رکن چهارم مردمسالاری، رسانهها و مطبوعات آزاد هستند. رسانههایی که مستقل باشند و ضمن اطلاعرسانی بر روند امور نظارت کنند. ولی از همان یک قرن پیش که پای رسانه به طور جدی وارد کشورمان ایران شد، همیشه یک جای آن ایراد داشت و در کمتر زمانی بود که رسانهها در قالب تعریف شناخته شده برای آنها، در ایران حضور داشته باشند و کارکرد مورد انتظار خود را نشان دهند.
به گزارش مرور نیوز، روزنامه «اعتماد» افزوده است: یکی از نقاط ضعف رسانهای ایران، وابستگی برخی از آنها به نهادهای رسمی است و بودجه آنها از درآمدهای عمومی کشور و مردم تامین میشود. این رسانهها قادر به ایفای رسالت خود نیستند یا در مقام توجیهگری وضع موجود هستند یا غیرمسوولانه و بدون حداقلی از انصاف و با پشتیبانی بودجه و اموال عمومی به جناح مقابل خود در حکومت میتازند. اجازه دهید به مورد اخیری که در این رسانهها پیش آمده اشاره کنیم. این مورد، مصداق مشت نمونه خروار است.
یکی از خبرگزاریهای مهم اصولگرا که از بودجه عمومی تامین مالی میشود، در تحلیل وضع تورم چنین تیتر و مطلبی را منتشر کرده است: «واقعیات تورم، از ٩.٧ درصد مرکز آمار تا ۵۰ درصدی سفره مردم + جدول» سپس در ادامه گزارش آورده است که: «در پی اعلام گزارش آماری مرکز آمار از تازهترین شاخص تورمی، بر آن شدیم تا مروری داشته باشیم بر تغییر قیمت ٤٢ قلم کالای ضروری مردم البته با استناد به گزارش بانک مرکزی»!
قیاس آمارهای بانک مرکزی از وضعیت اقلام مصرفی مردم با تورم اعلامی مرکز آمار در مهر ماه نشان میدهد که اینبار هم آمار تورم با سفره مردم نمیخواند. درحالی مرکز آمار از تورم ٩.٧ درصدی در مهر ماه خبر داده که مستندات آماری بانک مرکزی نشان میدهد که کالاهای اساسی مردم طی یک سال گذشته از نیم تا ٨.٥٧ درصد افزایش یافته است. بر اساس گزارش بانک مرکزی طی هفته منتهی به ٢٣ مهر ٩٥ قیمت لبنیات ٥.٣ درصد، تخم مرغ ٩.١٣ درصد، برنج ٧.٥١ درصد، حبوب ٥.٢٣ درصد، میوههای تازه ١.٣ درصد، گوشت قرمز ١.٩ درصد، گوشت مرغ ٦ درصد، قند و شکر ١.٤٥ درصد، چای ٥.١٦ درصد و روغن نباتی ٦.٦ درصد رشد داشته است. گفتنی است در یک سال گذشته قیمت اکثر اقلام ضروری با افزایش قیمت همراه بوده و تنها کالاهای گروه سبزیهای تازه با کاهش قیمت مواجه شدهاند.»
این خبرگزاری در ادامه مطلب جدول تغییر قیمتها را که از سوی مرکز منتشر شده به عنوان مستند خود آورده است. تردیدی نیست که حتی اگر تورم به ٥ درصد هم برسد به دلیل پایین بودن سطح اشتغال و درآمدها، مردم کماکان در فشار اقتصادی هستند و جبران خرابکاریهای دولت پیش چند دهه وقت میخواهد. ولی اینها دو موضوع مستقل از یکدیگر هستند. وقتی که یک خبرگزاری وابسته به بودجه عمومی مردم، بهترین دستاورد این دولت که کاهش تورم است را چنین به چالش میکشد، به معنای آن است که یک جای کار چنین رسانههایی ایراد جدی دارد.
این رسانه که طرفدار جدی دولت پیش بود، آیا نسبت به تورم ٦٠ درصدی مواد غذایی دوران احمدینژاد موضعی گرفت؟ آیا وضع تاسفبار ایجاد اشتغال در آن دولت را نقد کرد؟ آیا در صورت افزایش ٥٠ درصدی یک کالا میتوان گفت که تورم ٥٠ درصد شده است؟ آیا کسی در آن خبرگزاری نیست که تعریف تورم را شرح دهد؟ اگر دولت هم بخواهد این گونه آمار دهد میتواند برخی کالاهایی که ارزان شدهاند را مثال بیاورد و بگوید که تورم منفی شده! آیا به چنین آمار دادنی نمیخندند؟ تورم افزایش قیمت یک بسته از کالای مصرفی مردم با ضرایب گوناگون است. اتفاقا در دوره احمدینژاد که تورم به حدود ٤٠ درصد رسید، برای سبد خانوارهای کمدرآمد، این تورم حدود ٦٠ درصد بود، و الان قضیه برعکساش شده است.
این نحوه گزارشنویسی، نه تنها به لحاظ اخلاقی و سیاسی ایراد دارد، بلکه به لحاظ حرفهای نیز اشکال دارد. وظیفه یک خبرگزاری ارایه خبر است و نه بیانیههای سیاسی و مخدوش منتشر کردن.
این گونه انتشار مطالب با سوگیری شدید، اعتبار هر رسانهای را مخدوش میکند و مخاطب را نسبت به اخبار درست آن نیز دچار تردید میکند. چرا باید رسانهای را که میتواند اصلاحگر امور باشد به یک ویرانگر تبدیل کنیم؟ آیا به این دلیل نیست که دستاندرکاران این رسانهها درک دقیقی از ماهیت و رسالت و کارکرد رسانه ندارند؟ چه ایرادی دارد که از کاهش تورم دفاع کنند؟ مگر سود این کاهش به نفع مردم نیست؟ سرمایهداران که از تورم ضرر نمیکنند. آنان اجناس و کالاهای خود را گرانتر میفروشند، در حالی که مردم مصرفکننده هستند که کمرشان زیر بار تورم خم میشود.
خب اگر طرفدار مردم هستید، چه ایرادی دارد که از کاهش تورم حمایت کنید؟ دفاع از این دستاورد، برای شما این امکان را فراهم میکند که نقدهای احتمالی درست شما هم شنیده شود. ولی وقتی که مهمترین دستاورد اقتصادی دولت را با چنین ادبیات و منطق ضعیفی، مورد حمله قرار میدهید، اعتبار خود را نزد مخاطب از دست میدهید و حتی اگر یک نقد خوب و درست هم بنویسید شنیده نمیشود و این به ضرر کشور است که رسانههای عمومی آن تا این حد بیاعتبار شوند. به نظر میرسد که انصاف چیز خوبی است حتی اگر کم هم باشد بهتر از این است که اصلا نباشد.