روزنامه اعتماد درباره رفتار رای دهندگان در انتخابات 96 و پس از آن به ارایه گزارشی پرداخت و نوشت: انتخابات ریاست جمهوری ٩٦ با رای ٢٤ میلیونی مردم به حسن روحانی برای بسیاری از تحلیلگران دو جناح قابل پیشبینی نبود. مناظره ها و گفت وگوهای انتخاباتی همه گواهی بر رقابتی تنگاتنگ بین دو جریان سیاسی کشور داشت.
به گزارش مرور نیوز، در ادامه این گزارش می خوانیم: فعالان سیاسی جریان اصلاحات که در سال ٩٢ توانسته بود از عسرت سیاسی خود فاصله گرفته و در فضای سیاست کشور قدعلم کند، بر اهمیت انتخابات ٩٦ برای ادامه راه دموکراسی خواهی و اصلاح طلبی تاکید داشتند و پایگاه اجتماعی خود را به مشارکت در انتخابات دعوت کردند.
محدوده این ارزیابی کجا است؟ معمولا تحلیل انتخابات 1396 (ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای شهر و روستا) «تهران محور» و بیشتر مبتنی بر «تجربیات» قابل مشاهده تحلیلگران تهران نشین (عمدتا مردها) و مقداری هم با توجه به «نظرسنجی ها و نتایج آماری انتخابات» وزارت کشور است.
در صورتی که برای تحلیلی «فراتهرانی» ما نیازمند به آگاهی از نظرات شهروندان، پس از انتخابات در سراسر کشور هستیم. بدین معنا که در «سطح کمی» از مردم (شهر و روستا، زن و مرد، فقیر و غنی) نظرسنجی شود که چرا به روحانی یا رییسی رای دادهاند؟ و همچنین دلایل آنها که رای ندادهاند را نیز بدانیم تا بر اساس این دادههای سراسری بهتر بتوان پیروزی روحانی و شکست رییسی را تبیین (تعلیل) کرد. همچنین در «سطح کیفی» در این بررسی باید نظر فعالان انتخاباتی را که در استان ها و شهرها فعال بودند جویا شویم. با وجود اهمیت این توضیحات و تا انجام تحقیقات فراتهرانی، این بررسی هدف محدودی دارد و کوشش میکند بر اساس شواهد و آمارهای در دسترس نقاط «قوت» و «ضعف» رخداد انتخابات 96 را در جامعه سیاسی ایران از زاویه اهداف و ارزشهای اصلاحطلبی ارزیابی کند و بر پیشنهاداتی برای آینده تکیه داشته باشد.
نقاط قوت
1- این انتخابات با مشارکت بیش از 70 درصد مردم ایران در جهان و منطقه لغزنده خاورمیانه، پایگاه اجتماعی دولت (دولت به معنای وسیع کلمه یا مجموعه نظام سیاسی) در ایران را تقویت کرد. واکنش های تند بعد از انتخابات (با توجه به سخنان بعضی از ائمه جمعه، مسوولان سپاه و مواضع سیاسی صدا و سیما) نشان میدهد که بخشی از نتایج این انتخابات باشکوه راضی نیستند.
2- به درستی نمیدانیم تا چه حد «کارنامه بحرانزدای روحانی» یا «ترس مردم از تقویت جریانی که در گذشته نشان داده پروای حقوق مردم را ندارد» بر نظر ایشان اثر گذاشته است امیدواریم در پیمایش در دست اقدام بتوانیم به این سوال بهتر پاسخ دهیم- اما فعلا شواهد و قراین بر این نکته صحه میگذارد که متغیر «ترس مردم...» عنصر قابل توجهی در جهتگیری آرا برای اجتناب از جناب رییسی داشته است. وقوع این پدیده در شرایط بحران اقتصادی، رشد فرهنگ سیاسی دموکراتیک در ایران را نشان میدهد.
3- با وجود اینکه اصولگرایان رادیکال از دو راهبرد آشکار ضدیت مستقیم با دولت روحانی (ضدیت قالیباف در مناظرههای تلویزیونی از همه آشکارتر بود) و دیگری توسل به یک پوپولیسم افسارگسیخته اقتصادی (مثل شعارهای قالیباف و رییسی: دویست و پنجاه هزار تومان یارانه، به همین میزان کارانه به میلیونها نفر بیکار، دو و نیم برابر کردن ثروت کشور و دادن سند مالکیت خانه به شانزده میلیون حاشیهنشین) و لمپنیسم فرهنگی (دیدار رییسی با تتلو برای جذب چهار میلیون فالوور تتلو) استفاده میکردند اما اکثریت مردم به این پوپولیسم مخرب پاسخ منفی دادند. با وجود توسل به این پوپولیسم و در کشوری که بیش از یک دهه است با رکود و تورم اقتصادی روبهرو است، نتایج انتخابات در اکثر نقاط ایران و همه اقشار جامعه نشان میدهد (24 میلیون رای روحانی در برابر 16 میلیون رای رییسی) که مردم ایران به نگاههای کوتاهمدت شعاری و پوپولیستی در اداره کشور یک «نه» بزرگ گفتند.
