جلیل سامان در پاسخ به این سوال که آیا تعمدی در طرح مسایل سیاسی در سالهای گذشته دارید گفت: وقتی می خواهیم حرف سیاسی بزنیم مطرح کردن آنها در زمان حال با توجه به حضور مسئولانش سخت تر است و در گذشته آسانتر است.
به گزارش مرور نیوز، نشست خبری جلیل سامان نویسنده و کارگردان و رضا نصیری نیا تهیه کننده سریال زیرخاکی ۲ با حضور تعدادی از اهالی رسانه بعد از ظهر امروز در محل ریحان فیلم برگزار سد. این نشست سراسر به پرسش و پاسخ خبرنگاران و عوامل تولید این مجموعه تلویزیونی محبوب گذشت.
فصل بعدی نفس ساخته نمی شود
در ابتدای این نشست رضا نصیری نیا تهیه کننده در مورد علت ادامه نیافتن سریال نفس گفت: این به تصمیم سازمان بر می گردد ولی ما طرح آماده ای داشتیم که بلافاصله بعد از فصل اول آن را به سازمان ارایه کردیم اما به هر حال مقدمات ادامه آن کار فراهم نشد.
جلیل سامان هم در همین ارتباط تصریح کرد: در حال حاضر حتی اگر سازمان هم موافق باشد دیگر ما تمایلی به ساخت فصل بعدی نفس نداریم چرا که به دفعات موضوع دستمالی شده و شاید دیگر مخاطب پس بزند.
حال مردم با کمدی بهتر می شود
جلیل سامان در پاسخ به سوال دیگری در مورد تغییر ژانر از کارهای جدی به کار کمدی پس از چند تجربه موفق گفت: اینکه چرا به کارهای طنز تمایل پیدا کرده ایم، به خاطر حال و هوای مخاطبان است که این روزها تحت تاثیر شرایط اداره مملکت از یک سو و شیوع بیماری کرونا از سویی دیگر، تراژدی را در زندگی خودشان می بینند که حال مردم را بد کرده است.
وی افزود: بعد از سریال نفس و بررسی بازخوردها، به این نتیجه رسیدم که ریتم کندی که به تامل و تعمق بیشتر برای فهم بیشتر داستان لازم است این روزها مورد توجه مخاطب نیست. در عین حال حرکت به سمت اثری طنز برای خودم هم یک آزمون بود و می خواستم خودم را محک بزنم.
منافقین خنده دارند
نویسنده و کارگردان سریال زیرخاکی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا در این سریال اعضای سازمان منافقین تا این اندازه سطحی و ابله فرض شده اند گفت: لحنی که برای کمدی خودم استفاده کردم موقعیت های کمیک بود. در سه کار قبلی خودم به طور جدی و داغ به منافقان پرداخته ام اما در این اثر خواستم از زاویه دیگری به آنها بپردازم. هرچند عده ای که با تنها دویست نفر، در جنگل جمع شوند و بخواهند تهران را بگیرند نشان دهنده پخمگیشان است و خود این ذاتا خنده دار است و نمی شود خیلی جدی شان گرفت.
چرا تکه کلام های پژمان جمشیدی پرتکرار شد؟
جلیل سامان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا تکه کلامها و رفتارهای تیپیک و عادتهای خنده دار کاراکتر فریبرز باغبیشه با بازی پژمان جمشیدی زیاد تکرار نشده بود گفت: اشکالاتی از این قبیل داشتیم. در بعضی موارد بعضی از تکه کلامها و یا میمیکها و موارد دیگری بیش از اندازه تکرار شده بود که البته هنگام ضبط با شرایطی فشرده متوجه آن نشده بودیم و بعد هنگام تدوین و حدودا از قسمت های هفتم و هشتم به نظرمان آمد.
وی تصریح کرد: وقتی کاری همزمان با گرفتن تصاویر تدوین می شود، دچار چنین اشکالاتی هم می شود که البته تا جایی که امکان داشت، در تدوین آنها را برطرف کردیم و سعی کردیم از برداشت های دیگر استفاده کنیم.
