امروز ملت ایران به مسئولان و کارگزارانی نیازمند است از جنس سلیمانی که کارآمدی خود را در صحنه عمل نشان داده و اثبات نموده است چون «مرد میدان» بود؛ کابینه سلیمان در دولت مقاومت و پیشرفت یعنی کارگزارانی از جنس سلیمانی.
روح الله قادری- علی کریم زاده - اعضاء هیات علمی دانشگاه جامع امام حسین (ع)- مرور نیوز، دولت دوازدهم شیخ حسن روحانی با همه مصائب و مسائلی که در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی کشور ایجاد نمود، رو به افول است و فضای سیاسی و اجتماعی کشور آماده و مهیای برگزاری انتخاباتی حساس و سرنوشت ساز ریاست جمهوری سال 1400میباشد؛ انتخاباتی که دیگر انتخاب بین دو جریان سیاسی متعارفِ آزموده شده نخواهد بود.
دولت کنونی که در عمل تجربه تلخ و ناکارآمد غربگرایی را در عرصه اقتصاد و سیاست دوباره تَکرار نمود، سر از مونگولیسیم سیاسی درآورد و شد آنچه دیدیم و شنیدیم. دولتی که بیش و پیش از ملت به غرب اعتماد و اتکا نمود. بیتدبیری و بیتحرکی دو شاخص کلیدی و طلایی حکمرانی اصلاحطلبی در قامت اعتدالگرایی بود. تعاملگرایی در حوزه خارجی با وادادگی سر از تسلیم در برابر بیگانگان درآورد و در عرصه داخلی با ناکارآمدی نیز منجر به احساس بیپناهی و استیصال عمومی با انبوهی از مشکلات معیشتی و اقتصادی گردید.
این است کارنامه غربگرایانی که در نظر و عمل دچار بنبست استراتژیک شده و هنوز هم با امید به تنفس مصنوعی دولت جدید آمریکا دست و پا زده و احیاء برجام نافرجام را در دل میپرورانند.
حالا جامعه ایرانی مانده است با سرطان بیتدبیری و طاعون ناامیدی!! و این البته پایان ماجرا نیست. پایانی که از ابتدا بد شروع شد، یعنی هم راه را غلط انتخاب نمود و هم غلط گام برداشت. چرا که منطق انقلاب اسلامی منطق راه را درست انتخاب کردن و درست گام برداشتن است؛ منطقی که با اتکاء به مردم و ظرفیتها و توانمندیهای داخلی و همچنین با تکیه بر دیپلماسی فعالانه و مقتدرانه منطقهای و بینالمللی به دنبال ایرانی قوی، مقتدر و مستقل بوده و هست. چنین ایرانی البته هیچ وقت توسط هیچ کشور سلطهگر و مستکبر آمریکایی و اروپایی پذیرفته نشده اما دیر یا زود باید با این واقعیت انکارناپذیر کنار بیایند.
در چنین شرایطی انتخاب راهبردی و ابدی ملت ایران فارغ از سیاسیبازی و سیاسیکاری جریانهای قدرتطلب و عافیتطلب سیاسی، تنها یک گزینه است:
«مقاومت و پیشرفت»، اما کدام مقاومت و چگونه پیشرفتی..؟!!
حقیقت مقاومت، نه سکون و درجازدن و عقبگرد که حرکت و پیشرفت رو به جلو است؛ حرکتی که به موازات مقابله با فشار خارجی، نه فقط از مسئله معیشت مردم و رفاه ملی غافل نیست، بلکه معتقد است تنها راه سعادت اجتماعی و کمال معنوی جامعه، پیشرفت مقاومتپایه است که متکی بر ظرفیتها و توانمندیهای عظیم داخلی و تعامل عزتمندانه و هوشمندانه در عرصه منطقهای و بینالمللی میباشد.