4- در این انتخابات تنها با «پوپولیسم مردمانگیز و مخرب» ذکر شده در بند 3 روبهرو نبودیم بلکه با «پوپولیسم و مردمگرایی مثبت» نیز مواجه شدیم. در این نوع مردمگرایی شخصیتهای مورد اعتماد مردم برای تشویق آنها به شرکت در انتخابات وعده دروغ ندادند بلکه آنها را با این واقعیت که کشور به حمایت مردم و «تکرار» آن حمایت نیاز دارد آنها را دعوت کردند و مردم نیز چنین کردند. یک روز پس از حمایت خاتمی از روحانی، آرای روحانی بیش از شش درصد رشد کرد و این مردمگرایی مخرب نیست بلکه سرمایه اجتماعی جامعه ایران است که در جریان انتخابات به نفع کاندیدایی که واقعنگرانهتر درباره جامعه ایران سخن گفته عمل کرد.
5- نقطه قوت دیگر اینکه، از ماهها قبل از تبلیغات انتخابات، از سوی اصلاحطلبان حصول اجماع کامل روی روحانی انجام گرفته بود و ائتلاف بزرگ اصلاحطلبان پس از دو انتخابات 1392 و 1394 در انتخابات 1396 نیز با انسجام بیشتر ادامه یافت، ائتلافی متشکل از همه لایههای اصلاحطلبان، اعتدالگرایان، اصولگرایان میانهرو، حاملان اختصاصی جنبش سبز و بخشی از تحولطلبان. این انتخابات خلاف نظر تحولطلبان نشان داد «عملگرایی» اصلاحطلبان همچنان در عرصه سیاسی ایران ثمربخش است.
6- روحانی خصوصا از مناظره دوم به بعد «ورزیده» عمل کرد و جمعیت گردانیاش عالی و بسیجگر بود. همچنین جهانگیری پدیده جذاب اصلاحطلبان بود که در مناظره اول و در کمپین روحانی نقش شوک موثر انتخاباتی را در فضای آنلاین بازی کرد. به طوریکه عبارت «قالیشویی اسحاق (جهانگیری)» در گفتوگوهای روزمره مردم وارد شد. این رخداد تاثیرگذار نشان داد توصیه خاتمی بر ماندن جهانگیری تا آخر مبارزات انتخاباتی به عنوان کاندیدای پوششی ریاستجمهوری توصیهای بجا بوده است.
7- حضور موثر در فضای آنلاین (فضای مجازی) نقطه قوت دیگر اصلاحطلبان بود. اما به چه معنا؟ با وجود اینکه 70 درصد تولیدات محتوایی در فضای مجازی متعلق به اصولگرایان و حدود 30 درصد متعلق به اصلاحطلبان بود، ولی نکته حایز اهمیت این است که 70 درصد مخاطبان فضای مجازی از همان 30 درصد تولیدات اصلاحطلبان استفاده میکردند، تولیداتی که بیشتر مردمی و بدون استفاده از امکانات دولتی تهیه شد و از اینها مهمتر بهکارگیری شیوههای نوین در کمپین تبلیغاتی فضای مجازی بود.
8- در انتخابات شوراها نمایندگان فراکسیون امید در هیات نظارت بر انتخابات شوراها اقدامی اساسی انجام دادند و با پافشاری و استواری بر مواضع شان تلاش کردند که ردصلاحیت کاندیداهای شوراها را به حداقل برسانند.
9- با وجود طولانی بودن صفهای رایگیری (بیش از دو ساعت)، سخت بودن نوشتن نام 21 نفر بر روی برگه رای و متاسفانه با توجه به پخش تبلیغات به صورت لیستهای موازی در برابر لیست اصلی اصلاح طلبان، پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهرهای بزرگ، پیروزی اختصاصی اصلاح طلبان از 1384 تاکنون است.
