امیریل ارجمند بازیگر، آهنگساز و خواننده در مورد تجربه همکاری اش با فیلم شهربانو و نگاهش به فضای رقابتی در دنیای هنر سخن گفت.
به گزارش مرور نیوز، امیریل ارجمند بازیگر، آهنگساز و خواننده که آهنگسازی فیلم سینمایی شهربانو را به عهده داشته و بر همین اساس در سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر هم حضور داشت، در مورد عملکرد مریم بحرالعلومی کارگردان این اثر سینمایی گفت: بازیگران هم همیشه خوب بازی می کنند و اگر در جایی ببینیم که کار بازیگری خوب نیست به این دلیل بوده که کارگردان نتوانسته به خوبی او را هدایت کند. مریم بحرالعلومی به کارش مسلط بود و به خوبی می دانست که چه می خواهد و برای اینکه بتواند قصه اش را تعریف کند مسیر را بلد بود. حتی در زمینه موسیقی فیلم هم پیش از آنکه فیلمش را بسازد می دانست چه می خواهد و دوست دارد که از کدام یک از ادوات موسیقی در فیلم بیشتر استفاده شود. همه اینها دست به دست هم داد تا کارش در بیاید.
وی که تجربه حضور در عرصه های مختلف سینما و تئاتر را دارد، افزود: هیچ وقت باور ندارم که بدون یک کارگردان خوب، بازیگران خوب می توانند یک کار خوب را تولید کنند؛ هرگز این اتفاق نمی افتد. حتما باید یک آقای بالاسری به اسم کارگردان بالای سر کار باشد تا مسئولیت کارش را هم به عهده بگیرد.
موسیقی فیلم عالمی جدا از موسیقی و فیلمسازی دارد
ارجمند در پاسخ به این سوال که آیا موافقید که یکی از ضعف های عموم کارگردانان سینمای ایران عدم شناخت و آشنایی با موسیقی است گفت: موسیقی فیلم یک اتفاق خیلی ویژه است؛ حتی کلاسها و رشته دانشگاهی خاص خودش را دارد و کسی نمی تواند به صرف موزیسین بودن یا آشنایی با نوازندگی یک ساز و یا کارهای دیگر در این حوزه، آهنگساز خوبی برای یک فیلم باشد بلکه اولین اتفاقی که باید رخ دهد این است که آن آهنگساز بتواند حس فیلم و سکانس، ریتم سکانس و تِمِ فیلم را متوجه شود و بازی را درک کند. جاهایی سکوت بهترین موسیقی است و باید بتواند این کار را انجام دهد و یک جاهایی هم بتواند به قصه اضافه کند.
وی افزود: برخی می توانند به قصه اضافه کنند و برخی دیگر نمی دانند که چه کاری انجام می دهند و بعضی هم به دنبال مطرح کردن خودشان هستند. یک جایی این انتظار می رود که داستان را پررنگ کند اما به بولد کردن خودشان می پردازند و آنجا است که فاجعه رخ می دهد مگر اینکه فیلم این اجازه را به او بدهد. در شهربانو فیلم این اجازه را به من می داد که با موسیقی فیلم خودم را به رخ بکشم و این می توانست حتی بیشتر هم باشد و آن وقت موسیقی فیلم به گونه دیگری رقم می خورد.
این هنرمند تاکید کرد: در موسیقی فیلم توجه به این نکات خیلی اهمیت دارد. موسیقی فیلم ساختن نیاز به فیلم دیدن زیاد دارد و یا اینکه موزیسین از بدنه آن فیلم باشد و یا اینکه کارگردان تسلط خوبی به موسیقی داشته باشد، آن وقت می تواند آهنگساز را در مسیری قرار دهد که موسیقی خوبی برای فیلم تولید شود.
