به گزارش مرور نیوز، متن سخنرانی محمد جواد ظریف در کنفرانس امنیتی مونیخ منتشر شد:
بسم الله الرحمن الرحیم
عصربخیر خانمها و آقایان،
بسیار خرسندم که توانستم بلافاصله پس از بازگشت از سفر تاریخی رئیسجمهور روحانی به هند، در آخرین روز از کنفرانس امنیتی مونیخ حضور پیدا کنم.
سال گذشته در همین کنفرانس، پیشنهاد ایران برای برقراری ترتیباتی امنیتی در منطقه خلیج فارس مبتنی بر گفتوگو، اصول مشترک و اقدامات اعتمادساز را مطرح کردم. برخی از همسایگان ما سال گذشته از فرصت سخنرانی خود در این کنفرانس برای طرح اتهاماتی علیه ایران بهره برداری کردند. امسال هم برخی همین کار را کرده اند و برخی دیگر در صدد انجام آن هستند. شما امروز صبح شاهد یک سیرک مضحک بودید که حتی ارزش پاسخ را هم ندارد؛ لذا به موضوعات جدیتر بپردازیم.
خرسندم که برخلاف رویکرد برخی ها، دبیرکل سازمان ملل رویکرد مترقی که اینجانب سال گذشته در این کنفرانس تبیین کردم، را مورد تایید قرار داد. من اینجا هستم تا این موضوع را بسط دهم و به شما بگویم مادامی که تلاشی جمعی برای برقراری صلح و ثبات فراگیر در منطقه خلیج فارس شکل نگیرد، ما در شرایط آشفتگی و هرج و مرج و وضعیتی بالقوه بدتر برای نسلهای آینده قرار خواهیم گرفت و همانطور که از ابتدای سده جدید در رویدادهای منطقهی ما و غرب شاهد بودهاید، آشفتگی ما در این دنیای در هم تنیده آشفتگی همگان است.
امروز شکست سرزمینی داعش سبب شده ثبات نسبی به مناطقی که روزی داعش آنها را اشغال کرده بود، بازگردد. اما شکست یکی از شیطانیترین سازمانهای تروریستی جهان به معنی حذف خطر افراطگرایی از منطقه و فراتر از آن نیست. دلایل ریشهای آن به ویژه ایدئولوژی نفرت و طردسازی ادامه دارد و ممکن است در جایی دیگر سربرآورد.
قدرتهای نظامی مدت زمان مدیدی است که راهبردهای چندگانه برای پیروزی در جنگ اتخاذ کرده اند و آنها مدتی مدیدی است که هرگونه راهبردی برای نیل به صلح را نادیده انگاشته اند. مدتزمان زیادی است که قدرتهای بزرگ و متحدان منطقهای آنها تصمیمات اشتباهی در منطقه ما گرفته و دیگران به ویژه ایران را برای پیامدهای اشتباهات راهبردی کوته بینانه و خارج از کنترل عقلانی خود مقصر دانستهاند.
از حمایت از تهاجم صدام حسین به کشور من در سال 1980 تا تشویق و کمک به او در استفاده از تسلیحات شیمیایی، از جنگها برای بیرون راندن وی از کویت تا حذف کامل او، از حمایت اولیه از القاعده و طالبان تا آغاز جنگ برای حذف آنها از افغانستان، از پشتیبانی از نمونه مشابه تروریستهای افراطگرا که ویرانی برای سوریه به همراه داشته است تا اشغال خطرناک بخشهایی از سوریه به اسم مبارزه با گروه هایی که آنها را مسلح و تامین مالی کرده اند، از هجوم اسرائیل و حملات متعاقب آن علیه لبنان و اشغال غیرقانونی فلسطین تا نقض مکرر حریم هوایی سوریه و از بمباران یمن با حمایت هواپیماهای غربی. این اقدامات چه دستاوردی برای جهان داشته است؟
آمریکا و مشتریان محلی آن در منطقه از پیامدهای طبیعی انتخاب های اشتباه خود رنج میبرند اما آنها از این مجمع و دیگر مجامع استفاده می کنند تا تشنج ها علیه سیاست خارجی ایران را احیا کرده و واقعیت آن را مخدوش سازند. اما آیا ایران آنها را مجبور به تمام این انتخاب های اشتباه کرده بود، همان طور که برخی بصورت تمسخرآمیزی مدعی آن هستند؟ آیا ما باید مورد سرزنش قرار بگیریم در حالی که در سمت درست تاریخ قرار داشتیم و با صدام حسین، القاعده، طالبان، داعش، جبهه النصره و امثال آنها جنگیدیم در صورتی که آمریکا و شرکا در حال تامین مالی، تسلیح و حمایت از آنها بودند؟
حضار گرامی،
همانطور که سال گذشته نیز در این مجمع اشاره داشتم، ایران بر این باور است که منطقه خلیج فارس نیازمند یک معماری امنیتی منطقهای جدید است. ما به این امر باور داریم و پیشنهاد ایجاد آنچه آن را یک «منطقه قوی» به جای «قوی ترین در منطقه» مینامیم، مطرح ساختیم. منطقه قوی که در آن ملتهای کوچک و بزرگ حتی آنهایی که با یکدیگر رقابت تاریخی دارند، در برقراری ثبات مشارکت میکنند.
