به اتفاق شاگردش در روز نیمه شعبان به درب منزل حامد مراجعه میکند و می گوید حامد ما را به خانه راه داد. در حالیکه من میدانم این مسئله دروغ است، حامد اینقدر احمق نبود. آنها میگویند وارد خانه شدیم، دست و پایی حامد را از پشت بستیم و دور دهانش چسب زدیم.
به گزارش مرور نیوز، پنجمین جلسه رسیدگی به پرونده مؤسسات مالی و اعتباری جهت رسیدگی به اتهامات امیر حسین آزاد و قریانی متهم ردیف اول و دوم و بقیه متهمان این پرونده به ریاست قاضی صلواتی آغاز شد.
در اسفندماه سال گذشته در شعبه ۴ ویژه دادگاه مفاسد اقتصادی ۲ جلسه رسیدگی به پرونده مؤسسات اعتباری البرز ایرانیان ، آرمان ، ولیعصر و فردوسی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
اما در ادامه رسیدگی به این پرونده در سال جدید که تا قبل از این به ریاست قاضی صلواتی ۲ جلسه برگزار شده بود، امروز دوشنبه ۹۸.۲.۲ نیز وقت رسیدگی به این پرونده توسط شعب ویژه مفاسد اقتصادی تعیین شده است.
در ابتدای این جلسه قاضی صلواتی از نماینده دادستان خواست در جایگاه قرار گیرد و توضیحاتی را ارائه دهد.
نماینده دادستان با حضور در جایگاه گفت: ایشان در جلسه گذشته توضیحاتی ارائه کردند که لازم است بنده جواب دهم. آقای آزاد عنوان نمودند اموالی که به نام خود و همسرشان ثبت شده متعلق به خودشان نبوده و جزء اموال مؤسسه است. ایشان گفت مؤسسه مشکل داشته و امکان نداشت اموال را به اسم مؤسسه بزنند. سوال من این است مؤسسهای که اهلیت ندارد چگونه برایش مجوز صادر شود؟
وی ادامه داد: شما همچنین در خصوص رابطه و زد و بند گفتید این مسئله وجود نداشته در صورتی که آقای قریانی در اظهاراتشان گفتند مهلت ساماندهی مؤسسات مالی مربوط به سال 93 بوده اما نامهای که شما از آن یاد میکنید مربوط به سال 97 است. آقای آزاد، بانک مرکزی به دلایل دیگری به شما مجوز نداده است. موسسه شما از ریشه با خلاف ثبت شده در حالیکه بانک مرکزی جهت ساماندهی مؤسساتی مجوز صادر کرده که قبل تر نیز به عنوان مؤسسه مالی فعالیت میکردند. البرز ایرانیان تنها یک تعاونی روستایی بود که کار خاصی هم انجام نمیداد. شما تصویری را نشان دادهاید که گویا بانک مرکزی مجوز داده است. آیا مجوز اخذ سپرده به شما داده شده یا مجوز ساماندهی؟!
وی افزود: شما همچنین بیان کردید که هزینههای خرید خودرو و سفر را با پول خودتان پرداخت کردهاید، جلسه گذشته هم به شما گفتم شما پیش از ورود به مؤسسه تنها 2 میلیارد سرمایه داشتید در حالیکه بعد از 4 سال این مبلغ به بیش از 20 برابر افزایش پیدا کرده است. اگر این امکان را داشتید چرا سپردههای مردم را افزایش دادید؟ شما گفتهاید درست است که اقدامات اقتصادی انجام ندادهام اما به مردم تسهیلات دادم. ما که نمیدانیم این تسهیلات کجاست، به چه کسی داده شده، یا تضامین درستی برای آن اخذ شده است. شما با این تسهیلات اقدام به پولشویی کردهاید تا منبع پولتان مشخص نشود. وقتی میگویید عدهای شاید تخلف کردهاند، نامها را بگویید. آقای پورمحمدی یکی از متهمین است که پروندهاش مفتوح شده و در حال پیگیری است.
