سفر ترامپ به سرزمین‌های اشغالی در حالی انجام می‌شود که صهیونیست‌ها حساب ویژه‌ای بر روی مواضع وی در مخالفت با سیاست‌های منطقه‌ای ایران باز کرده‌اند و هیچ رویکردی برای از سر گیری سازش با فلسطینی‌ها و توقف شهرک‌سازی صهیونیستی را نمی‌پذیرند.

به گزارش مرور نیوز به نقل از روزنامه لبنانی الاخبار، سفر رئیس‌جمهور آمریکا به اسرائیل از دو ویژگی برخوردار است. ویژگی اول در رابطه با اصل برگزاری این اتفاق و ویژگی‌هایی است که در مناسبات دوجانبه وجود دارد و موضوع دوم در رابطه با پیام‌ها و شاخص‌های مربوط به این سفر در نتیجه شرایط ناشی از تحولات پیرامونی آن است. ما نمی‌توانیم در رابطه با سفر دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا به اسرائیل به عنوان نسخه مشابه سفر رئیس‌جمهور آمریکا به هر نقطه دیگر دنیا برخورد کنیم. بر کسی پوشیده نیست که پیامدهای سفر به تل‌آویو در ابعاد عمومی و سرکردگان دو طرف تفاوت اساسی از دیدار هر رئیس جمهوری از سرزمین های اشغالی دارد. این سفر نشان دهنده همبستگی و حمایت‌های متنوعی است که واشنگتن از این رژیم انجام می‌دهد. این سفر نیز مانند سفرهای گذشته ماهیت مشکلات و مصیبت‌های ملت فلسطین و ملت‌های منطقه در نتیجه اشغالگری را نشان می‌دهد که منبع اصلی آن واشنگتن است. تجاوزهای رژیم صهیونیستی نماد استراتژی عمومی اسرائیل در قبال تمام منطقه است، چرا که موجودیت رژیم صهیونیستی نتیجه عوامل تمکین سیاسی و نظامی و اقتصادی است که آمریکا برای این رژیم فراهم آورده است.

از مهم‌ترین نمادهای موقعیت استراتژیک اسرائیل در استراتژی کلی آمریکا این است که واشنگتن در گذشته در برخی مسائل حساس و جنجال برانگیز با تل آویو اختلاف نظر داشته باشد، همانطور که بین دوقلوها نیز اختلاف نظر هایی وجود دارد. رژیم صهیونیستی در همین رابطه با حمایت لابی‌ها و مؤسسات مربوطه خود در نظام سیاسی آمریکا جنجال‌هایی در داخل کاخ سفید نیز به ‌راه انداخته است.

با روی کار آمدن ترامپ در منصب ریاست جمهوری آمریکا، تل آویو بیش از پیش روی این نکته حساب کرد که دوران ریاست جمهوری وی فرصت استثنایی برای مقابله با تهدیدات فراروی این رژیم است ، به ویژه در شرایطی که باثبات نظامی این رژیم در دو عرصه سوریه و عراق با شکست مواجه شد و در پی توافق هسته‌ای با ایران ، این کشور از سوی سایر کشورهای جهانی به رسمیت شناخته شده و به یک دولت هسته‌ای تبدیل شد. مهم‌تر از همه اینکه تل‌آویو معتقد است این اتفاق در حالی رخ داد که جمهوری اسلامی مجبور به ارائه امتیازات گسترده در گزینه‌های استراتژیک و سیاست‌های منطقه‌ای خود نشد.

در طرف مقابل رویکردهای راست گرا در سرزمین‌های اشغالی افزایش پیدا کرده و این گرایش ها از رئیس‌جمهور جدید آمریکا استقبال کرده است. این دیدگاه معتقد است که در سایه ریاست جمهوری ترامپ رویکردهای وی بیش از پیش به راست گرایان اسرائیل نزدیک است و آنها می توانند سرزمین های باقیمانده در اراضی فلسطین را به نفع خود مصادره کند. آنها معتقدند که گرایش های ترامپ می تواند آرمانگرایی های صهیونیست ها را که مقامات سیاسی این رژیم در اجرای آن متناسب با تحولات سیاسی روی آن حساب کرده اند را محقق کند.
با وجود آنکه مبالغه ها و افراط در محاسبات اسرائیل در زمینه‌های مختلف نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است، اما همچنان در سطحی قرار دارد که مورد رضایت اسرائیلی‌ها است. به ویژه در شرایطی که ترامپ اصرار دارد که از رئیس‌جمهور سابق آمریکا متفاوت باشد. با این وجود همچنان برخی نگرانی‌ها و ابهامات در رابطه با گزینه‌های آینده وی وجود دارد.

