در آن روزنامه مقاله های زیادی درباره لیبی نوشتم و نسبت به دخالت نظامی ناتو در این کشور هشدار دادم و گفتم که این دخالت، لیبی را تبدیل به کشوری شکست خورده و بستری برای هرج و مرج خونین و گروه های تندرو و نقطه ای مناسب برای آغاز سفر هزاران مهاجر به اروپا به دلیل نزدیکی به خشکی ایتالیا و امتداد سواحل آن به بیش از دو هزار کیلومتر در دریای مدیترانه خواهد کرد.
به گزارش مرور نیوز عطوان در سرمقاله این روزنامه نوشت: با روزنامه قدیمی انگلیسی «گاردین» رابطه ای خاصی داشتم که چندین سال ادامه داشت. در آن روزنامه مقاله های زیادی درباره لیبی نوشتم و نسبت به دخالت نظامی ناتو در این کشور هشدار دادم و گفتم که این دخالت، لیبی را تبدیل به کشوری شکست خورده و بستری برای هرج و مرج خونین و گروه های تندرو و نقطه ای مناسب برای آغاز سفر هزاران مهاجر به اروپا به دلیل نزدیکی به خشکی ایتالیا و امتداد سواحل آن به بیش از دو هزار کیلومتر در دریای مدیترانه خواهد کرد.
وی می افزاید، روزنامه گاردین که من به اطلاعاتش اعتماد دارم روز دوشنبه یکی از طرح های دولت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا را برای تجزیه لیبی به سه کشور کوچک بر اساس میراث دولت عثمانی یعنی یکی در ایالت «برقه» در شرق، دومی در طرابلس در غرب و سومی در «فزان» در جنوب این کشور فاش کرد و نوشت که «سباستین گروکا» یکی از مشاوران رئیس جمهور جدید آمریکا در امور خارجی و بارزترین کاندیدای به عهده گرفتن مقام فرستاده دولت آمریکا به لیبی پشت این طرح تجزیه است و نقشه آن را برای یک فرستاده اروپایی بلندپایه به عنوان بهترین راه حل برای بحران لیبی ارائه کرد، زیرا به باور وی دولت وفاق ملی به نخست وزیری «فایز السراج» که مورد حمایت سازمان ملل می باشد هیچ موفقیتی نداشته است.
این تحلیلگر عرب ادامه داد: این طرح، طرح تجزیه لیبی است که در سال های گذشته در روزنامه های انگلیسی و در این روزنامه نسبت به آن هشدار داده ایم، زیرا این طرح بحران لیبی را حل نمی کند بلکه بر پیچیدگی اش می افزاید چرا که اختلاف ها و نزاع ها را شعله ور کرده و نیز جنگ های داخلی بسیار خونینی را بدتر از جنگ های خونین کنونی در رابطه با ترسیم مرزها و توزیع ثروت های نفتی که بیشتر آن در هلال نفتی در اقلیم برقه در شرق لیبی است به راه می اندازد و این در حالی است که چنین ثروت هایی در طرابلس و فزان وجود ندارد و جامعه لیبی جامعه ای قبیله ای منطقه ای است و طرف های دخالت کننده در این کشور چه عربی باشند چه خارجی در دامن زدن به نزاع میان قبایل لیبی نقش بازی می کنند.
به اعتقاد عطوان، این نکته قابل توجه است که آمریکایی ها با طرح های انگلیس و فرانسه برای تقسیم و تجزیه لیبی بر اساس نقشه عثمانی پس از جنگ جهانی دوم مخالفت کردند، زیرا آنها به عنوان طرحی «وحدت گرا» و «فدرال گرا» می خواستند که درآمدهای نفتی میان همه ملت لیبی به تساوی و بدون هیچ گونه تفرقه ای تقسیم شود.
