جامعه ما آلوده به غرب است، اما لایههای عمیق وجودی جامعه ما طالب دین خدا و فطرت هستند و نمی خواهد تسلیم تجدد شود.
به گزارش مرور نیوز، کانال تلگرامی آیت الله میرباقری یادداشتی را با عنوان «چرا دولتهای جمهوری اسلامی با استقبال میآیند و با بداقبالی میروند؟» و «چرا مردم ایران در انتخاباتها، انتخابهای متفاوت و معمایی دارند؟» منتشر کرده است که در ادامه می خوانید؛
«سوال این است که مردم چه چیزی را میخواهند که به دولت آقای روحانی و به دولت آقای احمدینژاد و به دولت اصلاحات و به دولت سازندگی و آقای هاشمی راضی نمیشوند؟ [چرا دولتها با استقبال میآیند و با بداقبالی باز میگردند؟]
رای مردم به رئیس جمهور اصلاحات رای علیه سازندگی بود؛ اینها بد تفسیر کردند و خیال کردند رای به تکمیل سازندگی و تعمیر سازندگی است. این موضوع در انتها هم خود را نشان داد و همانها گفتند آنچه ما میخواستیم نشد! فضا به یک سمت غیرقابل پیشبینی هم رفت.
شما این را چطور تحلیل میکنید؟ من میگویم مطالبهای نسبت به یک نظم حاکمیتی وجود دارد که هم نیازهای مردم را تامین کند و هم در چهارچوب فطریات و انتظارات مبتنی بر ظرفیتهای تاریخی جامعه مومنین حرکت کند.
من نمیگویم که مردم از دغدغه رفاه رها شدهاند. خیر، مردم راحتی و رفاه را میخواهند؛ اما این را در یک چهارچوب دیگر طلب میکنند و حاضر نیستند برای رسیدن به آن، از مطالبات فطری و ظرفیتهای تاریخی خود عبور کنند و روی آنها خط بکشند.
علت خیلی از بحرانهای اجتماعی ما این است که در چارچوب در ایستادهایم! نه از فضای دولتسازی مدرن بیرون میرویم و از آن دل میکَنیم؛ نه میتوانیم داخل آن شویم و مدرن زندگی کنیم! این چالشی در جامعه ما وجود دارد که لایههایی از جامعه ما طعم دنیای مدرن را چشیده است و لذات مدرن را میخواهد. با ادبیات مدرن و سبک زندگی مدرن، مانوس است. این یعنی جامعه، خالص نیست. اما همین جامعه، لایههای باطنیتری دارد که علیه این لایهها میشورد. همانند آدمی که خود علیه خود قیام میکند. در لایههایی اسیر نفس است و گناه هم میکند اما خود علیه خود شورش میکند و هیچ وقت آرام نیست... امروز مثل وضعیتی است که سوار و مرکب با هم همراه نمیشوند. نفس میخواهد راه خود را طی کند و راکب هم نمیخواهد راه نفس را برود و دائم با هم جنگ دارند. در این وضع، انسان گناه میکند و در عین حال در درون خود هم با گناهی که کرده، درگیر است؛ خطا میکند و با خطای خود درگیر است.
گاهی به وادی گناه پای میگذارد، گاهی توبه و استغفار میکند، گاهی از خودش آید و پشیمان است و... . به نظرم امروز حیات اجتماعی جامعه ما در درگیری با تجدد، در چنین وضعیتی است! بنابراین، عرض من این است که لایههایی از جامعه ما نمیخواهد تسلیم تجدد شود. یک لایههایی هم فریفته تجدد است. نمیخواهم بگویم یک قشر در مقابل قشر دیگر قرار دارد، بلکه نوع اقشار ما به نحوی آلوده غرب هستند؛ منتها میزان این آلودگی متفاوت است. مثل ویروسی که در همه وجود دارد اما در عدهای کمتر و در عدهای زیادتر نمود دارد. البته عدهای هم در خلوص کامل هستند اما تعدادشان زیاد نیست.
جامعه ما آلوده [به غرب] است، اما معتقدم لایههای عمیق وجودی جامعه ما طالب دین خدا و فطرت هستند، لذا علیه «خود» میشورند و با انتخاب «خود» مقابله میکنند و هنوز تکلیف خود را با خود مشخص نکردهاند. من معتقدم این حرکت وجود دارد. بحرانهایی هم که در جامعه شاهد آن هستیم به همین مسئله برمیگردد. نه حاضر است از مدل پوشش غربی دست بردارد و نه حاضر است از 22 بهمن دست بردارد؛ مانده است چه کند! نه حاضر است به سمت فردیت برود و عواطف اجتماعی و اخلاق اجتماعی اسلامی را کنار بگذارد، نه حاضر است واقعا همان روابط اجتماعی اسلام را رعایت کند؛ بین این دو حرکت می کند! لایههای عمیقی در جامعه وجود دارد. فعلا نمیخواهم تحلیل کلامی و الهیاتی کنم، میخواهم واقعیت اجتماعی را بیان کنم.
همین [پیچیدگی] است که غرب را به تردید و تحیر میکشاند. از یک سو میگوید کار تمام شد و ما با جنگ نرم کار را بردیم و احتیاجی به حمله و حرکت نظامی نیست؛ چرا که رفتارهای ظاهری و عکسالعملهای ظاهری را میبینند. میبینند آنها پالس میدهند و اینها هم[احیاناً] قبول میکنند؛ گاهی در رأیشان ظاهر میشود، گاهی در سبک زندگیشان وارد میشود. مثلاً جامعه، دنیای مجازی جدیدی را که آنها تعریف کردند میپذیرد؛ در ایران از فیسبوک استقبال میشود و فلان شبکه مجازی، کاربران زیادی دارد و ... .
همه اینها باعث میشود نتیجه بگیرند که این مردم با ما هستند و فکر میکنند که ایران را تسخیر کردهاند. اما زمان انتخابات و 22 بهمن و روز عاشورا که میشود میبینند معادلاتشان به هم ریخته است؛ بیست میلیون نفر به مشهد سفر میکنند، به جمکران میروند و به زیارت حضرت معصومه(س) میروند. در عین اینکه کنار دریا هم وجود دارد. همین حالت سبب شده تا ندانند چه بکنند!...».