این به طور ساده بدین معنی است که لزوم احترام منافع تمام ذینفعان به رسمیت شناخته شود که با توجه به ماهیت آن منجر به برقراری ثبات خواهد شد. در حالی که تمایلات سلطه طلبانه از سوی هر یک از قدرتهای منطقهای و جهانی ناگزیر به بیثباتی خواهد انجامید. رقابت تسلیحاتی در منطقه ما که هیچ یک از کشورهای حاضر در این کنفرانس به طور کامل در اشاعه آن بیگناه نیستند، نمونهای از رقابت غیرسازنده و غیرضروری است که همسایگی ما را ناامن و متزلزل کرده است.
ما برای ایجاد «منطقه قوی» خود لازم است که واقعبین باشیم و تفاوتهای یکدیگر را بپذیریم. ما باید از امنیت دسته جمعی و ساختارهای ائتلافی به سمت مفاهیم فراگیر از جمله شبکهسازی امنیتی حرکت کنیم که میتواند به مسائل مختلف از واگرایی منافع تا اختلافات بر سر قدرت بپردازد. شبکهسازی امنیتی یک رویکرد بازی با حاصل جمع غیرصفر است که میپذیرد امنیت غیرقابل تقسیم است و این مغایر با ائتلافها و بلوکهایی بوده که اساس آنها رویکرد بازی با حاصل جمع صفر به بهای ناامنی دیگران است.
توافق هستهای نمونهای از تفکر بازی با حاصل جمع غیرصفر بود. به رسمیت شناختن تفاوتها در عین به رسمیت شناختن یک هدف مشترک و حفظ احترام به منافع تمام طرفها سبب شد تا این مذاکرات سخت به یک نتیجه موفقیتآمیز یعنی انعقاد برجام منجر شود. شاید این همان دلیلی باشد که آنهایی که همه چیز را با نگاه منفعت طلبانه یکطرفه میبینند، به شدت با آن مخالفند.
ایران بلافاصله پس از حصول برجام تلاش کرد تا از این رویکرد مشابه برای خلیج فارس بهره ببرد و پیشنهاد ایجاد یک «مجمع گفتوگوی منطقهای» را مطرح کرد. این پیشنهاد با درهای بسته مواجه شد اما هنوز روی میز قرار دارد. این تنها راهحل موجود است. اگر منطقه به ما بپیوندد، مجمعی که بتواند به عنوان ابزاری برای کمک به سازماندهی و پیشبرد گفتوگوها در تمامی سطوح رسمی و غیررسمی در منطقه ما مورد استفاده قرار گیرد و در عین حال مشوق گفتگوهای بین الدولی و رسمی باشد، همچنین قادر خواهد بود گفتوگو میان عالمان و متفکران را ارتقا بخشد.
حضار گرامی،
پارامترهای معماری منطقه ایِ پیشنهادشده از سوی ایران ساده اما موثر هستند: این رویکرد به جای تلاش برای نادیده گرفتن تضاد منافع، تفاوتها را خواهد پذیرفت. با تمرکز بر فراگیر بودن، این پیشنهاد میتواند زیربنایی برای پرهیز از ظهور الیگارشی در میان کشورهای بزرگ شود و مهمتر از آن به کشورهای کوچک اجازه خواهد داد تا مشارکت داشته باشند و از منافع خود صیانت کنند.
معماری امنیتی آینده در منطقه خلیج فارس همانند فرایند هلسینکی باید بر پایه اصول موسوم به"اصول بلیط" و "سبدهای CDM" باشد. تمامی کشورهای حوضه این آبراه راهبردی اما شکننده می بایست قادر باشند وارد این ساختار شوند اما باید به مجموعه ای از اصول مشترک پایبند باشند-اصولی که در منشور سازمان ملل وجود دارند از جمله برابری حاکمیتی کشورها، پرهیز از تهدید یا استفاده از زور، حل و فصل صلحآمیز منازعات، احترام به تمامیت ارضی، مصونیت مرزها و عدم مداخله در امور داخلی حکومتها و احترام به حق تعیین سرنوشت در درون کشورها.
ما همچنین بر این باوریم که لازم است اقدامات اعتمادساز در خلیج فارس به کار گرفته شود: از بازدیدهای نظامی مشترک گرفته تا اعلام قبلی مانورهای نظامی، از اقدامات شفافساز در تامین تسلیحات تا کاهش هزینههای نظامی که همگی آنها سرانجام میتواند به یک پیمان منطقهای غیرخصمانه منجر شود. ما میتوانیم با مسائل سادهتر همچون ارتقاء گردشگری، سرمایهگذاریهای مشترک یا حتی کارگروههای مشترک بر سر مسائلی از جمله ایمنی هستهای، آلودگی هوا و مدیریت بلایای طبیعی آغاز کنیم.
در شرایطی که به طرز خطرناکی در معرض تشدید درگیریهایی قرار داریم که فرزندان و نوادگان ما نیز از آنها متاثر خواهند شد، از همتایان خود در خلیج فارس میخواهم تا با هدف تبدیل این پیشنهادات به واقعیت به ایران بپیوندند.