جلیلی در ادامه اظهار داشت: اگرچه معتقدم بخشی از این مسائل هم سلیقه ای است و عده ای هستند که این حالت را دوست دارند و همین تکرارها برایشان جذاب است اما امیدواریم که بتوانیم غاطبه مخاطبین را راضی نگه داریم هرچند که بسیار سخت است.
بیان مسائل سیاسی روز ممکن نیست
این فیلمنامه نویس و کارگردان در پاسخ به این سوال که آیا تعمدی در طرح مسایل سیاسی در سالهای گذشته دارید گفت: وقتی می خواهیم حرف سیاسی بزنیم مطرح کردن آنها در زمان حال با توجه به حضور مسئولانش سخت تر است و در گذشته آسانتر است. در واقع بیان آنها در این زمان تقریبا ناممکن است و امکان پرداختن به مسایل زمان حال وجود ندارد چرا که شاید رسانه نخواهد به آنها بپردازد و یا دلایل متعدد دیگر در هر صورت این مسأله به سانسور برمی گردد.
وی افزود: البته ما از بیان تاریخ قصدی داریم و اگر چنین قصدی وجود نداشته باشد ساخت اثر بی معنی است. در دهه شصت افراد جالبی وجود دارند که بسیار می توان از آنها گفت. امروز کمتر شبیه آنها هست و البته امکان پرداختن به آنها کم است.
مردمِ دهه شصت خیلی خوب بودند
وی افزود: مردم ما از نظر آرمان خواهی، گذشت، صبر و .... بهترین وضعیت را در دهه شصت داشتند. مردمی که با بالارفتن دلار اجاره ها را بالا نمی بردند و بیشتر به فکر هم بودند. ما هم در این اثر بیشتر فرهنگی و اجتماعی نگاه کردیم و گفتیم چون اغلب مردم خانوادگی به تماشای این سریال می نشینند دلشان برای هم تنگ شود و کمی به همسایه، دوست و آشنای خود فکر کنند؛ اگر حتی درصدی در حال مردم تغییر بوجود بیاید ما کار خودمان را انجام داده ایم.
به خاطر هادی حجازی فر یک خانه خریدیم
در ادامه نصیرنیا در مورد احتمال حضور هادی حجازی فر در فصل بعدی زیرخاکی گفت: وقتی می خواهیم کار جدیدی را شروع کنیم دستمان باز است ولی در فصل های بعدی باید ببینیم که آیا همه بازیگران امکان حضور دارند یا خیر. هادی حجازی فر ظاهراً تعهدات خاصی برای ساخت سریال باکری داده و سریالی که باید در زمانی مشخص آماده پخش شود که احتمالا با شیوع بیماری کرونا مشکلاتی برایشان ایجاد شده باشد. به هرحال هر موقع هادی حجازی فر آماده باشد در این سریال حضور خواهد داشت.
جلیل سامان در پاسخ به سوالی در مورد اینکه با توجه به پایان بندی زیرخاکی۲ آیا فصل بعدی این سریال هم ساخته خواهد شد گفت: از ابتدا بنا بر ساخت فصلهای دو و سه سریال زیرخاکی نبود اما شرایط به شکلی پیش رفت که نتوانستیم تصاویر مربوط به خارج از کشور را بگیریم و در واقع آن فصل نیمه کاره به پایان رسید. پس از آن و با نظر سازمان بنابر این شد که فصل دوم هم ساخته شود اما از ابتدا قصه این فصل همین بود و نه بنابر بیش از این بود و نه ما تعهد بیشتری داشتیم.
سازمان برنامه ریزی منسجمی ندارد
جلیل سامان هم با تاکید بر اینکه همین الان هم داستان فصل سوم زیرخاکی را در ذهن دارد گفت: شرایط ساخت به نحوی نیست که بتوانیم برای آینده یک کار یا فصل های بعدی یک سریال تصمیم بگیریم. در واقع سازمان از همان اول تمایلش برای تولید فصلهای بعدی زیرخاکی را نشان داده اما واقعیت این است که تمهیدات تهیه اش فراهم نشده است و در واقع این تمایلی الهبختکی است.
