سوای از مسائل فنی پیرامون دستور در خصوص از بین بردن حبس هسته ای پیرامون فعالیت های صنعتی ایران، این دستور، پیام هایی از جمله بازگشت اعتماد به نفس ملی، عزت ملی، تغییر محیط سیاسی در برابر غرب و برخی دیگر از نکات راشامل می شود که در این مطلب ، به برخی از آن ها اشاره خواهد شد.
به گزارش مرور نیوز دستور رهبر معظم انقلاب در خصوص از بین بردن حبس هسته ای پیرامون فعالیت های صنعتی ایران، یکی از مهمترین (و شاید مهمترین) اقدامات متقابل ایران در پاسخ به خروج آمریکا از برجام بوده است. سوای از مسائل فنی پیرامون این دستور و الزامات رسیدن به 190 هزار سو و مسائل مربوط به مقدورات ملی برای رسیدن به این موضوع، این دستور، پیام هایی از جمله بازگشت اعتماد به نفس ملی، عزت ملی، تغییر محیط سیاسی در برابر غرب و برخی دیگر از نکات راشامل می شود که در این مطلب ، به برخی از آن ها اشاره خواهد شد.
1. بازگشت اعتماد به نفس ملی
یکی از مهمترین و شاید مهمترین پیام این دستور رهبرمعظم انقلاب این بود که اعتماد به نفس ملی را در میان ایرانیان دوباره زنده کرد. در خصوص مسئله برجام از همان ابتدا که رهبر انقلاب شروط 9 گانه ای را به عنوان پیش شرط های امضا این سند لحاظ کردند و برخی از این شروط مورد توجه قرار نگرفت، در کشور دو دیدگاه نسبت به برجام شکل گرفت. نخستین دیدگاه این بود که این سند «یک دستاورد تاریخی» است و این دستاورد تاریخی سبب حل شدن مشکلات اقتصادی و مسائل سیاسی بین المللی پیرامون ایران خواهد شد. طبق این دیدگاه نفس رسیدن به توافق هسته ای مشهور به برجام، مسئله ای مهم و حیاتی برای ایران تلقی می شود. دومین دیدگاه بر آن بود که به دلیل عدم رعایت شروط هسته ای رهبر انقلاب منفذی برای سو استفاده از ظرفیت های بازرسی، نظارت و سایر ارکان موجود در برجام فراهم می شود و همین موضوع سبب نوعی از بین رفتن اعتماد به نفس ملی در بین این بخش از جامعه شد. بخش بزرگی از مطالبات این بخش از جامعه به این مربوط می شد که چرا «توان هسته ای ایران» دچار بن بست شد و در مقابل تعهداتی از طرف مقابل که به مرحله عمل هم نمی رسد، مورد استناد قرار گرفت. در این سه سالی که از توافق هسته ای ایران و 5+1 می گذرد، صحنه سیاسی کشور صحنه دیالوگ بر سر همین موضوع و مسئله بود که غرب با سوء استفاده از حسن نیت ایران، محیط و کارزار نبرد اساسی خود علیه تهران را به مرحله ظهور رساند و همین موضوع سبب شد تا آمالی که پیش از برجام برای آن ها آرزو های دست نیافتنی بود، در قالب برجام تبدیل به گزینه های عملی شود.
دستور رهبرمعظم انقلاب در این بستر مورد مطالعه و توجه است. برای بخش اول که تصور می کردند برجام مشکلات اقتصادی کشور را حل می کند، این موضوع نه تنها به مرحله عمل نرسید، بلکه بسیاری از آن ها خود را در مواجهه با محیطی می دیدند که خروج آمریکا از برجام، این سند را به واقع تبدیل به سندی کاملا بی خاصیت کرده بود. برجام اگر هیچ دستاوردی به لحاظ اقتصادی نداشت و سبب شد چند سال فرآیند سیاسی و اقتصادی کشور معطل این سند شود، یک دستاورد ملی داشت و آن این بود که ایران را هم کاسه تر و متحد تر در خصوص مواجهه با غرب کرد.
در چارچوب همین اتحاد مردم ایران، دستور رهبر معظم انقلاب برای از بین بردن و شکستن حبس هسته ای، به واقع دستوری در چارچوب اساسی حس اعتماد به نفس ملی برای هر دو گروه فوق بوده است. برای گروه اول این دستور و این بازگشت به سمت تکنولوژی ملی شده هسته ای، واکنش و اقدام متقابل در برابر غرب بود و برای گروه دوم بازگشت غرور ملی هسته ای ایران وحس اعتماد به نفس ملی ایرانیان، قطعا در چارچوب این دستور تحریک و برانگیخته شد.
