یک فعال سیاسی اصولگرا نوشت: وحدت باید بر اساس ملاک‌ها و شاخص‌هایی باشد که به‌خاطر آن ها انقلاب شد و شهدایی تقدیم گردید، تا نظام اسلامی و حکومت دینی شکل بگیرد.

به گزارش مرور نیوز قاسم روانبخش دبیر سیاسی نشریه پرتو سخن در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر «با عنوان اصول 8 گانه برای وحدت جریان انقلابی و حزب اللهی» قرار داده است، نوشت: سه اصل مهم و اساسی که در وحدت نیروهای انقلابی و اصولگرا باید لحاظ شود و همه به آن پایبند باشند؛ اخلاص در برابر خدا، اطاعت و تبعیت از ولی فقیه به‌عنوان نایب امام زمان عج‌الله‌تعالی فرجه الشریف و سوم صداقت و یکرنگی با مردم است. البته این سه رکن؛ لازم است در گفتار و رفتار عملی همه، ساری و جاری باشد.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

بی تردید نظام جمهوری اسلامی نظامی است برآمده آز آراء مردم، به طوری که در اکثر مسوولیت های کشور به نحوی مردم در تصمیم گیری آن دخالت دارند. ولی در عرصه مشارکت سیاسی مردم، یکی از مهم ترین عرصه ها، انتخابات ریاست جمهوری است زیرا اختیارات رییس جمهور در حوزه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، سیاست خارجی و اداره کشور به مراتب بیشتر از سایر قواست.

از این رو هرجریان سیاسی که بتواند زمام قوه مجریه را به دست بگیرد می تواند در همه عرصه های فوق تاثیر گذار باشد و در حوزه اجرا با کمک پول و دیگر اهرم هایی که در اختیار دارد اهداف خویش را جلو ببرد به همین دلیل در آستانه انتخابات همه جریان های سیاسی در این زمینه فعال می شوند و همه همت خویش را برای پیروزی در این عرصه به کار می گیرند.

در این موضوع دو جریان سیاسی غالب کشور یعنی جریان به اصطلاح اصلاح طلب و اصول گرا در تلاشند با فراخوانی همه اضلاع خود در ائتلاف بزرگ از اختلاف و چند دستگی بپرهیزند و با وحدت سیاسی به پیروزی بیاندیشند.

در جبهه مدعیان اصلاحات تقریبا وحدت شکل گرفته و قرار است چرخ بر همان پاشنه نامزدی آقای روحانی بچرخد. زیرا خدماتی که آقای روحانی به مدعیان اصلاحات کرده است حتی در دو دولت آقای خاتمی انجام نگرفته است. البته ظاهرا بنابر این است که یکی دو نفر نیز به عنوان ضربه گیر در کنار آاقی روحانی مطرح کنند تا در برابر انتقاداتی که به ایشان می شود بایستند و به زبان های مختلف پاسخ بگویند. ولی کما فی السابق چند روزی به انتخابات مانده به نفع آقای روحانی کنار بروند.

در جبهه اصول گریان نیز مدتی است عده ای در تلاشند تا ائتلافی شبیه برخی ائتلاف های گذشته صورت دهند در باره ائتلاف اصولگریانان و این که تا چه اندازه در عمل میسر می شود نکاتی وجود دارد.

۱. اگر معنای وحدت این است که کاری کنیم همه انسان ها یک گونه فکر کنند و مثل هم بیاندیشند چنین چیزی اصلا میسر نیست زیرا، خداوند متعال حتی دو انسان را مثل هم نیافریده است، نمی‌توان دو انسان را یافت که مثل هم فکر کنند و دارای یک سلیقه باشند. ظاهرا لازمه آفرینش و امتحان الهی، تعدد و تنوع سلایق و افکار است.

۲. حال که یکی کردن همه سلایق، به‌طوری که همه یک‌جور فکر کنند و یک تصمیم بگیرند، عملی نیست و بر این اساس وحدت فراگیر، تحقق پیدا نخواهد کرد، چاره کار در ایجاد وحدت حداکثری است. برای تحقق چنین وحدتی، آن چه مهم است؛ ساز و کار و حدت است، یعنی باید فکر کرد وحدت با چه ملاک و شاخص‌هایی تحقق پیدا می‌کند. به‌نظر می‌رسد، عوامل ذیل در تشکیل وحدت مطلوب یا نامطلوب مؤثر است.

۱-۲. وحدت نباید حول محور منافع شخصی، حزبی، جناحی و خویشاوندی صورت گیرد. چنین وحدتی صوری، ناپایدار و موقت است و در صورت اصطکاک منافع اشخاص یا جناح‌ها، وحدت متلاشی می‌شود.

۲-۲. وحدت باید بر اساس ملاک‌ها و شاخص‌هایی، که به‌خاطر آن ها انقلاب شد، شهدایی تقدیم گردید، تا نظام اسلامی و حکومت دینی شکل بگیرد؛ تحقق پیدا کند. بنابراین، محور وحدت باید اسلام، دین، اجرای احکام اسلام و خدمت به مردمی باشد که برای تحقق و استمرار نظام دینی، جانفشانی کرده اند.