وی افزود: در سازمان آن چنان برنامه ریزی چندین ساله منسجمی وجود ندارد یا شاید برای ساخت زیرخاکی چنین است که اگر بود تمهیدات تولید متفاوتی داشتیم. مثلا برای حفظ راکورد لباسها خریداری میشد نه اینکه اجاره شود یا در مورد لوکیشن فکری می شد چون معلوم نیست آن خانه های قدیمی در آینده تخریب نشوند و یا حتی در قرارداد بازیگران و حضور آنها در فصلهای بعدی پیش بینی هایی می شد.
نویسنده و کارگردان زیرخاکی ادامه داد: واقعیت این است که آقای حجازی فر قرار بود که در فصل دو حضور داشته باشد باشد و فریبرز قرار بود که به خانه فرهاد برود. حتی به همین منظور خانه خریداری شد و آکساسوارش را هم خریدیم و ناگهان متوجه شدیم ایشان به دلیل ساخت سریال خودشان دیگر نمی توانند در زیر خاکی ۲ حضور داشته باشند و من مجبور شدم در فرصت کمی فیلمنامه جدیدی بنویسیم.
نصیری نیا هم تاکید کرد: در این فصل هومن برق نورد جای خودش بود اما با نیامدن هادی محله شکل گرفت و قصه به شکل دیگری پیش رفت.
سامان هم ادامه داد: این وضعیت برای من یک چالش بود که بدون فرهاد چه کنم و از این نبودن، بهترین استفاده را کردم تا غیبت فرهاد مانند یک راز در سریال باقی ماند.
مگر گرفتاری ما با منافقین به پایان رسیده؟!
این کارگردان در پاسخ به این سوال که چرا بسیاری از خرده داستانها و ماجراها در زیرخاکی به پایان مشخص نمی رسد گفت: فریبرز باغبیشه بسیار سر به هوا و بی دقت است و به همین دلیل ماجراهایش پایانی ندارد و مدام دردسر جدیدی درست می کند. ضمن اینکه مگر ما مشکلاتمان با سازمان منافقین حل شده که قصه هایشان بخواهد پایان بیابد. از طرفی دیگر کاراکترهای کوچکی در داستان این سریال حضور داشتند که قرار بوده فراموششان کنیم اما الان امکان دارد که در صورت نیاز بیاوریمشان وقصه جدیدی بیان کنیم ومن اینها را به عنوان پتانسیل قصه می بینم.
جلیل سامان در بخش دیگری از این نشست اظهار داشت: در صدد بیان یک قصه سیاسی نبودیم بلکه می خواستیم به این بپردازیم که اینها یک خانواده و شخصیتهای معمولی هستند که اتفاقات اجتماعی و سیاسی بر آنها تاثیر می گذارد و آنها را همراه با خود می کند. این قصه پتانسیل خوبی دارد که می توان آن را تا سالها ادامه داد.
این هنرمند در پاسخ به این سوال که آیا مانند خیلی از هنرمندان دیگر، با توجه به آثاری که علیه منافقین می سازد و اتفاقاتی که اخیرا و همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در خارج از کشور رخ داد، نمی ترسد که در سفرهای خارجی و یا سوء قصدهای داخل کشور از سوی عوامل تروریستی گروهکها و منافقین آسیبی به او برسد گفت: من از کسی نمی ترسم حتی زمانی، قبل از نفس و قبل از پیش تولید سریال چمران به تنهایی به فرانسه رفتم و آنجا بود که ناگهان به خودم آمدم که کجا هستم و تا پیش از آن لحظه اصلا به این موضوع فکر نکرده بودم و بعدش هم برایم اهمیتی نداشت.
چرا هزینه های فصل دوم زیرخاکی افزایش یافت؟
جلیل سامان در پاسخ به سوال دیگر در خصوص اینکه آیا محبوبیت روز افزون پژمان جمشیدی همکاری با او را سخت تر کرده است گفت: به هرحال، شهرت، ثروت و قدرت روی افراد تاثیر می گذارد اما امیدوارم روی پژمان تأثیر کمتری بگذارد.