وی در مورد آغاز کارش در عرصه موسیقی فلیم گفت: اولین فیلمی که موسیقیش را ساختم یک فیلم انگلیسی به نام Take a fly به کارگردانی اندرو اسمیت بود که خیلی اتفاقی سفارش کارش را به من داد و وقتی این فیلم اکران شد افراد بزرگی راجع این کار صحبت کردند که اعتماد به نفس خوبی به من داد و به دلم نشست. سه سال پیش هم از نزدیک با «آی. آر. رحمان» آهنگساز برنده دو جایزه اسکار یک ساعت مصاحبه اختصاصی داشتم که فکر می کنم زمانی که به همراه با الیور استون به ایران آمده بود جزو پنج آهنگساز برتر جهان بود. این مصاحبه به این دلیل بود که دیدگاه خاصی راجع به فیلم دارم نه موسیقی؛ در واقع راجع به درهم آمیزی و عشق بازی که بین این دو صورت می پذیرد که جدا از موسیقی و یا فیلم سازی است.
کارم را با یک فیلم انگلیسی شروع کردم
آهنگساز فیلم شهربانو ادامه داد: این در هم تنیدگی موسیقی و فیلم اتفاق عجیبی است که من نمی توانم آن را توضیح دهم و آنهایی که در این کار هستند متوجه می شوند که من چه می گویم. این دو همانند گوشت و پوست و استخوان با هم عجین می شوند. مردن آن دختر در Brave Heart را با آن موسیقی نمی توانید فراموش کنید. فیلم های طالع نحس یا پدرخوانده هم همینطور. این آغشتگی و در هم تنیدگی باعث می شود تا موسیقی همانند کلید یادآوری آن تصاویر در ذهن ما باشد و نتوانیم آنها را از خاطر ببریم و این اعجازی است که باعث جاودانه شدن آنها است.
ملت درجه یکی هستیم/هنرمند با حس رقابت به جایی نمی رسد
امیر یل ارجمند در پاسخ به این سوال که اکنون که به واسطه همکاری با فیلمی که در جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور یافته، چقدر هنگام کار بر روی این پروژه و یا سایر پروژه ها در کسوت ها و مهارت های دیگرش، خود را در رقابت با همکارانش در سایر نقاط دنیا می داند و فکر می کند جایگاه هنرمندان ما در میان هنرمندان دنیا کجا است؟ گفت: من فکر می کنم از پس از درخشش سینمای ایران در دهه شصت تا اواخر دهه ۹۰ که دوباره اتفاقاتی در سینمای ایران افتاد، به مدت بیست - سی سال به خواب رفت، اگرچه هر از گاهی اتفاقاتی در سینمای ما می افتاد که همان ها هم به خوبی دیده می شد. یعنی درست است که یک بارقه هایی از سینمای ما باقی مانده بود ولی همان جرقه ها هم حرارتی بوجود می آورد ده هزار درجه قدرت ذوبش بود. منظورم این است که ما ملتی هستیم که وقتی متمرکز بر کارمان باشیم درجه یکی هستیم.
این هنرمند در ادامه تاکید کرد: اما نکته مهم این است که در عرصه های هنری مثل موسیقی یا بازیگری یا .... اگر کسی به نیت رقابت کار کند شک نداشته باشید که موفق نخواهد شد. وقتی اطراف را فراموش کند آدمها به یادش می آورند. وقتی واقعا از آنها جدا می شود دیده می شود. هنگام انجام یک کار باید به طور واقعی جدا شده باشد و در آن خلوت اتفاق را خلق کند و یک چیز متفاوت به وجود بیاورد. خاصیت هنر، سینما و تئاتر، در ایده آلش این است که وقتی که تمام می شود یک تاملی را برای هنرمند و مخاطب بوجود بیاورد و حداقل چند دقیقه ای به فکر فرو روند و در یک خلوت عجیب و غریب، کاتارسیس یا تزکیه نفس برایشان بوجود بیاید. در این مورد چند هزار سال حرف زده شده است و مبحثی جدی است.