۳-۲. متاسفانه یکی از آسیب‌های وحدت، سهم خواهی طرفین وحدت است، از آنجا که وحدتی که با سهم ‌خواهی شکل بگیرد، شرکت سهامی خواهد بود که روی حداقل‌ها، خواسته‌های پست و پایین، و روی کف مشترکات دنیوی، شکل می‌گیرد. قیمت و ارزش چنین وحدتی، پست، بی‌مقدار و مادی است، که وحدتی سطحی، ناپایدار و بی‌ارزش خواهد بود.

۴-۲. یکی از ویژگی‌های وحدت مطلوب، صداقت و یکرنگی طرف‌های وحدت با یکدیگر است. اگر وحدت برای خدا و انجام وظیفه است، این تکلیف با سیاسی‌کاری، سیاست‌بازی، همدیگر را دور زدن، دوز و کلک، سر همدیگر کلاه گذاشتن نمی‌سازد. چنین وحدتی، با دست های پشت پرده، یا پستوهای تو در تو، یا آدم‌های در سایه که در پشت صحنه، پخت‌وپز کنند و به اسم وحدت به خورد این و آن دهند، سازگار نیست بنابراین، طرف‌های وحدت باید با هم یک‌رنگ باشند، از نقشه‌کشیدن علیه همدیگر جداً پرهیز کنند، و از توجیه و مصلحت‌اندیشی در این راستا به شدت پرهیز کنند.

۵-۲. از آنجا که وحدت، وسیله‌ای برای تقویت دین خدا و نظام اسلامی است، و برای کسب کمال بیشتر و هدفی بالاتر انجام می شود، در ایجاد و تحقق آن، نباید بیراهه رفت و از راه خلاف شرع، گناه، خلاف قانون، استفاده کرد. بر این اساس، گروه‌هایی که بر اساس شرع، قانون و نهی صریح امام و رهبری از دخالت در انتخابات منع شده‌اند، نباید به بهانه‌های واهی، هر چند توجیهات ظاهرپسند، با گروه‌ها، احزاب و سیاسیون، ائتلاف کنند و در تعیین مصداق انتخاباتی، مشارکت و دخالت داشته باشند.

البته ممکن است دلیل بیاورند که ما زیرساخت وحدت را فراهم می‌کنیم، اما دخالتی در مصداق و انتخاب فرد خاصی نداریم، اگر این توجیه صادقانه باشد و پستو و پشت صحنه‌ای نداشته باشد، پذیرفتنی است.

۶-۲. یکی از شرایط وحدت پایدار رعایت اصل صداقت است، به طوری که از ابتدای حرکت و تصمیم‌گیری، همه با هم باشند و در جریان حرکت و تصمیم‌گیری‌ها باشند، بدین گونه نباشد که چند نفر یا چند گروه، دور هم بنشینند و تصمیمی بگیرند و به اسم وحدت بخواهند نظر خوشان را بر دیگران تحمیل کنند. این که بعضا خدمت بعضی بزرگان، علما و برخی از سیاسیون، گفته شود چنین تصمیمی گرفته شده است و شما باید برای وحدت، این تصمیم را بپذیرید و همراهی کنید، و وگر نه متهم به وحدت‌شکنی و شق عصای مسلمین می‌شوید، امری پسندیده نیست.

۷-۲. در وحدت باید طرف های آن، انعطاف و سعه‌صدر داشته باشند و طاقت شنیدن نقطه نظرات مخالف خود را داشته باشند. طرح نقطه نظرات موافق و مخالف می تواند در رساندن آن ها به گزینه اصلح یاری برساند.

۳. سه اصل مهم و اساسی که در وحدت نیروهای انقلابی و اصولگرا باید لحاظ شود و همه به آن پایبند باشند؛ اخلاص در برابر خدا، اطاعت و تبعیت از ولی فقیه به‌عنوان نایب امام زمان عج‌الله‌تعالی فرجه الشریف و سوم صداقت و یکرنگی با مردم است. البته این سه رکن؛ لازم است در گفتار و رفتار عملی همه، ساری و جاری باشد.

۴. نکته مهم دیگری که باید لحاظ شود این است که نیروهای انقلاب بر فرض که به وحدت نرسیدند نباید در برابر یکدیگر صف آرایی کنند و به تخریب یکدیگر بپردازند. شواهد موجود نشان می دهد که احتمال دو مرحله ای شدن انتخابات جندان دور از واقعیت نیست. بنابر این برای مرحله دوم به وحدت همه نیروها نیازمندیم. صف آرایی های و تخریب ها ممکن است به وحدت ضروری در مرحله دوم آسیب بزند.

۵. بر اساس بند اول این مقاله برخی ممکن است این گونه فکر کنند که ما نیز باید همانند مدعیان اصلاحات بیاندیشیم و بر اساس احتمال رای آوری بر فردی که رای آوری بیشتری دارد توافق کنیم.

روشن است که این گونه اندیشیدن با آموزه های دینی که ما را موظف به انتخاب اصلح می کند نمی سازد بلکه باید ابتدا بر محور نامزد اصلح اجتماع کنیم و همه برای مقبولیت او در میان مردم تلاش کنیم. البته چنان چه در نهایت، امر دایر میان انتخاب فرد غیر صالح و صالح شد می توان برای رای آوردن فرد صالح از اصلح نیز دست برداشت.