سرویس بین الملل- مخالفت های رئیس جمهور مصر با سیاست های متجاوز کارانه سران سعودی ابرها در آسمان روباط قاهره - ریاض را تیره تر می کند.
به گزارش خبرنگار سرویس بین الملل مرور نیوز به نقل از رای الیوم، احتمال می رود عربستان سعودی به دلیل بحران مالی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی و تحلیل رفتن ذخایر مالی در سایه هزینههای گزاف جنگ یمن و افزایش کسری در بودجههای کنونی و آینده، رغبتی به آشتی با مصر ندارد.
روزنامه الکترونیکی رأیالیوم در مقالهای به قلم عبدالباری عطوان تحلیلگر مطرح جهان عرب به دلایل شکست میانجیگری امارات برای ایجاد مصالحه میان مصر و عربستان پرداخت و نوشت: اقدام عبدالفتاح السیسی رئیسجمهوری مصر به ترک فرودگاه ابوظبی و بازگشتش به قاهره آن هم دو ساعت قبل از رسیدن سلمان بن عبدالعزیز شاه عربستان سعودی به امارات، همه امیدها درباره احتمال برگزاری نشست دوجانبه (السیسی و سلمان) زیر چتر میانجیگری امارات را از هم فروپاشید، در حالیکه گفته میشود محمد بن زاید ولیعهد امارات به منظور آشتی دادن عربستان و مصر و بازگشت آبهای ارتباط میان دو کشور به کانالهایش، به این میانجیگری مبادرت کرده است.
رفتن السیسی به ابوظبی دو روز قبل از سفر برنامهریزی شده ملک سلمان، که زیر لوای مشارکت در جشن های عید ملی دولت امارات عربی متحده، حاکی از آن است که وی در قبال این میانجیگری منعطف بود و برای دیدار با پادشاه سعودی آمادگی داشت ولی به نظر میرسد که طرف سعودی، به دلایلی نامشخص، به همان اندازه منعطف نبوده است، هر چند گمانهزنی در این خصوص دشوار نیست و یکی از این فرضیهها این است که وی یعنی شاه سعودی به ارائه هرگونه کمک مالی بیشتر به مصر، تا زمانی که این کشور بخواهد سیاستهای منطقهای مستقل از همتای سعودی خود بهویژه در پروندههای حساسی مانند یمن، سوریه و جنگ (نیابتی) با ایران در این دو کشور، دنبال کند، تمایلی ندارد.
تفسیر دیگری در بیرغبتی عربستان سعودی به مصالحه با مصر وجود دارد و آن، بحران مالی عربستان در نتیجه کاهش درآمدهای نفتی و تحلیل رفتن ذخایر مالی عربستان به شکل شتابنده در سایه هزینههای گزاف جنگ یمن و افزایش کسری در بودجههای کنونی و آینده است.
سران سعودی بر این باورند تا زمانیکه از مصر در شرایط بحرانی اقتصادی بدی حمایت میکنند و به این کشور بیش از 35 میلیارد دلار به عنوان قرض و کمک ارائه کردهاند پس باید مصر در مقابل چیزی بدهد یعنی وابستگی مطلق و حمایت از جنگهای عربستان سعودی در یمن و سوریه و کشیدن شمشیر خصومت بر روی ایران، دقیقا همانگونه که کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس کردهاند یا کشورهایی مانند مانند سودان، اردن و مراکش، که در پیوستن به ائتلاف عربی، که عربستان تحت رهبری خود تاسیس کرد، تعجیل کردهاند.
این رهبران از مجوز ملت عربستان یا اکثریت عربستانیها برخوردار نیستند تا داراییها را اینجا و آنجا «هدر دهند»، آن هم بدون حساب و کتاب و در زمانی که خودشان تدابیر ریاضتی شدید بر این ملت تحمیل کردهاند، همانطور که یک اقتصاددان برجسته یکی از کشورهای حاشیه خلیجفارس به روزنامه رای الیوم گفت.
در مقابل، رهبران مصری به دلیل بحران اقتصادی، عدم دستیابی به ثبات داخلی به دلیل در نتیجه جنگ در«سینا» و آشفتگی اوضاع در کشور همسایه، لیبی و نیز عملیات تروریستی که عمق مصر را هر از چندگاهی هدف قرار میدهد، به شدت تحت فشار مردمی قرار دارند و همین امر این کشور را از اعزام نیرو به یمن برای جنگ در کنار نیروها و هواپیماهای ائتلاف عربی یا دخالت در بحران سوریه منع میکند. علاوه بر آن، تصمیمی وجود دارد که قانون اساسی نیروهای مسلح مصر را تشکیل میدهد که بر عدم اعزام نیرو برای جنگ در خارج از مرزهای مصر و به هدفی به غیر از دفاع از امنیت ملی مصر، تصریح میکند.
مسئولان اماراتی سکوت اختیار کرده و از هرگونه اظهارنظر درباره شکست میانجیگریشان، که در اصل آن را اعلام نکردهاند، خودداری میکنند ولی درز برخی اطلاعات در این زمینه توسط مصریها را رد نمیکنند. منتظر ماندن برای فهمیدن جزئیات اتفاقهایی که طی دو روز گذشته درباره اختلافها یا دلایلی که مانع از برگزاری نشست سهگانه سران در ابوظبی در شب جمعه گذشته شد، زیاد طول نخواهد کشید و شاید ما شاهد اقدامهای ناگهانی مصر درقبال ایران و سوریه و چه بسا پرونده یمن نیز خواهیم بود که بهترین تعبیر در این زمینه خواهد بود.
ملک سلمان به خشم، سختگیر بودنش و نیز تأثرش از جنجالهای رسانهای بهویژه رسانههاای مصر معروف است. او، کسی بود که پرونده رسانهای عربی و سعودی را به مدت بیش از 40 سال و پیش از آن که پادشاه شود به عهده داشت و چه بسا به زمانی طولانی نیاز دارد تا بتواند از برخی از این حملات رسمی یا غیر رسمی که فضای روابط میان دو کشور (مصر و عربستان) را در پنج ماه گذشته گلآلود کرد ه است، عبور کند.
شاید، آشتی مصر و عربستان وارد مرحله رکود شده و بارزترین موفقیتی که در این زمینه توسط میانجیگران به دست آمده، رها کردن آن به حال خود و متوقف ماندن جنگ رسانهای است هر چند اذعان داریم که این اقدام بسیار دشوار است.