عده ای که ارز گران برایشان سودآور است با استفاده از شعارهای دهن پرکن به دنبال این هستند که همچنان منافع خویش را پیش ببرند و پشت واژه های مانند تولید ملی قایم شده اند و کاهش نرخ ارز به ۲۰ هزار تومان را برابر با نابودی تولید می دانند، به طور قطع اگر تولیدی با کالای وارداتی با ارز ۲۲ هزار تومان نتواند رقابت کند تولید نیست، کالای بنجل است و مردم هم تمایلی به استفاده از چنین کالای ندارند.
به گزارش مرور نیوز، بر هیچکش پوشیده نیست که قیمت دلار در سه سال گذشته از ۴ هزار تومان روند رو به رشدش را آغاز کرد و در یک مقطعی به ۳۲ هزار تومان هم رسید یعنی ۸ برابر شد، هرچند این افزایش قیمت به بهانه تحریم بود اما کاملا مشخص است که کسری بودجه دولت و تکیه آن به درآمدزایی از مابه التفاوت نرخ ارز و دلالی های که در بازار شکل گرفت قیمت دلار را تا ۸ برابر افزایش داد و عده ای هم با رانت و بی رانت از این بازار سیاه سودهای کلانی به جیب زدند.
در ابتدای سال ۹۷ که تازه قیمت ارز به ۸ هزار تومان رسیده بود بسیاری از فعالان اقتصادی با هزاران استدلال مدعی بودند که ۸ هزار تومان قیمت واقعی ارز است و به نفع تولید و صادرات کشور خواهد بود و اگر دولت قیمت ارز را کاهش دهد به نفع واردات عمل کرده است. نکته جالب توجه اینجاست که بعد از اینکه مذاکرات وین برای ترمیم برجام شکل گرفته است رئیس کنفدارسیون صادرات ایران همان حرف های سال ۹۷ را با نرخ جدید تکرار و اعلام کرده هنوز در وین اتفاق خاصی نیفتاده و چرا قیمت ارز به محدوده ۲۰ هزار تومان کاهش یافته و این مساله به نفع واردات و به ضرر تولید ملی است، گویا افزایش قیمت ارز به مزاق دلاری ها خوشتر آمده است و اگر قیمت دلار به ۵۰ هزار تومان هم برسد و بعد به ۴۰ هزار تومان کاهش یابد بازهم مدعی هستند این اقدام ضد منافع ملی و تولید است.
علم اقتصاد بر مبنای حساب و کتاب است نه بر مبنای چوب خط بازاری یا سود و زیان دلالی ها، همانطور که بسیاری از اقتصاددانان در یکی دو سال اخیر تاکید کرده اند که افزایش قیمت ارز در ایران با این شدت منطقی نیست و باید بر مبنای محاسبات دو دو تا چهارتا افزایش می یافت، حال سوال از بسیاری از مدعیانی که امروز می گویند در وین اتفاقی نیفتاده که قیمت ارز به ۲۰ هزار تومان برسد این است که در سه سال گذشته دقیقا چه اتفاقی افتاد که قیمت ارز به ۸ برابر افزایش یافت آنهم در شرایطی که کشور جلوی واردات کالاهای غیراساسی را گرفته بود و عملا میزان واردات ایران از صادرات هم کمتر بوده است؟ آیا در توازن ارز ورودی و خروجی کشور باید قیمت ارز در ایران به ۸ برابر برسد؟
به طور قطع همه اثر منفی تحریم ها بر افزایش هزینه واردات و صادرات که در نتیجه دور زدن تحریم ها ایجاد می شود مطلع هستند و همچنین سازوکاری که تحریم ها روی نرخ ارز با کاهش درآمدهای نفتی به وجود می آورد کاملا روشن است، اما مساله اینجاست که در چند سال گذشته آیا بگیر و ببندهای کمی در بازار ارز اتفاق افتاد؟ آیا واردات آزاد بود؟ آیا ارز سهمیه بندی نشد؟ همه مسائلی که منجر به ارزپاشی در بازار فردوسی اجرا شد اما عملا قیمت ارز در پشت پرده ها گران شد و اگر هم ارزپاشی اتفاق افتاد برای واردات رانتی بود! حالا عده ای که ارز گران برایشان سودآور است با استفاده از شعارهای دهن پرکن به دنبال این هستند که همچنان منافع خویش را پیش ببرند و پشت واژه های مانند تولید ملی قایم شده اند و کاهش نرخ ارز به ۲۰ هزار تومان را برابر با نابودی تولید می دانند، به طور قطع اگر تولیدی با کالای وارداتی با ارز ۲۲ هزار تومان نتواند رقابت کند تولید نیست کالای بنجل است و مردم هم تمایلی به استفاده از چنین کالای ندارند.