10- جمعیت اهل سنت ایران بالاترین رای را (حدود 90 در صد) به روحانی و دولت رسمی دادهاند و این در شرایطی است که این مناطق نسبت به سایر نقاط کشور بیشتر در معرض مشکلات اقتصادی در استفاده از امکانات عمومی قرار دارند.
11- این انتخابات برای کسانی که هدفشان جا انداختن جناب رییسی بود مشکل ایجاد کرد. به خصوص دیدار رییسی با تتلو و پیامدهایش کار دفاع کردن از رییسی را حتی برای هواداران مومن اصولگرا هم سخت کرده است.
12- تمام فعالیتهای ستادهای انتخاباتی را از صدر تا ذیل اکثرا جوانان بین 30 تا 40 سال انجام دادند. از این نظر نسبت به گذشته پیشرفت در مشارکت نسلی داشتیم.
13- خوشبختانه صدای تحریمکنندگان در این انتخابات (مانند رضا پهلوی، احزاب کرد مسلح مثل حزب دموکرات و کومله، سازمان جبهه ملی در خارج از کشور) از سوی مردم ایران شنیده نشد. حتی همین اقلیتی که انتخابات را تحریم کردند از واژه تحریم استفاده نکرده و از واژه «امتناع» استفاده کردند.
14- اصلاحطلبان و دولت روحانی در این انتخابات به امنیت و توجه به اقشار کمدرآمد (یا توجه به اصل عدالت اجتماعی) توجه ویژه نشان دادند.
15- همایش جوانان ستاد روحانی، فیلم انتخاباتی روحانی و ستادهای خیابانی حزب اتحاد بسیار موثر و پرنفوذ بودند.
16- مشارکت بالای ایرانیان خارج از کشور.
نقاط ضعف
1- ما به یک بررسی جامعتر و فراتهرانی درباره انتخابات 1396 نیاز داریم. لذا تا انجام این تحقیقات درباره ارزیابیهایی که از انتخابات میشود نباید غلو کرده و با احتیاط از آنها استفاده کرد.
2- به نظر میرسد مخالفت اصولگرایان رادیکال علیه دولت روحانی پس از شکست در انتخابات همچنان ادامه دارد (به عنوان مثال حرام خواندن رای مردم، تخطئه روحانی از طریق تشبیههای نامدلل تاریخی و یورش به سیاست خارجی تعاملی روحانی.)
3- مهمترین وعده انتخاباتی دولت روحانی مهار بیکاری است. این دولت در اجرای وعده مهار بیکاری، سالانه به سرمایهگذاری 60 میلیارد دلاری نیاز دارد که این سرمایه گذاری جز از طریق سیاست تعاملی و احترام متقابل با خارج میسر نیست. اما یکی از جهت گیری های مخالفان رادیکال خنثی کردن این سیاست تعاملی است.
4- اصولگرایان افراطی با ماجرای تتلو و حرام اعلام کردن رای مردم یا با تبلیغ کردن روی این جمله آیت الله مکارم که «ما از روی ناچاری بیان میکنیم که با رای مردم باید امور کشور اداره شود»، نشان دادند که از سقوطی اخلاقی رنج میبرند.
5- روحانی در انتخابات از شعار مهم «آزادی، امنیت، آرامش و پیشرفت» استفاده کرده و برنامههای مهمی را اعلام کرده است (حمایت از کارگاههای کوچک و متوسط، گسترش شرکتهای دانش پایه، جذب سرمایه داخلی و خارجی، گسترش گردشگری، تقویت نظام جامع تامین اجتماعی، رساندن سطح رفاه اقشار ضعیف در سه مرحله و وعدههای دیگر.)
6- با ادامه موانع اشاره شده در بالا، خطر بازگشت به وضعیت قبل یا غیر نرمال گذشته (یا مثل دوره قبل از1392) وجود دارد.
7- اگرچه در تهیه لیست شورای شهر، میشد شفافتر و دموکراتیکتر عمل نمود اما در مجموع لیستهایی که رای آوردهاند قابل دفاع هستند. تعداد افراد پاکدست، متخصص، جوان و زنان در شوراها قابل توجه است. اما از آنجا که این لیستها «جبههای» تدوین شده اما احتمال بروز اقدامات «تکنوازانه» هست.