با پایان این اظهارات، نماینده دادستان از قاضی خواست خانم مهرنیا را به عنوان شاهد احضار کند.
آقا میری در توضیح گفت: خانم مهرنیا همسر حامد کرمی کارمند امیرحسین آزاد است که در درگیری که پس از تجمع در مقابل شعبه کرج مؤسسه صورت گرفت توسط برخی از سپردهگذاران به قتل رسید.
مهرنیا با حضور در جایگاه در پاسخ به سوال نماینده دادستان که پرسید چند سال است که در مؤسسات متعلق به آقای آزاد کار میکنید، گفت: بنده 5 سال و همسرم 4 سال.
نماینده دادستان پرسید آقای آزاد گفتهاند که با همسر شما رفاقت 15 ساله داشتند، وقتی پس از قتل همسرتان به ایشان مراجعه کردید چه پاسخی به شما دادند؟
مهرنیا در پاسخ خواست ابتدا مقدمهای را بیان کند.
وی گفت: ما غیر از چند سالی که کارمند مجموعه بودیم در جلسات متعددی که برگزار میشد شرکت میکردیم در این جلسات اولویت جذب سرمایه بود، خیلی از کارمندان جوان بودند و این شغل اولین تجربه کاریشان بود. در جلسات به ما میگفتند برای جذب سرمایه از خانوادههایتان شروع کنید. هر دفعه نیز برگههایی را به ما نشان میدادند و میگفتند در حال گرفتن مجوز هستیم و مراحل پایانی را طی میکنیم. این روند ادامه داشت تا سال 95 که در جلسه پایانی پدر ایشان (آزاد) نیز حضور داشت.
وی ادامه داد: در این جلسه ابتدا پدر ایشان و سپس خودشان صحبت کرد و جمعبندی این بود که دست به دست هم بدهیم تا جذب سرمایه کنیم چرا که برای گرفتن مجوز نیاز به جذب سرمایه بالا داریم. همه برای این هدف تلاش کردیم. سال 95 من به سرپرستی کرج منتقل شدم و حامد هم رئیس شعبه شد. زمانی که ما در سفر کیش بودیم یکی از بچههای شعبه زنگ زد و گفت شعبه شلوغ شد، بعد از آن حامد با امیرحسین آزاد تماس گرفت و مکالمه آنها 40 دقیقه طول کشید. پس از مکالمه وقتی از حامد پرسیدم امیرحسین چه گفت پاسخ داد تنها می گفت درست میشود.
مهرنیا افزود: ما از سفر برگشتیم و متوجه شدیم امیرحسین آزاد دستگیر شده است، حامد خیلی ناراحت شد و از آن به بعد هیچ سپردهای جذب نکردیم. در همان مقطع در سرپرستی جلسه ای برگزار شد به ریاست آقای حبیب نبینیا که تعجب میکنم چرا اینجا نیستند؟ از نظر من ایشان یکی از متهمین هستند. من در آن جلسه خیلی تند صحبت کردم و گفتم چرا فحشهایی که امیرحسین آزاد باید بشنود ما میشنویم؟ چرا من باید دست و دلم در شعبه بلرزد؟ چرا که پس از آنکه مؤسسه ما به عنوان مؤسسه غیرمجاز اعلام شد دیگر حتی نیروی انتظامی هم مداخله نمیکرد.
وی ادامه داد: پس از این صحبتها حامد هم پشت من در آمد و همین مسئله باعث شد حامد را در شعبههای مختلف به اصطلاح تبعید کنند، چرا که به قول آنها با (حضرت آزاد) مخالفت کرده بود. نتیجه این شد که مردم جمع شدند در سرپرستی و خواستند تکلیفشان مشخص شود. این داستان به نیمه شعبان 2 سال پیش کشید، امروز سالگرد فوت همسر من است، من وکیل همسرم هستم، من شاکی اصلی این پرونده هستم، ساعت یک نیمه شب جنازه حامد را بغل گرفتم یعنی دقیقاً همان روزی که صبحش برای منزلمان مبلمان خریدیم.