رضا نصیری نیا هم در ادامه تصریح کرد: دستمزد عوامل در فصل دوم بیشتر از فصل اول بود که این طبیعی است همانطور که حقوق یک کارمند براساس سابقه اش افزایش می یابد.
وی در مورد هزینه های طراحی صحنه بسیار با دقت زیرخاکی گفت: برخی موارد به هزینه صرف بستگی ندارد. مثلا در طراحی صحنه آقای سامان اجتهاد دهه شصت را دارد؛ به همین دلیل در این مجموعه طراح صحنه و لباس به معنی کاملی نداشتیم و حتی خانم قوام تنها یک ماه و نیم با زیرخاکی۲ همراهی کرد. در تیتراژ هم ما سرپرست صحنه داریم نه طراح صحنه. ما تیم صحنه داریم که خیلی هم عالی هستند اما بیشتر به اجرا می پرداختند نه طراحی.
نصیری نیا در مورد افزایش هزینه ها در سال گذشته گفت: به واسطه شیوع کرونا کار خیلی سخت تر شد و لطف خدا شامل حالمان شد که کار با مشکلات حادی روبرو نشد. به رغم ابتلای دو سه نفر از عوامل به بیماری کرونا، تعطیلی های کار در ارتباط با این بیماری دو تا دو روز و در مجموع چهار روز بود.
وی تاکید کرد: خیلی از پروژه ها درگیر همین مشکل هستند و یکی از چالش های فصل سه همین کرونا است.
به عنوان مثال پژمان جمشیدی به خاطر محبوبیتش خواهان بسیار دارد و به همین دلیل اگر فیلمبرداری تعطیل می شد نمی توانستیم او را هماهنگ کنیم. بیشتر از این هم نمی توانستیم فیلمبرداری کنیم چون قراردادهای بعدی بازیگرانمان اجازه نمی داد.
جلیل سامان در مورد زمان پخش سریال زیرخاکی گفت: واقعیت این است که دوست داشتم در شرایط دیگری پخش شود اما وقتی گفتند ممکن است به بهتر شدن حال مردم کمک کند با پخش آن مشکلی نداشتم.
نصیرنیا هم به طنز گفت: اگر پنجاه سال هم برنامه ریزی می کردیم امکان نداشت که بتوانیم هم انتخابات، هم جام ملت های اروپا، هم مقدماتی جام جهانی، هم والیبال را با پخش یک سریال همزمان کنیم!
دلیل جلیل سامان برای نرفتن به شبکه خانگی
جلیل سامان در پاسخ به سوالی در مورد احتمال فعالیتش در شبکه خانگی و یا وی او دی ها گفت: واقعیتش این است که دوست ندارم مردم برای دیدن کار پول بدهند؛ مردمی که در نقاط محروم زندگی می کنند و هیچ امکان دیگری به جز تماشای آثار تلویزیونی ندارند. مگر اینکه شرایطی بوجود بیاید که یا از جهت ممیزی نتوانیم حرفهایی را در تلویزیون بزنیم یا از نظر تولید محدودیت هایی داشته باشیم.
وی افزود: رقابت در شبکه نمایش خانگی رقابت بیشتر و سخت تر است. بازیگران پولهای بهتر می گیرند و محدودیت های کمتری از نظر پوشش دارند. نکته مهمی که به همین بهانه می خواهم بگویم این است که اگر تهیه کننده این کار کسی غیر از آقای نصیرنیا بود نمی توانست خواسته های من را تأمین کند و حتی این بازیگران را به این پروژه بیاورد. وی بودجه کلانی در اختیار نداشت اما داشته هایش را آورد در حالی که خیلی ها هستند که بودجه بیشتری دارند اما برای کار خرج نمی کنند در حالی که نصیری نیا از خودش و اعتبارش برای کار هزینه کرد.
