سعید حجاریان، فعال سیاسی اصلاحطلب، در شماره جدید ماهنامه «اندیشه پویا» تحلیل خود را از آرایش جناحها و نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 96 را مطرح کرده است.
به گزارش مرور نیوز، سعید حجاریان، تئوریسین مطرح اصلاحطلب نوشته است:
انتخابات، چیزی شبیه یک آینه مقعر است که میشود در آن، آینده دورِ ایران را دید. در انتخابات پیشِرو کاندیداهای مختلف، هر یک نماینده تفکری هستند و بر اساس هویت آنها و شعارهایی که میدهند، میتوان آیندههای متفاوتی را برای قدرت در ایران متصور شود.
یک کاندیدای این انتخابات، لباس روحانیت دارد و شعارش کرامت است و ریاستجمهوریِ او میتواند قدرت در ایران را به "ربانیسالاری" نزدیک کند.
او سید است و آستاندار؛ و بعنوان رئیس آستان قدس با مردم ارتباط دارد و به آنها کمک میکند و اکنون نیز با شعار چند برابر کردن یارانهها میخواهد مردم را به سوی خود جذب کند.
کاندیدای موردنظر در شعارها و حرفهایش سعی میکند مردمی باشد و نگرش مردمگراییاش را با قرار دادن آدمهای احمدینژاد در کنار خود - همچون میرکاظمی و رستم قاسمی، که در دولت احمدینژاد هر دو نفتی بودند - تکمیل کرده است؛ ریاستجمهوری او میتواند به معنی انتقال قدرت به نیروهای روحانی همچون جمعیت پایداری باشد. همچنان که مصباحیزدی و جامعه مدرسین قم حامی این کاندیداست و ائمه جمعهای همچون علمالهدی و احمد خاتمی هم در حمایت از او نامه دادهاند.
یک کاندیدای دیگر این انتخابات، از بیست سالگی در لباس نظامی خدمت کرده و اکنون میخواهد نماینده "اندکسالاری" نظامیها در یک شرایط گذار باشد. او اکنون به صورت بالفعل و موجود نماینده این جریان است.
اگرچه کاندیدای اول تلاش دارد این کاندیدای با سابقه نظامی را مجاب کند تا در ذیل او قرار گیرد، و خود در لایه اول قدرت و آنها در لایه دوم قرار گیرند، و ساختار قدرت در ایران آینده دولایه شود، اما کاندیدای دوم قبول نمیکند.
کاندیدای اول میخواهد قدرت در دست ربانیسالاری باشد و آن یکی بازوی اجرایی و عملیاش باشد؛ اما کاندیدای دوم میخواهد قدرت واقعی به دست خودش باشد، و ربانیسالاران صرفاً در لایه دوم، وظیفه انتقال مشروعیت به او را داشته باشند.
کاندیدای سوم کاندیدای "بوروکراسی" است. او به تقویت "سرمایهداری صنعتی" برای حل مشکلات اقتصادی و اشتغال اعتقاد دارد و هدفش روالمند کردن و عادیسازی بوروکراسی است.
سرمایهداری صنعتی همیشه عقلانی عمل میکند و دولت -چه وبری و چه هگلی- نماینده عقل است. در این رویکرد سوم، عقلانیت است که محوریت دارد و از همینروست که عقلای جمع به سمت آقای روحانی آمدهاند.
روحانی برخلاف رقبایش کابینهساز است و با حذف چند وزیر میتواند کابینهای از بوروکراتها و نمایندگان عقلانیت تشکیل دهد.
این انتخابات آینهای از کشمکش این سه جریان برای به دست گرفتن قدرت در ایران است و نتیجه انتخابات هرچه باشد این کشمکش در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
آینده قدرت در ایران بستگی به وزن هرکدام از این جریانها دارد. آیا در آینده با حذف حسن روحانی یک قدرت ربانیسالار در بالا قرار میگیرد و "دیپ استیت" (دولت پنهان)، جریان اول خواهد بود؟ یا با رأی به قالیباف، گروه دوم دست بالا را پیدا میکنند و ربانیسالاری در حاشیه آنها قرار خواهد گرفت؟
یا اینکه با رأی به روحانی، بوروکراتها دست بالا را خواهند گرفت و "دیپ استیت" در دست گروه اول یا دوم، یا ترکیبی از آن دو خواهد بود؟
در وضعیت امروز، قدرت اجرایی با بوروکراتها است اگرچه در دیپ استیت شاهد حضور ترکیبی از دو گروه دیگر هستیم؛ اما وضعیتی که امروز وجود دارد میتواند در این انتخابات و در آینده، به نفع هرکدام از این سه جریان تغییر کند.
در چهار سال گذشته سرمایهداری صنعتی در ایران قدرت گرفته و اگر چهار سال دیگر روحانی سر کار بماند سرمایهداری صنعتی بیشتر قدرت میگیرد. هرچه پای سرمایۀ بیشتری وسط بیاید و هر چه وضعیت کشور نرمالتر باشد، از چندلایگی قدرت در ایران کاسته خواهد شد.
البته رسیدن به این وضعیت راحت نیست و روحانی باید بخشی از هر دو جریان را به سوی خود جذب کند.
ویژگی مثبت روحانی این است که از یکسو سالها دبیر شورایعالی امنیت ملی و در کنار نظامیها بوده و از سوی دیگر لباس روحانیت دارد و دغدغههای آنها را میشناسد.
او تنها کاندیدایی است که با هر دو جریان میتواند کنار بیاید و از همینرو بهترین اتفاق برای آینده قدرت در ایران است. یک بار گفته بودم که اگر راستها عقلانی عمل کنند، باید ناز روحانی را بکشند تا رئیس دولت در ایران باشد
جهان به سوی دولتهای عقلانی پیش میرود و ما اگر در انتخابات شرکت نکنیم، عرصه را واگذار کردهایم به دو کاندیدای دیگر که آینده دیگری را برای ایران متصورند
آن دو میتوانند باهم سازش کنند و دولت دولایهای تشکیل بدهند و دوباره ما را به شرایط پیش از دولت روحانی بازگردانند
به همین دلیل و مواردی که برشمردم، روحانی درحال حاضر برای ما بهتر از هر کاندیدایی است. او یک کاندیدای ایدئال است. من میدانم در ایران هر کسی که بخواهد فرصت ورود به پاستور را داشته باشد باید پاستوریزه باشد.
شاید اصلاحطلبان میتوانستند کاندیدایی با رأی بیشتر داشته باشند، اما روحانی امروز بیشتر از هر کاندیدای رأیسازی به کار آینده ایران میآید.
آنهایی که از روی ناآگاهی به شرایط موجود و آینده انتخابات را تحریم میکنند، باید بدانند که شرکت نکردن در این انتخابات چه معنایی پیدا میکند و چه آیندهای را پیش روی ما میگذارد.