وی در این بخش از دادگاه خطاب به امیرحسین آزاد گفت: زمانی که به امیرحسین گفتم حامد کشته شده به من گفت من رفیق 15 ساله حامد هستم و تو رفیق 15 روزه. حالا منِ رفیق 15 روزه در این 2 سال عذاب کشیدم، توِ رفیق 15 ساله چرا نمُردی؟
در این بخش قاضی از مهرنیا خواست نحوه قتل همسرش را بیان کند.
وی گفت: به اعتراف یکی از مشتریان که کفاش بود به اتفاق شاگردش در روز نیمه شعبان به درب منزل حامد مراجعه میکند و می گوید حامد ما را به خانه راه داد. در حالیکه من میدانم این مسئله دروغ است، حامد اینقدر احمق نبود. آنها میگویند وارد خانه شدیم، دست و پایی حامد را از پشت بستیم و دور دهانش چسب زدیم.
مهرنیا خطاب به قاضی گفت: آقای قاضی خانه مرتب بود و هیچ اثری از درگیری وجود نداشت، من معتقدم حامد را بیرون از منزل گشته بودند و تنها جسد را به داخل منزل انتقال دادهاند.
در ادامه جلسه دادگاه نماینده دادستان گفت: صحبت های شاهد بیانگر ماجراست و اینکه آقای آزاد میگفت که پدرم هیچ نقشی نداشته در اینجا مشخص می شود. آقای آزاد و قریانی موسسه فردوسی را در شهرستانهای ایلام و همدان قرار میدادند که پدر او سابقاً استاندار بودند و همه اینها بیانگر روابط پشت پرده ای است که در این مؤسسه بوده است و سپرده ها اخذ شده و مردم آسیب دیدهاند.
در ادامه متهم قریانی در جایگاه به اذن قاضی حاضر شد و ضمن معرفی خود گفت: متولد 54 فرزند حسین و دارای سابقه کیفری نیستم و دانشجوی دکترا هستم.
قاضی صلواتی درباره سابقه کاری او پرسید که او گفت: در حوزه تعاون و امور بانکی در صندوق تعاونی کشور و بانک توسعه تعاون کار کرده ام.
قاضی دادگاه بعد از تفهیم اتهام خواست تا دفاعیات خود را بیان کند.
متهم قریانی گفت: در کیفرخواست صادره به دلیل حجم بالای پرونده به نظر می رسد زمان بازپرسی و تحقیقات محدود بود و علی رغم تلاش بازپرس فرصت رسیدگی به یک سری جزییات نشده است. مثل عملکرد محمدحسن محبیان که مشخص است اما هیچ اسمی از او در کیفر خواست نیامده است و من میخواهم این موضوع بررسی و روشن شود.
این متهم ادامه داد: در خصوص زمان و نحوه شروع فعالیت من در شرکت البرز ایرانیان در کیفرخواست ذکر شده که باید بگویم شروع به اقدام مربوطه در سال 1389 در شرکت لیزینگ مهر بود. ما چند تعاونی اعتبار را بررسی کردیم و در نهایت تعاونی اعتبار البرز ایرانیان مورد گزینه بود. من در بازپرسی فراموش کردم بگویم که ما حساب مشترک با سه امضا در سال 89 باز کردیم که در آن قرارداد اول منعقد می شود و چکها و شماره چکها مربوط به حساب جاری مشترک است. بعد از مدتی در تاریخ اردیبهشت 90 قراردادم منعقد شد و در تاریخ 91/4/7 قرارداد دوم توسط اقای ازاد انجام شد که هنوز تعیین تکلیف نشده است.