زیرخاکی به هیچ گروه و منطقه ای تعلق ندارد
کارگردان سریال زیرخاکی در مورد انتخاب لهجه لری در سریال گفت: اگر لهجه ای را انتخاب کرده باشیم که با تمسخرش مردم را بخندانیم قطعا کار اشتباهی کرده ایم اما اگر با عشق و احترام به آن لهجه آن را به کار بگیریم حتما این احساس را مردم هم درک خواهند کرد.
وی تصریح کرد: زیرخاکی نه به منطقه و نه به گروه خاصی تعلق ندارد و خواستیم از لهجه های متنوع استفاده کنیم تا همه مردم باید خودشان را ببینند. خوشحالم که برخی از کارها خارج از تهران تولید می شوند اما متاسفانه هنوز بسیاری از اقوام خود را در رسانه ملی نمی بینند.
نصیری نیا در مورد هزینه های تولید خارج از تهران تصریح کرد: همینکه از داخل یک خانه به محیط خارجی بیائیم هزینه ها افزایش چشمگیر پیدا می کند. وقتی بخواهیم کاری را خارج از تهران تولید کنیم جدای از هزینه ها هماهنگی عوامل خیلی سخت است. از مشکلات کرونا برای اسکان و پذیرائی تا زمان آزاد بازیگران و امکان حضور عوامل دیگر در پروژه خارج از تهران همگی از موانع تولید در خارج از تهران است.
تا امروز کار سفارشی نساخته ام
جلیل سامان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا آثار شما با سفارش تولید می شوند گفت: اندیشه ای که ما بپذیریم اندیشه ما است و اگر نپذیریم و به تولیدش بپردازیم آن وقت سفارشی کار کردهایم. تمام موقعیت هایی که در قصه بوده درخواست و سفارش من و آقای نصیرنیا بوده و تحمیل و دخالت سازمان در آن دخیل نبوده است به نحوی که خیلی وقتها می گویم این قصه ها سفارش من به سازمان است که اگر پولش را داده ساختمشان و اگر ندهد نمی سازم. بنابراین تا امروز به هیچ وجه کار سفارشی نساخته ام.
وی افزود: قصه باید گلوی آدم را بگیرد؛ باید تمایل و حسی در من فیلمساز بوجود بیاید تا بتوانم بنویسم و بسازم. هیچ پولی نمی تواند جای وقت آدم را بگیرد پس چرا باید آدم کاری را که دوست ندارد انجام دهد و دو سه سال وقتش را صرف آن کند. خدا را شکر که بازنشسته سازمان صدا و سیما هستم و نیاز مالی ندارم.
سرنوشت پلیس جنوب؛ راش هایی که پاک شدند
این فیلمنامه نویس و کارگردان در مورد آثار پخش نشده اش گفت: نیمی از زندگی من به نوشتن یا ساختن آثار نمایش داده نشده گذشته است. مثلا سریال تیله دزدها را برای گروه کودک نوشتم ولی هیچ وقت ساخته نشد.ذیا زمانی ادامه قیام جنوب با موضوع مقاومت قشقائیها در مقابل انگلیسی ها نوشتم و حتی در استان فارس فیلمبرداری هم شد اما بنا به دلایلی متوقف شد. به تهران آمدیم و مشکل را حل کردیم اما وقتی برگشتیم دیدیم که بر روی نوار تصاویر پلیس جنوب مصاحبه پر کرده اند. تافته جدا بافته هم اثر دیگری بود.
سریال چمران را نمی توان ساخت
جلیل سامان در مورد ساخت سریال چمران که دو سال بر فیلمنامه اش وقت گذاشته است گفت: پیش از این که مقدماتش فراهم نشد و الان که فکر می کنم بهتر است ساخته نشود. یک ویژگی چمران این بود که هر کسی که با او دوست می شد فکر می کرد تنها دوست او است به همین دلیل مدعی زیاد دارد و در عین حال ممیزی های رسانه را هم باید در نظر گرفت.
