** غول تورم چگونه به زانو درآمد؟
در یک دهه اخیر اقتصاد ایران روزهای متفاوتی را تجربه کرده است. در دورهای سقوط و رکود و در دورهای دیگر رشد و جبران عقب ماندگی ها. در روزهایی تورم تا اوج 45 درصد پیش رفت و در دولت یازدهم تک رقمی شد و نرخ ارزی که رشد و معیار انحراف آن (نوسان) بیسابقه بود به آرامش رسیده است.
با شروع به کار دولت یازدهم و شکلگیری انتظارات مثبت نسبت به تحولات سیاسی و اقتصادی آتی، روند صعودی تورم متوقف شد و همزمان با اجرای اصلاحات سیاستی و تقویت سازگاری و هماهنگی میان سیاستهای اقتصادی به ویژه اصلاح رویه ناسالم تأمین مالی مسکن مهر و برقراری ثبات در بازار ارز، زمینه آغاز و تداوم روند نزولی نرخ تورم طی سالها فعالیت دولت یازدهم فراهم شد.
اقدامهای کلیدی بانک مرکزی در زمینه تقویت انضباط پولی، سالمسازی رشد نقدینگی و حفظ ثبات بازار ارز - حتی در شرایطی که قیمت جهانی نفت خام بشدت افت کرد و درآمدهای نفتی مطابق انتظار محقق نشد- نقشی اساسی در کاهش تورم و حفظ این دستاورد بزرگ داشته است.
** در مغز مخالفین ایران چه می گذرد؟
دکتر «محمود سریع القلم» استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در این یادداشت به موضوع نگاه مخالفین ایران از زوایای گوناگون پرداخته است.
تاریخ روابط بین الملل نشان میدهد که عنصر اعتماد در روابط میان کشورها به سختی بدست میآید. اگر اعتماد به منافع قفل نشود شاید اصلاً بدست نیاید. کشورهای اروپایی چون اقتصادشان را به هم وصل کردند توانستند تا حد مناسبی، قواعد اعتماد را میان خود برقرار کنند.
چین و آمریکا چون تبادل میکنند مجبورند قدری به هم اعتماد کنند تا منافع آنها حفظ شود اما روسیه و آمریکا چون به لحاظ اجتماعی و اقتصادی کاری با هم ندارند، روابط ملتهب سیاسی و تقابل دایمی منیتی دارند.
حال ایران و خاورمیانه کجای این قواعد قرار دارند؛
توانایی های ایران از همه ابعاد در این منطقه قابل مقایسه با هیچ کشور دیگری نیست، ایران به دنبال رشد کردن به تنهایی است و ایران به لحاظ اقتصادی به همسایگان خودش وابستگی ندارد.
اما طرف های ایران چه ذهنیتی در مورد آن دارند؟
می توان حدس زد که طرف مقابل نه ایران را حذف می کند و نه به آن حمله کند، مگر اینکه خود ایران، محرکۀ تقابل باشد. اگر ایرانیها رشد کنند و یک قدرت منطقهای اقتصادی نظامی شوند، بقیه به حاشیه خواهند رفت. افزایش قدرت ایران یعنی اینکه تهران برای منطقه، دستور کار مشخص خواهد کرد.
اگر علمی و منصفانه قضاوت کنیم، مجموعه خروجیهای ایران ضد و نقیض است. هم مثبت فراوان است و هم منفی.
ولی چون اعتماد نیست، گیرندههای منطقهای فقط منفیها را میگیرند و برای مخالفت با ایران، آنها را چند برابر نشان میدهند. شبکه مخلوط مثبت و منفی در مجموع، اعتماد را از میان بر میدارد زیرا طبع بشر یک منفی را از صد مثبت بزرگتر میبیند. اعتماد مراقبت ثانیهای میطلبد تا برقرار باشد.
چون طرف مقابل، ذهنیت منفی دارد، تمام سیگنالهای مثبت را رد میکند. در شرایط سخت کنونی نه تنها ذهنیت بسته شده بلکه برای تعمیم و جهانی کردن این ذهنیت، مداری بزرگتر از این ذهنیت برای عموم ترسیم شده است.
در خاورمیانه نوعی جنگ اطلاعات نادرست وجود دارد که البته شرکتهای تولید کننده تسلیحات در شرق و غرب از این فضای ناامنی و بیثباتی، بسیار بهرهبردای میکنند.
هدف اصلی ذهنیت علیه ایران، اقتصاد ایران است تا رشد نکند، ضعیف بماند و فقیر شود. وقایع منفی به مراتب بیشتر از کلمات منفی در حافظه انسانها دوام دارد. تغییر این ذهنیت منفی منطقهای تابع ارزیابیهایی خواهد بود که ما از آینده اقتصاد ایران خواهیم داشت.