وی افزود: در طول دوران حضور در البرز ایرانیان تمام تلاشم را کردم تا مجموعه در اصول درست حرکت کند. مثل مکاتباتی با بانک مرکزی داشتم و همه وقایع را توضیح دادم اما بدلیل اینکه قرارداد دوم به اختیار اقای آزاد بود او باید موافقت میکرد. در سال 92 محمدحسن محبیان از سوی ازاد منصوب شد و در سال 91 درخواست عضویت قانونی مادر تعاونی البرز ایرانیان پذیرفته شد وامید داشتیم کار به صورت قانونی ادامه یابد اما انجام نشد و ظاهرا عضویت قانونی مجموعه بعد از چند ماه لغو شده بود که من از تاریخ 3/3/ 93 از مجموعه خارج شدم که مرا متهم کردند که من مجموعه را رها کردم که این واقعیت ندارد.
این متهم اضافه کرد: 92.10.15 اقای ازاد حکم ریاست اقای محبیان را صادر کرد و صورت حساب 93/3/3 را امضا کردند. در مواردی مثل زمین پاسداران به دلیل اشتباهات صورت گرفته مبایعه نامه و صلح نامه به نام اقای ازاد است و ما به عنوان امین حضور داشتیم.اگر این مجموعه ناچار به ادامه بوده چرا در سال 94 و 95 در کرمان و کهگیلویه و بویراحمد توسعه دادند و من در تحقیقات و بازجویی ها متوجه شدم انجا قرار داد رهن و اجاره بسته شده بود. من قبول ددارم به عنوان مدیر اجرایی در این ممجوعه حضور داشتم و زمان فسخ قرارداد من به هیچ عنوان حاضر نبودم و البته اخلاقا بعد از نوشتن قرارداد اقای ازاد قرار بود مرا به عنوان شریک بداند اما به هر دلیلی هیچ چیزی را به من تفویض نکرد. ایا وقتی چیزی دست من نیست من می توانستم در مجموعه موثر باشم. از عملکرد اقای محمدحسن محبیان اسناد زیادی دارم حتی مرحوم باقری درمنی از طریق ایشان امد.
وی افزود: درباره واریز مبلغ 8 میلیارد تومان که به من انتصاب داده شده باید بگویم این مبلغ راقبول دارم و زمان خروج من از موسسه با اقای ازاد جلسه داشتیم و قرار شد یکسری اموال به من شود از جمله این 8 میلیارد تومان است. من از مهر 93 به بعد حضور نداشتم و خواهش می کنم بررسی شود دستور واریز این مبلغ را چه کسی صادر کرده من که از شرکت خارج شده بودم و یکی ازموارد تسویه حساب اپارتمان پدر اقای ازاد است یعنی او اینقدر اگاه نیست و در جریان نبود؟ لذا من 8 میلیارد تومان را قبول دارم امادستور واریز انرا ندادم زیرا نبودم این کار را کنم. انها میخواهند این گونه جلوه بدهند که من پول را خارج کردم و از محضر دادگاه خواهش دارم به خاطر اعاده حیثیتیم این حساب رسی دقیق انجام شود. ازمحضر دادگاه می خواهم به خاطر اعاده حیثیتم در این باره حسابرسی دقیق انجام شود.
وی با بیان ا ینکه چک های قراردادم مربوط به حساب مشترک است گفت: انتصاب خرید ملک قم به من از موارد دیگری است که به این شکل واقعیت نداردو اسناد موجود است. قرارداد مربوط به سال 93/3/20 است در حالی که من 3/3/ 93 از مجموعه خارج شدم. قرار شد به عنوان امین مجموعه به نام من قرارداد نوشته شود وو روزی که قرارداد نوشتیم ما لک به من وکالت داد و به فاصله چند روز عین وکالت مالک را به شرکت که از ان خارج شده بودم تفویض کردم. از روز اول ایجاد مجموعه من در جریان صادر شدن اوراق سپرده نبودم در این معامله ریالی ذی نفع نبودم و قرار بود این ملک برای مجموعه باشد اما نتوانست در سررسید اوراق را پرداخت کند و به سمت فسخ قراداد رفتند.