یک کارشناس سیاسی اصولگرا گفت: من گلایه و اعتراض بسیار جدی دارم که چرا بسیاری از شخصیتهای سیاسی معروف خود را کنار میکشند؟ این کنارهگیری در تاریخ خواهد ماند که در این شرایط حساس برخیها یک گونی به سر خودشان میکشند که هیچ چیزی را نبینند و نشنوند.
به گزارش مرورنیوز، ناصر ایمانی، درباره اینکه آیا ما امروز با شرایط طرد چهرههای میانهرو از سپهر سیاسی کشور مواجه هستیم اظهار کرد: من چنین تصوری ندارم. من طور دیگری به این موضوع نگاه میکنم. معتقدم در این شرایط میانهروها مصلحت اندیشانه سکوت کردهاند و میدان را برای برخی از افراد رادیکال باز گذاشتهاند. پس هیچ کس میانهروها را طرد نکرده است. متاسفانه میانهروها تاحدودی مصلحتاندیشانه رفتار میکنند و وقتی شرایط به هم میخورد به کنج عزلت میخزند و این اصلا قابل قبول و پذیرش نیست.
وی درباره اینکه چرا سرنگونی طلبان که در کشورهای غربی با ایجاد گروههای لابی به دولتهای غربی برای تحریم مقامهای ایرانی فشار می آورند نوک پیکان حملات را متوجه چهرههایی نظیر آقای دکتر ظریف میکنند گفت: براندازان یعنی کسانی که میخواهند نظام جمهوری اسلامی را براندازی کنند. آقای دکتر ظریف، میانهروها و امثال اینها همگی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی تعریف میشوند. بنابراین برای براندازان اصلا تفاوتی ندارد که این چهرهها تندرو، کندرو یا میانهرو باشند. آنها به تعبیری همه را نشانه گرفتهاند. البته طبعا براندازها خیلی هم بی تمایل نیستند که افراد میانهرو مورد تحریم قرار بگیرند که راه را برای رادیکالهای سیاسی باز بکنند. همچنان که خود این براندازها هم جزو رادیکال های سیاسی محسوب میشوند.
ایمانی درباره اینکه همزمان با تلاش سرنگونیطلبان برای تضعیف جناحهای میانهرو و تقویت جریانهای تندرو، بالاگرفتن اختلافها و تنشهای درونی میان جناحهای سیاسی کشور نوعی خودزنی نیست گفت: من اتفاقا الان ایرادی که به جریانهای سیاسی موجود دارم این است که اساسا چرا در صحنه نیستند یا کم فروغند؟ من گلایه و اعتراض بسیار جدی دارم که چرا بسیاری از شخصیتهای سیاسی معروف در جناحها در این شرایط خود را کنار میکشند؟ این کنارهگیری در تاریخ این ملت خواهد ماند که در این شرایط حساس برخیها یک گونی به سر خودشان میکشند که هیچ چیزی را نبینند و نشنوند. درحالی که آنها باید امروز به دفاع از تمامیت نظام و کشور بپردازند. حداقل چیزی که میتوان گفت این است که خود اینها هم در سالیان گذشته در این کشور مسوولیت داشتهاند و اگر قرار باشد که نظام پاسخگو باشد خود این افراد هم باید پاسخگو باشند نه اینکه در گوشه عزلت بنشینند. بنابراین الان حرف من سر این است که این افراد چرا در صحنه نیستند نه اینکه چرا درگیریهای جناحی دارند. مسلما درگیریهای جناحی در هیچ مقطعی از زمان بالاخص در شرایط خاص به نفع کشور نبوده و نخواهد بود. ولی الان اعتراض ما سر این است که چرا بعضی از این چهرههای سیاسی اصلا حضور ندارند.