** پالس مثبت برای برجام
نشریه «فارن پالسی» در مطلبی به تحلیل شباهت های برجام و برنامه خدمات درمانی اوباما موسوم به «اوباما کر» پرداخت و نوشت که شکست لایحه بهداشت و درمان ترامپ نه تنها خبری خوش برای مهمترین دستاورد داخلی اوباما (اوباما کر) محسوب میشود که این موضوع پالسی مثبت برای برجام نیز به شمار میآید؛ توافقی که مهمترین دستاورد دیپلماتیک اوباما نیز به حساب میآید.
«فارن پالسی» در ادامه این مطلب نوشته است که طرف آمریکایی علاقه ای به برهم زدن برجام ندارد؛ اما ممکن است بیسر و صدا آن را تضعیف کند.
به گزارش «فارن پالسی»، دو سال قبل این مساله مطرح شد که توافق هسته ای ایران در حوزه سیاست خارجی، معادل برنامه بهداشت و درمان اوباما موسوم به «اوباماکر» در حوزه داخلی است و اکنون این شباهت بیشتر از هر زمان دیگری مشخص است.
هر دو با واکنش های سیاسی مشابهی رو به رو هستند و هر دو آنقدر پیچیده هستند که نمیتوان آنها را ملغی کرد. این مساله به این معنی است که در آینده نزدیک این دو دستاورد اوباما پابرجا خواهند بود.
با این وجود، تمرکز نکردن دولت جدید بر اجرای برجام و اوباماکر یا گامهای آهسته دولت ترامپ برای تضعیف این دو دستاورد، به فروپاشی آنها در بلندمدت منجر خواهد شد. برجام و اوباماکر هر دو بهشدت پیچیده و توافق نامه های ناقصی هستند، زیرا باید نیازها و منافع ذینفعان فراوانی را تامین کنند و همچنین باید مسائل و موضوعات بسیار پیچیدهای را حل کنند.
پیچیدگی توافق هستهای ایران از این جهت است که فقط توافقنامهای بین ایالات متحده و ایران نیست، بلکه دیگر قدرتهای بزرگ جهان یعنی چین، فرانسه، آلمان، بریتانیا و روسیه را نیز شامل می شود. اگر ایالات متحده از این توافق عقب نشینی کند، برای اعمال مجدد تحریم ها به حمایت این قدرت ها نیاز دارد و بعید است که چنین حمایتی را کسب کند.
نتیجه این مساله «مارپیچ مرگ» توافق هسته ای با جهان جدیدی خواهد بود که در آن رژیم تحریمهای اعمال شده علیه ایران به طور چشمگیری ضعیف است.
** احمدی نژاد می خواهد از اصول گرایان انتقام بگیرد
بازی های احمدی نژاد برای دو قطبی سازی جامعه هر روز که به 29 اردیبهشت نزدیک تر می شویم شدت می گیرد، بدون آنکه حد و مرزی بتوان برای آن متصور بود.
مشروح گفت و گو با «حسین سبحانی نیا»، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری را می توانید در تارنمای ایرنا مقاله مطالعه نمایید.
** الفبای اعتیاد را کجا می آموزیم؟
نیم نگاه «دانش آموز معتاد» یعنی آنکه درصدی از دانش آموزان ولو اندک، معتادند و عامل آن هم کاستی های آموزشی یا پرورشی است. بنابراین نگاه ها و هزینه ها باید در این محدوده متمرکز شود. اما «معتاد دانش آموز» این پدیده را تابعی از دامنه اعتیاد در جامعه می داند و نگاه ها و هزینه ها را برای رفع معضل به جای دیگری فرا می خواند بخش مهمی از فرآیند یادگیری بر پایه دیدن استوار است.
دانش آموز معتاد یا معتاد دانش آموز؟ آیا واقعا تفاوتی هست بین این دو جمله؟ «دانش آموز معتاد» یعنی آنکه درصدی از دانش آموزان ولو اندک، معتادند و عامل آن هم کاستی های آموزشی یا پرورشی است.
بنابراین نگاه ها و هزینه ها باید در این محدوده متمرکز شود. اما «معتاد دانش آموز» این پدیده را تابعی از دامنه اعتیاد در جامعه میداند و نگاه ها و هزینهها را برای رفع معضل به جای دیگری فرا میخواند.
کدخبر ::
۳۸۵۴۳
گروه:
اقتصادی
غول تورم چگونه به زانو درآمد؟
لینک کوتاه:
https://www.moroornews.com /n/BQV