2. عزت ملی ایرانیان
برخی زیرگفتمان ها در سطح ملی، بسیار گسترده، حیاتی و اتحاد آور هستند. عزت ملی از جمله زیرگفتمان های اساسی کلان گفتمان استقلال ملی کشورها محسوب می شود. خصوصا در کشورهایی که عزت ملی را به عنوان شاخص تعیین کننده رفتار و معرفی خود در سطح بین المللی قلمداد می کنند این موضوع از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تجربه 2500 ساله پیشین ایرانیان و خصوصا تجربه 150 سال اخیر مواجهه با کشورهای غربی و شرقی نشان می دهد که ایرانیان در بزنگاه های مختلف و اساسی تاریخی، حتی در مواجهه با مسائل اقتصادی و حیاتی، به دنبال بازگشت عزت ملی برای خود بوده اند. نوع مواجهه ایرانیان با قراردادهایی شبیه ترکمانچای، گلستان، گس گلشائیان و ...و حتی برجام، نه مسائل اقتصادی، بلکه مسئله تلاقی آن با عزت ملی ایرانیان بوده است. مسئله برجام را بایستی در همین چارچوب مورد مطالعه قرار داد. بسیاری از مردم از اینکه چرا در مذاکرات منتهی به برجام تا این حد تعجیل شده، خلل و فرج های این سند ملاحظه نشده، چرا برجام ظرف بیست دقیقه در مجلس تصویب شده و ... دچار سوالاتی در باب عزت ملی شده بودند. در این چارچوب رفتار آمریکایی ها در خصوص برجام و واکنش ایران به این رفتار نیز برای ملت ایران مورد سوال واقع شده بود، تا اینکه سخنان رهبرمعظم انقلاب در حرم حضرت امام (ره) بخش زیادی از این مسئله را برای مردم حل کرد.
بنابراین یکی دیگر از پیام های دستور شکستن حبس هسته ای، این بود که به غرب این موضوع مخابره شد که ایران دست و پا بسته نیست. اینکه استقلال صنعتی خود را مورد معامله قرار داده، نه به دلیل کوتاه آمدن و دنباله روی در برابر غرب، بلکه بر اساس نرمش قهرمانانه به عنوان یک تاکتیک برای رسیدن به استراتژی بلند مدت «تجربه ماندگار» برای ملت ایران یعنی تجربه مذ اکره مستقیم با آمریکا بوده است. صدور پیام رهبری انقلاب از این حیث که بعد از تجربه مواجهه با آمریکا صورت گرفت و آمریکایی ها به صراحت تمام پیش بینی های رهبر انقلاب را عملیاتی کردند، پیام عزت ملی ایرانیان را تحریک کرده و منجر به بازگشت عزت ملی در سطح گستره ملی ایرانیان شد.
3. تغییر محیط سیاسی با غرب
رفتار غرب با ایران در روز های بعد از خروح آمریکا از برجام، به گونه ای بود که فرانسوی ها از یک سو و آلمان و انگلیس از دیگر سو، خواهان تداوم وضعیت پایبندی ایران به برجام بوده اند، اما در عین حال برای ارائه تضمین هایی به تیم ایرانی مبنی بر نگاه داشت برجام و الزامات غربی ها برای حفظ برجام، هیچ پایبندی از خود نشان نداده اند. این دستور تا حد بسیاری محیط سیاسی و محیط مواجهه ایران و غرب را تغییر خواهد داد، از این رو که به غرب این پیام را مخابره کرد که اگر می خواهند برجام حفظ شود، باید تصمیم جدی تری بگیرند، غرب نمی تواند از یک سو با آمریکا هم پیاله باشد و عیش و نوش آمریکایی خروج از برجام را نادیده بگیرد و از دیگر سو در مرثیه خوانی و الزام آفرینی برای ایران بر تفکرات و آمال خود پایبند باشد. غرب بایستی بداند که ایران به سرعت محیط سیاسی را به روز های قبل از سند هسته ای برجام بر می گرداند.
حال مرحله ای است که غرب بایستی تصمیم بگیرد. ایران بر اساس تصمیم رهبر انقلاب مکلف است که 190 هزار سو را پی گیری کند، غرب اگر می خواهد ایران به همین میزان بسنده کرده و محیط را فراتر از تصورات غرب نبرد، بایستی تضمین های عینی و عمل بدهد. در این ماجرا ایران چیزی برای از دست دادن ندارد، هر چه هست برای ایران دستاورد محسوب می شود. این غرب است که چیزهای بسیاری برای از دست دادن دارد.