وی درباره این پرسش که به صحنه آمدن و ایجاد ائتلافی از چهرههای میانهرو اصولگرا و اصلاح طلب از طریق چه سازوکاری میتواند عملیاتی شود و چه نوع دستاوردهایی به همراه خواهد داشت گفت: همیشه اولویت اول برای من در چنین مواقعی این است که حتی قبل از اینکه دو یا چند جناح سیاسی بخواهند به وحدت و هماهنگی برسند رادیکالها را از خودشان طرد بکنند. این اولین قدم است و در هر یک از جناحهای سیاسی باید رادیکالیسم محکوم شود. اگر این اتفاق بیفتد به طور طبیعی میانهروها با هم به نوعی هماهنگی واقعی یا ضمنی خواهند رسید. این رادیکالها هستند که نمیگذارند نزدیکی میان جناحها صورت بگیرد. پس دو جناح باید اول هم و غمشان را برای حذف رادیکالیسم از صحنه سیاسی کشور جمع بکنند. یعنی رادیکالیسم متعلق به هر جناحی که هست باید جمع شود. خوشبختانه در دو سه هفته گذشته چندین حرکت صورت گرفت و افرادی که حرفهای تندی میزدند از سوی جریان خودشان محکوم شدند. اما این باید تداوم پیدا کند.
این کارشناس سیاسی در پاسخ به اینکه آیا قهر سیاسی باعث شده تا امروز بعضی از چهرههای سیاسی نظیر آقایان لاریجانی، جهانگیری و ظریف در صحنه نباشند گفت: من فکر میکنم الان موقع این حرفها نیست. وقتی تمامیت نظام و انقلاب در معرض تهاجم خارجی و برخی عوامل داخلی است باید همگان حتی آنهایی که دلخوری دارند و قهر کردهاند هم به صحنه بیایند و از تمامیت نظام دفاع کنند. این موضوعی است که متاسفانه ما امروز کمتر شاهد آن هستیم و جای گلایه شدیدی دارد. قهر را باید برای زمان مناسبش بگذاریم. وقتی تمامیت نظام و انقلاب مورد خدشه قرار میگیرد همه ولو کسانی که از نظام گلایههایی دارند باید بیایند و دفاع کنند. البته وجود گلایهمندیها طبیعی هم هست و عدهای دلخوریهایی دارند اما الان زمان بروزش نیست.
ایمانی در واکنش به اینکه آیا امروز این نیاز احساس نمیشود که با تمهیدات و تصمیمگیریهایی همه نیروها با نظام همراه شوند اذعان کرد: چرا، حتما این گمشده ماست و باید این اتفاق بیفتد. نه فقط برای امروز بلکه در گذشته هم این نیاز وجود داشت. حتی اگر این اتفاقات یک ماهه اخیر هم نمیافتاد میبایست این همدلیها به وجود میآمد. اما اتفاقا الان بهترین زمان برای به وجود آمدن همدلی است. وقتی شما مورد تهاجم تبلیغاتی شدید از سوی بیگانگان قرار بگیرید و کشورهای غربی علیه شما متحد شدهاند باید همدل باشید. البته کشورهای غربی در گذشته هم علیه ما متحد بودند اما امروز به شکلی آشکار این را فریاد میزنند. بنابراین امروز زمان همدلی است و این همدلی باید از طریق دفاع از کلیت کشور، نظام، انقلاب و مردم انجام بگیرد. اتفاقا اگر الان این همدلی اتفاق بیفتد و همه بزرگان به صحنه بیایند و مصلحتاندیشی نکنند پایهای برای همدلیهای آینده هم خواهد شد. امروز اگر همه آن کسانی که به نوعی قهر کرده یا نکردهاند اما سابقه و وجاهتی دارند به صحنه بیایند و دفاع کنند همگی در یک داستان مشترک شدهاند و آن دفاع از انقلاب و کشور است. در این صورت برای ادامه کار همدلی به وجود میآید.
وی در پاسخ به اینکه فکر نمیکنید خود نظام هم باید از چهرههای سیاسی دلجویی کند تا با زدودن دلخوریها آن همدلی شکل بگیرد تصریح کرد: بله، اینکه حرف کلی ماست. در موارد متعددی هم این اتفاق افتاده است. اما گاهی از طرف مقابل هم شاهد نوعی زیادهخواهی هستیم که این را هم باید در نظر بگیریم. اما به هرحال شکی نیست که نظام هم در این موضوع مسوولیت دارد و مسوولیت مهمی هم دارد تا این همدلی ایجاد بشود.