این کارگردان ادامه داد: البته شاید خارج از تلویزیون بتوان سریال چمران را ساخت اما یکی از مهمترین کارها یافتن بازیگر مناسب است چرا که در آثاری که در مورد یک شخصیت خاص است باید بازیگری را پیدا کرنیم که بتواند آن نقش را باور پذیر بازی کند.
وی تاکید کرد: جای چمران خیلی خالی است چرا که الگویی است برای همه نسلها. خیلی ها همچون فریبرز باغبیشه در آرزوی رفتنم به فرنگ و به دست آوردن رفاه هستند اما چمران به همه چیز رفاهی رسیده بود که به همه آنها پشت پا زد و به لبنان رفت و اتفاقات عجیبی را رقم زد.
باید استانداردهای سریال سازیمان را ارتقا دهیم
جلیل سامان در ادامه به ضرورت ارتقاء کیفیت فیلم های سینمایی و سریال های ایرانی اشاره کرد و گفت: سینما اهمیت دارد چرا که از قبل مشخص است که آثار سینمایی می توانند از مرزها فراتر بروند. امروزه با فعالیت شرکت های بزرگ جهانی می بینیم که سریال ها هم تنها مصرف داخلی ندارند و در حال حاضر سریال سازی هم به شکلی شده که از مرزها عبور می کند. بنابر این باید نحوه تولید و کار خود را با استانداردهای جهانی منطبق کنیم.
دیگر وقت بودن را دوست ندارم
این فیلمساز در پاسخ به سوالی در ارتباط با نمایش فیلم سینمایی پخش نشده اش گفت: واقعیت این است که چندین بار پیگیر نمایش فیلم سینمایی وقت بودن شدم حتی چند باری هم مدیر شبکه 4 پیگیرش شد اما اینقدر از زمان ساخت این فیلم گذشت که من اقدام به نوشتن رمانش کردم و امروز فکر می کنم رمانش از فیلم بهتر شده و شاید اگر دوباره فیلم را ببینم، ممکن است الان دیگر دوستش نداشته باشم و اگر بناباشد دوباره بسازمش ترچیح می دهم که مانند رمانش بسازم.
فریبرز باغبیشه مشابهی ندارد
فیلمنامه نویس و کارگردان زیر خاکی در پاسخ به سوالی در مورد شباهت احتمالی کاراکتر فریبرز باغبیشه با کارکترهای دیگر سینمای ایران گفت: فریبرز شباهتی به کاراکترهایی مانند آنچه در لیلی با من است وجود ندارد و من نمی توانم به این سوال پاسخی بدهم.
نصیری نیا در پاسخ به سوالی در مورد احتمال جدا و بی نیاز شدن سینمای ایران از شهرک های سینمایی به واسطه بهره بردن از جلوه های ویژه گفت: چنین اتفاقی، کاری سخت و پر هزینه است و البته نیازمند تیم های بسیار توانمند است اگرچه معدود افرادی هستند که توان بالایی دارند اما پاسخگوی نیاز بازار نیستند و من فکر می کنم هرگز چنین اتفاقی رخ نخواهد داد که بتوانیم شهرک های سینمایی را از پروسه تولید حذف کنیم.
این تهیه کننده در پایان این نشست در خصوص حاشیه ای که در ابتدای فیلمبرداری فصل دوم زیرخاکی در شهرک سینمایی ایجاد شده بود گفت: واقعیت این است که جلیل سامان پیش از همه در محل پروژه حاضر می شود و بلافاصله از آنجا هم به سر تدوین می رود. در واقع زمانی که سامان برای کار می گذارند اعجاب برانگیز است و تقریبا هیچ زمان استراحتی ندارد.
وی افزود: آن اتفاق هم به گذشته مربوط می شود و به دلیل برخی مجوزهایی که باید از سوی سازمان صادر می شد و به دست شهرک سینمایی می رسید رخ داد. در واقع دکتر مهدی میرچی، مدیر جدید شهرک سینمایی غزالی، فردی کار آشنا و همراه است و همانطور که اشاره کردم مشکل پیش آمده هم به شهرک سینمایی ارتباطی نداشت و از بیرون از آنجا بود.