8- اگرچه اصلاح طلبان در این انتخابات با انجام نظرسنجی های گوناگون توانستند خلاف سال 1384 روند رفتار انتخاباتی مردم ایران را تشخیص دهند و خوب بر هم اثر بگذارند. ولی همچنان اصلاح طلبان نسبت به آگاهی از داده های اساسی و تجزیه و تحلیل کارشناسی آن ضعیف هستند و این رسانهها و شبکههای اجتماعی هستند که دادههای تحلیلی آنها را تشکیل میدهد. در صورتیکه این روند باید معکوس یا حداقل دو طرفه باشد.
9- هماهنگی و انسجام میان ستادها (ستاد روحانی، ستاد شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان و ستادهای حزب اتحاد) میتوانست بیش از این باشد. اگر وزارت کشور تعداد صندوقها را بیشتر کرده بود و با انسجام بیشتر ستادها میشد دو میلیون نفر بیشتر از مردم رای گرفت.
جمعبندی، راهبردها و پیشنهادات
1- به لحاظ عملی ائتلاف و انسجام اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه رو مثل سال 92 و 94 و 96 تا انتخابات دو سال آینده مجلس و انتخابات 1400 ریاست جمهوری باید ادامه پیدا کند. خصوصا انتخابات شوراها نشان داد سازماندهی جریان «جبههای اصلاحات» را باید بازسازی و دموکراتیک تر کرد.
2- این انتخابات نشان داد در ایران همچنان نوعی «دموکراسی غیر لیبرال کنترل شده» در حال آزمون شدن است. اگر همین مقدار دستاورد در آینده با مشکل روبهرو شود، مساله بحران دستاورد انقلاب اسلامی تشدید میشود.
3- این انتخابات نشان داد که نیروهای جامعه مدنی برای بیرون بردن جامعه سیاسی ایران از چرخه تاریخی «اقتدارگرایی، بینظمی، دوباره اقتدارگرایی» جدی هستند.
4- این انتخابات نشان داد همچنان چالش اصلی در کشور چالش سیاسی بین طرفداران حکمرانی خوب با طرفداران حکمرانی آمرانه است. زیرا عمل مبارزات انتخاباتی میان دو نیروی اصلاحطلبان و اصولگرایان روی شکاف طبقاتی نبود و در هر دوسو هم رایدهنده طبقه متوسط، هم طبقه پایین و هم طبقه بالا وجود داشت.
5- به زبان مردمی میتوان گفت در این انتخابات اکثریت مردم طعم شکست را نچشیدند. این پیروزی کمک مردم به ایران در منطقه حساس خاورمیانه بود و به نظر میرسد منتخبین مردم هم در شوراها میتوانند سطح کارایی و مبارزه با فساد در سطح شهرداریها را ارتقاء دهند.
6- به احتمال زیاد همانطور که اصولگرایان رادیکال نگذاشتند دولت روحانی از برجام در مسیر حرکت کشور به سوی توسعه خوب استفاده کند همچنان اجازه نمیدهند که دولت روحانی از انتخابات باشکوه 1396 استفاده کند.
7- ما (یعنی اصلاحطلبان و دولت روحانی) باید بدانیم رای اقشار ضعیف معمولا سلبی است. نباید این جمعیت ناامید شود؛ اجرای وعدههای مبتنی بر عدالت اجتماعی روحانی مهم است.
8- نیاز به اجماع ملی بر سر مهار چالش های اقتصادی و زیست محیطی حیاتی است و این خط باید راهنمای اصلاح طلبان باشد. در صورتیکه خط راهنمای اصولگرایان رادیکال تشدید شکاف میان اصلاح طلبان و مقام رهبری است. همچنین دولت روحانی به آرامش برای جذب سرمایه گذاری نیاز دارد و این موضوع هم منوط به تعامل با رهبری و اجماع ملی است.
9- ممکن است تصور شود سخنان روحانی پس از انتخابات تند است. درصورتی که این سخنان پاسخی حداقلی به مواضع خصمانه تندروها است. به بیان دیگر روحانی به دنبال ستیز نیست بلکه به دنبال آتش بس به نفع اجماع ملی است.
10- روحیه امید در میان هواداران و خودمان نباید با نقد غیر همدلانه از دولت روحانی ضعیف شود. از این نظر توجه به تجربه 1380 تا 1384 و تجربه 1392 تا 1394 مهم است.
11- با توجه به نقش پررنگ زنان در این انتخابات، هم در کارهای ستادی و هم در پای صندوقهای رای، دادن فرصت بیشتر به زنان در سطوح مدیریتی ضروری است.
12- چرا نباید از جوانانی که با دست خالی یک کمپین موثر انتخاباتی را در ایران سازمان دادند در مدیریت امور دولتی استفاده کرد؟