دکتر کامران شیوندی در رابطه با سند آموزشی انعقاد شده بین دولت و یونسکو اذعان داشتند:متأسفانه قراردادی آموزشی میان دولت ایران و سازمان یونسکو تنظیم شده است که نه با فرهنگ و نه با عقاید اسلامی ما تناسب دارد.
به گزارش مرور نیوز دکتر کامران شیوندی در رابطه با سند آموزشی انعقاد شده بین دولت و یونسکو اذعان داشتند:متأسفانه قراردادی آموزشی میان دولت ایران و سازمان یونسکو تنظیم شده است که نه با فرهنگ و نه با عقاید اسلامی ما تناسب دارد.وقتی این سند با سندهای شورای انقلاب عالی فرهنگی برای مدارس،دانشگاهها و آموزشگاهها مقایسه میشود،تفاوت،نقص و کمبودهای متعددی در آن مشاهده میشود.طبق سند آموزشی۲۰۳۰ قرارداد شده است که دانش آموزان ما به عنوان یادگیرنده تحت آموزش های سازمان یونسکو قرار گیرند.
متاسفانه مسئولین آموزشی و پرورشی ما از آن بی اطلاعاند؛در حال حاظر نیز آن مسئولینی که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نقش داشتند،ابراز بی اطلاعی از این سند مینمایند.اکنون نیز که این محتویات این سند رو شده است،باید به بررسی محتوای مختلف آن پرداخت.
سابق نیز بحث این وجود داشت که آموزش باید از پرورش جدا باشد؛یعنی پیشنهاد گردید که وزارتی جداگانه برای آموزش تشکیل گردد؛در سایر کشورها نیز وزارت آموزش و پرورش به همراه هم هستند.تربیتهای سیاسی،اجتماعی،اعتقادی،هنری،اخلاقی و… ،همه باید در بستر آموزش و پرورش صورت پذیرد.
ایشان در ادامه با اشاره به نکتهی مهمی بیان داشتند:طبق این سند،باید اطلاعات کمی و کیفی دانش آموزانمان را در اختیار سازمان یونسکو قرار دهیم که این عمل،بسیار بسیار خطای بزرگی است و نباید اطلاعات مختلف از جمله تعداد،نخبه بودن دانش آموزان،طرز فکر آن ها و از این قبیل موارد در اختیار یونسکو قرار گیرد.
نکته دیگر این است،با این که این سازمانها مردمی هستند،اما میبینیم که برای مثال در سازمان ملل شاهد دخالت مؤثر برای جلوگیری از اتفاقات ظالمانه در جهان نیستیم و اقدامی برای دفاع از حق مظلومین انجام نمیشود؛با این حال از لحاظ عقلی و منطقی نمیتوان به چنین سازمان هایی برای پرورش فکر دانش آموزانمان اعتماد کرد.به خصوص دختران ما وقتی تحت تأثیر آموزش هایی به دور از عقاید اسلامی و منطقی خود قرار گیرند،تحت تأثیر قرار گرفته و باعث تغییر اندیشه ی اسلامی در نسل های آینده کشور میشوند.
اگر سند تحول آموزش و پرورش و سند ۲۰۳۰ با یکدیگر مقایسه گردند،مشاهده میگردد که اهداف کلی و جزئی آن متناقض اند و کمبودهایی در آن ها مشاهده می شود.ما باید دانش آموزان را با تقوا و با اخلاق تربیت کنیم؛باید روحیهی مقابله با ظلم و استکبار را به آن ها القا نماییم.این ها همه در سند تحول آموزش و پرورش وجود دارد،اما در سند۲۰۳۰ هیچ یک مشاهده نمیشود.
شیوندی در مورد اهداف آموزشی و پرورشی کشورمان بیان کرد:ایران قرار است به عنوان راه برندهی تمدن سیاسی دیگر کشورها باشد،باید با هر سختی و مشقتی این مسیر مهم را طی کنیم.برای مثال در کشوری مانند مالزی و در جلسات مختلف از دانشگاه علامه طباطبایی و امثال این دانشگاه در حوزه ی علوم انسانی یاد شده و نظریه اسلامی خود را از این دانشگاه خواستارند که در کشور خود اجرا نمایند؛اینها نشان دهنده الگوی اسلامی بودن ایران نسبت به سایر کشورها میباشد.با توجه به این اصل مهم،هیچ دلیلی برای پیروی و انعقاد از این سند نیست.
سؤال این است که آیا آن ها به ما نیاز دارند که از ما دعوت کرده اند یا ما به این سند نیاز داریم؟
آن مسئولینی که تنظیم کننده و موافق این سند بوده اند باید پاسخگو باشند؛این سند باید از چندین بعد(سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و…) بررسی شود.
سؤال دیگر این است که در نظام آموزشی جمهوری اسلامی در چه زمانی سابقه داشته که بیگانگان تجویز صحیحی برای دانش آموزان ما داشته باشند؟آن ها به دنبال ترویج فرهنگ انگلیسی اروپایی هستند.
در پایان عرضه داشت که:من به تمامی متخصصین و دغدغه داران عرض می کنم که این سند را بدون هیچ گونه سوگیری سیاسی و مذهبی بررسی نمایند که شاهد نتیجهی نامطلوبی در آینده نباشیم.