عطوان می افزاید، هنگامی که با دخالت ناتو در لیبی که به بهانه (ادعای) حمایت از مردم این کشور بود، مخالفت کردم «درهای جهنم» به روی من باز شد و از سوی دولت های عربی که همچنان از هرج و مرج خونین در این کشور حمایت می کنند و نیز از «لابی» صهیونیستی که می خواستند «لیبی جدید» از کشورهای سازشکار با این رژیم باشد، نامه های هجومی سختی به زبان انگلیسی با نام های لیبیایی رسید که به مانند آنها حتی خود ویلیام شکسپیر هم نمی تواند بنویسد. ده ها نامه به من و صدها نامه به گاردین و شبکه تلویزیونی بی بی سی انگلیسی رسید که در صفحه های تلویزیونی خود در آن زمان به عنوان صدای مخالف منتشر کردند.
«باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا به اشتباه خود (در لیبی) اعتراف و از حمایت دخالت نظامی در لیبی توسط ناتو ابراز ندامت کرده و گفته بود که این حمایت بزرگترین اشتباهی بود که در دو دوره ریاست جمهوری اش مرتکب شد و همپیمانان فرانسوی و انگلیسی خود را مسئول کامل آن چه در لیبی اتفاق افتاد و مسئول زیان هایی که در نتیجه این دخالت به بار آمد، دانست.
عطوان می نویسد، دولت ترامپ می خواهد سیاستی مخالف با سیاست اوباما در لیبی اتخاذ کند و در نهایت پشت دولت «وفاق ملی» را خالی کند و چه بسا طرح تجزیه این کشور را در پیش گیرد و راهی را برود که «جرج بوش» پسر در عراق در پیش گرفت و چیزی که دولت ترامپ اکنون در سوریه تلاش می کند، یعنی ایجاد کشور کُرد در شمال این کشور.
سردبیر روزنامه رای الیوم معتقد است، لیبی اکنون در بدترین دوران تاریخ خود به سر می برد؛ حتی بدتر از دوران اشغال توسط ایتالیایی ها؛ در این کشور سه دولت و سه پارلمان و ده ها گروه شبه نظامی وجود دارد که با هم درگیرند و هرج و مرج خونین سراسر این کشور را فراگرفته و به طور کامل امنیت و ثبات لیبی از دست رفته است. لیبی در فساد بی سابقه به سر می برد؛ طی شش سال گذشته از عمر «انقلاب»، 200 میلیارد دلار ودیعه ها و ثروت این کشور که نظام سابق به جای گذاشت، از سوی حاکمان جدید و هواداران آنها به سرقت رفت و به بانک های خارجی منتقل شد و نیمی از ملت لیبی به تونس و مصر و کشورهای اروپایی پناهنده شدند؛ این در حالی است که نیمی دیگر در این کشور مانده و با گرسنگی مواجهند و حداقل خدمات اساسی را در سایه شبه دولت ها که حتی به کارمندان شان حقوق نمی دهند، نمی بیند. این در حالی است که این کشور روی دریاچه ای از نفت قرار دارد.
عطوان می نویسد، همانطور که با حمله به لیبی توسط ناتو و کشته شدن 50 هزار نفر از مردم این کشور در بمباران های هواپیماهای آن مخالفت کردیم و بسیار نسبت به این مسئله اندوهگین شدیم، اکنون نیز با تجزیه این کشور مخالفیم. پرسشی که در این جا مطرح می کنیم این است که هواداران و تاییدکنندگان حمله به لیبی و بمباران این کشور و دادن پوشش قانونی و اشغال تریبون ها برای چند سال و دادن مژده برای آینده روشن برای لیبی جدید، آنها کجا رفته اند؟ چرا هیچ صدایی از آنها نمی شنویم و آیا از ملت لیبی همانند باراک اوباما کرد عذرخواهی می کنند؟.
عطوان در پایان نوشت: ما نمی خواهیم که عذرخواهی کنند، زیرا برخی از آنها همچنان در طرح های تخریب لیبی دست دارند و چهره واقعی خود را با ماسک های جدید پوشانده اند و برخی دیگر هم از نظرها پنهان شدند، چه بسا از ترس یا از شرم. خداوند به ملت نیک و دانای لیبی یاری دهد که سناریو دروغ ها و گمراه کردن ها را دریافت و چشمانش را به واقعیت باز کرد و اکنون حسرت زمان گذشته را می خورند.