ایمانی: آقای رییسی گفتند ما برای شنیدن صدای معترضان گوش شنوا داریم. این شنیدن صدای معترضان از چه طریقی باید حاصل شود؟
ناصر ایمانی در گفتوگو با خبرنگار مرورنیوز، در پاسخ به اینکه آیا گفتگوی تلویزیونی آقای رییس جمهور درباره حوادث اخیر و تماس تلفنی با خانواده مرحومه مهسا امینی در مخاطبان حس اقناع را به وجود آورده گفت: به نظر من آقای رییس جمهور خیلی در این کار موفق نبودند. البته باید مخاطبان را به دستههای مختلف تقسیم کرد. بخشی از آنها کسانی هستند که در تظاهرات خیابانی حضور دارند که برخیهایشان هم دست به اغتشاش میزنند. در میان این بخش که اصلا امکان ایجاد مفاهمه مشترک با مجموعه دولت و حاکمیت وجود ندارد و ارتباط دولت با این بخش از جامعه کاملا قطع شده است. درواقع این بخش از جامعه به دلایل مختلف آنچه را که مجموعه حاکمیت به زبان میآورد را استماع نمیکنند. بنابراین نه تنها صحبتهای آقای رییسی بلکه صحبتهای دیگر افراد و جریانها هم تاثیری در این بخش از جامعه نمیگذارد.
وی افزود: یک بخش دیگر از مخاطبان صحبتهای آقای رییسی آن دسته از مردم هستند که احتمالا با معترضان همدردی میکنند. اما دسته دیگر کسانی هستند که نه تنها با معترضان همدلی نمیکنند بلکه اقدامات آنها را بر خلاف مصالح کشور میدانند. برای این بخش سوم ممکن است تا اندازهای صحبتهای آقای رییس جمهور اثرگذار باشد. اما باید این مساله را در مجموعه شرایط نگاه کرد تا ببینیم این صحبتها تا چه حد میتواند موثر باشد. به عنوان نمونه آقای رییسی گفتند ما برای شنیدن صدای معترضان گوش شنوا داریم. این شنیدن صدای معترضان از چه طریقی باید حاصل شود؟ پاسخ به چنین سوالاتی تاحدودی مشکل است. یعنی آیا از طریق فضای مجازی، رسانهها یا اعطای مجوز برای تظاهرات اعتراضی قرار است صدای معترضان شنیده شود؟
این تحلیلگر اصولگرا درواکنش به اینکه چرا با وجود اعلام موافقت سران قوا با حق اعتراض و تفکیک آن از اغتشاش مفهوم سازی و سازوکار روشنی برای آن تعریف نشده تصریح کرد: از اساس آن چیزی که سران محترم سه قوه درباره حق اعتراض گفتهاند چیزی است که در قانون اساسی آمده است. درواقع نیازی به تکرار از سوی سران سه قوه ندارد. چون در قانون اساسی آمده که راهپیمایی اعتراضی به شرط اینکه مخل به مبانی اسلام نباشد میتواند با مجوز قانونی انجام شود. اما چیزی که در افکار همه یا بخشی از مردم بعد از گذشت سالیان سال انباشت شده این است که هر بار اعتراضی پیش میآید گفته میشود اعتراض از اغتشاش جداست. بعد هم گفته میشود اعتراض از راههای قانونی مجاز است. اما در عمل از جهت قانونی حق هیچ نوع اعتراضی داده نمیشود. نتیجه هم این میشود که راهکاری برای آن افرادی که میخواهند اعتراض کنند جز اینکه بخواهند غیرقانونی به خیابان بیایند وجود ندارد. در این زمینه هم قاعدتا عدهای هستند که از آب گل آلود ماهی میگیرند، اغتشاش ایجاد میکنند، دست به آتش سوزی و خسارت به اموال عمومی میزنند. سرویسهای اطلاعاتی بیگانه هم که بیکار ننشستهاند. رسانههای خارجی هم که انجام این کارها را وظیفه خودشان میدانند. پس نتیجه همین میشود که میبینیم.
ایمانی ادامه داد: اعتراضات کنونی هم که تمام شود باز به همان نقطه اول برمیگردیم و همه چیز فراموش میشود. سالهاست که این وضعیت درحال تکرار است. آیا تا به حال یک حزب، تشکل یا صنف که درباره نحوه اداره کشور اعتراض داشته باشد توانسته از وزارت کشور برای انجام راهپیمایی در فلان زمان و مکان مجوز بگیرد؟ آیا امکان چنین چیزی را داریم؟ تا به حال که چنین اتفاقی نیفتاده و نتیجه هم همین مشکلاتی است که تا به حال شاهد آن بودهایم.
وی درباره اینکه موتور محرکه اعتراضات اخیر را باید تقاضا برای گشایشهای فرهنگی و اجتماعی ببینیم یا به مطالبات اقتصادی نقش پررنگتری بدهیم گفت: مجموعهای از عوامل متعدد در این وضعیت دخیل هستند و نباید فقط یک عامل را در نظر گرفت. درواقع انباشتی از مطالبات فرهنگی، اقتصادی، نحوه مدیریت کشور و احساس ناامیدی باعث بروز چنین اعتراضاتی میشود. اما اگر بخواهیم در این اعتراضات اخیر بررسی کنیم که کدام عامل تا اندازهای پررنگ تر بوده، با توجه به بعضی فاکتورها مطالبات فرهنگی سهم بیشتری داشته است. اما مجموعهای از همه این عوامل در آن دخیل بوده است.
ایمانی در پاسخ به اینکه در کوتاه مدت و برای فروخواباندن آتش نارضایتیهای عمومی اخیر چه باید کرد اذعان داشت: تجربه نشان میدهد بعد از اینکه امواج اعتراضات تمام میشود همه چیز تمام میشود. یعنی هیچکس دنبال راهکار نیست. امیدواریم این بار اینطور نباشد. اما تجربههای قبلی این را نشان میدهد. ولی باید به مجموعهای از راهکارهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت قائل شد. درمورد راهکارهای کوتاه مدت میشود اقدامات، بررسیها و کارشناسیهایی را به انجام رساند. اما معمولا بعد از پایان موج اعتراضات همه چیز تمام میشود و مردم و مسوولان به خانههایشان برمیگردند.