طبیعی است که حملات آمریکا به عرصه سوریه نمود عملی تمایز بین ترامپ و اوباما است که نتایج خود را در افکار عمومی و محاسبات اسرائیلی‌ها به جای گذاشته است. با وجود اینکه ترامپ هیچ طرح یا اقدام فوق‌العاده‌ای برای مقابله با ایران ارائه نداده، اما تل‌آویو همچنان امیدوار است که نتیجه سیاست‌های آمریکا در مقابله با سیاست خارجی ایران و حمایت این کشور از نیروهای مقاومت در لبنان و فلسطین را دنبال ‌کند و معتقد است که ترامپ می‌تواند در مقابله با توسعه توانمندی‌های موشکی ایران که مهم‌ترین اولویت تل‌آویو شمار می‌رود، وارد عمل شود.

فرود ترامپ در تل‌آویو در بازگشت از عربستان سعودی در سیگنال‌های زمانی خود حاوی دو پیام است. اول اینکه آمریکا از طریق معامله‌هایی که با عربستان انجام داد در چارچوب وعده‌های انتخاباتی ترامپ غرامت مالی مناسبی برای حمایت از این کشور را به صورت پیش پرداخت، گرفته است. موضوع دوم این است که آمریکا بار دیگر حمایت نامحدود خود در ابعاد مالی و اقتصادی و نظامی و سیاسی از رژیم صهیونیستی نشان داد و موقعیت اسرائیل در نسخه جدید برنامه‌ریزی‌های آمریکا در منطقه مشخص شد.

نتیجه نشست‌های انجام شده در ریاض و تل‌آویو هرچه که باشد، یک حقیقت واحد را نمی‌توان نادیده گرفت و آن این که آمریکا که بزرگ‌ترین قدرت نظامی و اقتصادی دنیا به شمار می‌رود، دیگر در شرایط قبل از چند دهه پیش قرار ندارد. نیروهای متخاصم با آمریکا و اسرائیل در منطقه قدرت و تجربه بیشتری نسبت به گذشته دارند. با وجود اینکه تغییر گزینه‌های ریاست جمهوری آمریکا پیامدهایی دارد که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت، اما تصمیم سازان بین‌المللی و منطقه‌ای عناصر قدرت در دست طرف مقابل و قید و بندها و محدودیت‌های فراروی این برنامه را نیز نمی‌توانند نادیده بگیرند.

در همین راستا روزنامه صهیونیستی هاآرتص به نقل از یک مسئول عالی رتبه کاخ سفید می‌نویسد که ترامپ از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین خواهد خواست اقداماتی را در جهت اطمینان‌سازی و ایجاد فضای مناسب برای از سرگیری مذاکرات سازش میان دو طرف انجام دهند. ترامپ در این دیدار از نتانیاهو خواهد خواست روند توسعه شهرک‌سازی‌های صهیونیستی را متوقف کند و از عباس نیز خواهد خواست بر ضد اقدامات تحریک‌آمیز به وجود آمده در تشکیلات خودگردان وارد عمل شود. این مسئول آمریکایی می‌افزاید که ترامپ در گفتگو با محمود عباس در رابطه با اقداماتی که برای توقف گرایش‌های تحریک‌آمیز و مقابله با خانواده‌های عناصر مقاومت مطرح می کند، جدی است و شفافیت بالایی در این زمینه دارد.

از سوی دیگر مسئولان ارشد کاخ سفید تأکید دارند که سفر ترامپ به سرزمین‌های اشغالی با هدف ایجاد تحرک در مذاکرات سازش بین اسرائیل و فلسطین یا ارائه یک راهکار سیاسی جدید در این رابطه نیست. بلکه دولت ترامپ معتقد است که ایجاد تحرک در این روند زود است. به این ترتیب ما اعتقاد نداریم که زمان برای برپایی نشست سه جابنه در فلسطین اشغالی به وجود آمده باشد.

این روزنامه صهیونیستی می‌افزاید که مهم‌ترین گفتمان برای اسرائیل همان چیزی است که ترامپ در روز سه ‌شنبه در موزه اسرائیل در قدس با آن مواجه خواهد شد ، این دیدار تمرکز ویژه‌ای بر ائتلاف بین اسرائیل و آمریکا خواهد داشت و هیچ کس نباید دیدگاهی در خصوص سازش ارائه دهد، چرا که این موضوع دلیل سفر ترامپ به اسرائیل نیست و دولت آمریکا هیچ رویکردی برای تحمیل شرایط خود به دیگران ندارد.