بله، این معنای حقیقی مقاومت است که توسط مخالفان مقاومت، بیش از چهل سال است وارونه جلوه مینماید. لذا تشکیل دولت مقاومت و پیشرفت نیازمند کارگزارانی است که اولاً مقاومت را از درون خود شروع کرده باشند و ثانیاً رفتار اجتماعی و سازمانی ایشان نیز در همین مسیر معنا و مفهوم پیدا کرده باشد و ما شخصیتی ارزشمند و کمنظیر چون شهید حاج قاسم سلیمانی را داریم که تعیّن حقیقی چنین منطق و مکتبی است که از دل انقلاب اسلامی برآمد و در عمل نشان داد که با مقاومت و پیشرفت همه جانبه است که کشور را نه تنها میتوان از تهدیدات خارجی علیه استقلال، اقتدار، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی مملکت دور نمود، بلکه دقیقاً با همین روحیه و رویکرد راهبردی است که میتوان فرصتهای بینظیری در عرصه ملی و بینالمللی را برای کشور ایجاد نمود تا جامعه ایرانی را به یک جامعه الگو، موفق، کارآمد و رو به جلو تبدیل نماید. این تنها گزینهای است که میتواند گام دوم انقلاب و سده شمسی جدید ایرانزمین را به آرمانهای بلند خود نزدیکتر نماید.
امروز ملت ایران به مسئولان و کارگزارانی نیازمند است از جنس سلیمانی که کارآمدی خود را در صحنه عمل نشان داده و اثبات نموده است چون «مرد میدان» بود؛ کابینه سلیمان در دولت مقاومت و پیشرفت یعنی کارگزارانی از جنس سلیمانی: سلیمانی دیپلمات، سلیمانی اقتصادی، سلیمانی فرهنگی، سلیمانی علمی-فناورانه، سلیمانی بهداشتی-درمانی، سلیمانی حقوقی-قضائی، سلیمانی صنعتی-تجاری، سلیمانی دفاعی-نظامی و ... ؛
چنین دولتی را مردم سالهاست به انتظار نشستهاند. دولتی قوی که سابقه روشن و شفاف اعتقادی، سیاسی و اقتصادی مقاومتی داشته باشند با برنامه مدون، منسجم و عملیاتی در دو بُعد سیاست داخلی و سیاست خارجی. کارگزاران چنین دولتی برای عزت ایران و ایرانی به همان میزان که در برابر زیادهخواهیها و زورگوییهای نظام سلطه مقاومت میکنند، از مشاهده فقر مردم شبها چون مارگزیده به خود میپیچند و روزها با تلاش و مجاهدت نفسگیر به دنبال رفع فقر و تقویت بنیه اقتصادی و معیشتی ملتاند. دولت مقاومت و پیشرفت، دولتی قوی است که مبارزه با فساد (نه فقط مفسدان) بدون تبعیض را هرگز و هرگز سطحی و تزئینی نمیانگارد، بلکه مبارزهای فراگیر، ریشهای و راهبردی را –با هماهنگی با سایر قوا- در دستور کار خود قرار میدهد. دولتی قوی که در عرصه بینالمللی هرگز توان دفاعی-موشکی و حضور منطقهای و فرامنطقهای کشور را که دو عامل مهم و راهبردی در تامین اقتدار و امنیت ملی کشورند، قربانی وعدههای توخالی و فریبکارانه دشمنان نخواهد کرد و به جای تکیه بر عصای پوسیده دشمن بر ظرفیتها و توانمندیهای عظیم داخلی برای بهبود وضعیت عمومی جامعه تلاش میکند. چرا که با منطق مقاومت در صورت توجه به ظرفیتهای داخلی، سایه فقر و فشار را از سر مملکت دور خواهد نمود.
امروز دیگر بدون دولت قوی و قدرتمند و بدون تکیه عالمانه و صادقانه بر جوانان مومن خردمندِ ایرانزمین، نه میتوان تهدید را از سر مملکت دور نمود و نه میتوان فرصتها را مغتنم شمرده و در خدمت رفاه ملی و معیشت عمومی قرار داد.
فراموش نکنیم که مقاومتِ امروز، نه شعب ابیطالب که «فتح مکه» را به دنبال خواهد داشت. این وعده راستین و صادق الهی است:«فَلا تَهِنوا وَ تَدعوا اِلَی السَّلمِ وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ وَ اللهُ مَعَکُم وَ لَن یَتِرَکُم اَعمالَکُم».