چرا احمدینژاد نباید کاندیدا میشد؟/رای احمدینژادیها در غیاب او به کدام سمت خواهد رفت؟/با حذف احمدینژاد، نامزدهای اصلی تندروها اصولگرایان چه کسانی خواهند بود؟/ بحث بر سر احمدینژاد هنوز هم در رسانههای بینالمللی داغ و جنجالی است؛ بهخصوص آن که او بلافاصله با انتشار نامهای خطاب به مقام معظم رهبری تبعیت خود از توصیه ایشان مبنی بر عدم شرکتش در رقابتهای انتخاباتی را اعلام کرد.
به گزار مرورنیوز، روزنامه «فایننشال تایمز» با انتشار گزارشی در اینباره مینویسد: «مقام عالی رهبری ایران احمدینژاد را از ورود به رقابتهای انتخاباتی سال آینده منع کردهاند. این موضوع میتواند منازعه در میان اصولگرایان برای انتخاب نامزدی مناسب بهمنظور رویارویی با حسن روحانی رییسجمهوری فعلی را دشوارتر سازد. احمدینژاد خود را به طور جدی در هفتههای اخیر برای مقابله با روحانی آماده میکرد اما اظهارات اخیر مقام عالی رهبری ایران بازی را تعییر داد.»
به گزارش آفتابنیوز؛ فایننشال تایمز در ادامه به گمانهزنی درباره علت نهی مقام معظم رهبری درباره حضور احمدینژاد در رقابتهای انتخاباتی پرداخته و مینویسد:«تحلیلگران مسائل سیاسی ایران باور دارند که به احتمال زیاد جلوگیری از ورود احمدینژاد برای ورود به عرصه رقابتهای سیاسی برای جلوگیری از تحریک طبقه متوسط بوده است. آنان خاطره بدی از احمدینژاد دارند و میدانند که اقدامات و اظهارات او بود که به روابط بینالمللی ایران با کشورهای خارجی آسیب جدی زد و همچنین دوران احمدینژاد همراه با سرکوب اصلاحطلبان بود. از سوی دیگر در دوران او بود که فسادهای گسترده مالی روی دادند».
این روزنامه در ادامه مینویسد: «او در دور دوره ۲۰۱۳-۲۰۰۵ میلادی رییسجمهوری بود و یکی از جنجالبرانگیزترین چهرههای سیاسی در ایران است. بدنامی او در عرصه بینالمللی به دلیل تخاصمی است که نسبت به غرب داشت. او علیه اسرائیل نیز صحبت میکرد. پس از انتخابات سال ۲۰۰۹ میلادی او برای دومین بار قدرت را در دست گرفت اما در آن انتخابات عدهای از رایدهندگان به نتایج انتخابت معترض بودند. احمدینژاد در آن زمان پاسخگو نبود و در عوض حوادث تلخی روی دادند. احمدینژاد پوپولیستی است که از پشتیبانی در میان اقشار فقیرتر جامعه برخوردار بوده است اما واقعیت آن است که او در دوران زمامداریاش آزادیهای سیاسی را محدود و مخدوش کرد. در مقابل او در انتخابات سال ۲۰۱۳ میلادی روحانی قرار گرفت که تلاش کرد تا به بهبود روابط ایران با غرب بپردازد. توافق تاریخی هستهای در دوران روحانی حاصل شد و در عوض آن بسیاری از تحریمهای غرب علیه ایران برداشته شدند».
این روزنامه اما اشاره میکند که برخی از نهادهای خاص به روحانی به همین خاطر حمله میکنند. آنان نگران ورود شرکتهای خارجی به ایران هستند و ادعا میکنند که برجام هیچگونه سود اقتصادی برای شهروندان معمولی ایرانی نداشته است.
در مقابل اما نیروهای اعتدالی در ایران میگویند که صادرات نفت آن کشور افزایش یافته است و این موضوع به ایجاد ثبات ارز و افزایش رشد اقتصادی کمک کرده است.
یک مقام در نهاد ریاستجمهوری ایران که نخواسته نامش فاش شود به فایننشال تایمز میگوید:«در چنین شرایطی تندروها هیچ نامزد جدیای ندارند آنان بدلیل ناتوانی از رویارویی با روحانی چارهای جز حمله به کارنامه اقتصادی روحانی ندارند. اما ما نگران هستیم که احتمال آن وجود داشته باشد آنان در آخرین لحاظات بر سر یک نامزد واحد با یکدیگر به اجماع برسند».
حمیدرضا ترقی سیاستمدار نزدیک به موتلفه و از منتقدان روحانی میگوید: «اصولگرایان خواستار توزیع عادلانه ثروت ملی هستند؛ این اصلیترین خواسته در میان ایرانیان است. آنان فرصت خوبی برای برندهشدن در انتخابات دارند.»
ترقی مدعی شده است: «نظرسنجیهای معتبر نشان میدهند که ۸۰ درصد از مردم از دستاورد داشتن برجام ناامید شدهاند و محبوبیت روحانی نیز کاهش یافته است».
این روزنامه در بخش پایانی گزارش خود این پرسش را مطرح میکند که اکنون با حذف احمدینژاد، نامزدهای اصلی اصولگرایان چه کسانی خواهند بود و در اینباره مینویسد: «تحلیلگران میگویند که محمدباقر قالیباف شهردار تهران به اعتبار پروژههای بزرگ عمرانی در پایتخت یک نامزد بالقوه اصولگرایان است. با این حال، اخیرا افشاگریهایی صورت گرفت و این مسئله مطرح شد که مدیران ارشد شهرداری و اعضای شورای شهر در تهران با تخفیف قابلتوجه زمینهایی را از شهرداری خریدهاند و زمینها به آنان واگذار شدهاند؛ البته قالیباف این اتهام را رد کرد. احتمالا این موضوع شانس پیروزی او در انتخابات را از بین میبرد. نام دیگر مطرح شده عزتالله ضرغامی است که رییس پیشین صداوسیما و متحد نزدیک احمدینژاد بوده است. تحلیلگران مسائل ایران اما میگویند که او فاقد کاریزما است و سابقه مدیریتی ضعیفی در صدا وسیما داشته است».