به گزارش مرور نیوز، علی گلستانه هنرمند نقاش که مجموعه آثار طبیعت او از شهرت به سزایی برخوردار است، صبح چهارشنبه ۱۴ مهرماه دارفانی را وداع گفت.
احسان آقایی رئیس موزه هنرهای معاصر تهران در اندوه درگذشت علی گلستانه نوشت:
هرچند منظرهنگاران ایرانی از محمودخان ملکالشعرا تا امروز کَندوکاوهای فراوانی در بازنمایی داشتهاند ولی هنرمندانی که به اسلوبی شخصی در نگاه و تکنیک رسیده باشند، پرشمار نیستند. علی گلستانه در زمره هنرمندانِ دارای زبان دیداری و تکنیکی شخصی است به گونهای که علاقمندانی که اندک آشنایی با نقاشی دارند، در نگاه نخست، آثارش را میشناسند.
فرایند خلق اثر در نقاشیهای گلستانه، به قول مشهور سهلِ ممتنع است؛ حرکت از جز به کل با نگاهی کلنگر و کاربست متبحرانه خط و رنگ در یک ترکیببندی استوار که منجر به نوعی بازنمایی میشود که در مرزهای انتزاع قابل درک و دریافت است و ناشی از تکرار و تجربه یگانه او از تفسیر بصری فرم در طبیعت است. در منظرههای او سیطرهی نقاش بر منظره، مرهون زاویه نگاه ویژهی هنرمند است. او در نگاه نخست فرم، رنگ، زوایا و عناصر دیداری چشمانداز را تحلیل میکند و سپس با سادهسازی و کاربست تکنیک متناسب با آن، مخاطب را در این تجربه بصری شریک میکند.
فقدان علی گلستانه در این روزگار، شاید فقدان تلاش، تکرار مبنی بر نوجویی، فروتنی و تواضع در هنر ما است که اندک اندک به کیمیایی در هنر معاصر تبدیل میشود. برای توصیف او و سبک زندگیَش از ابنیمین وام میگیرم که: «جهانی است بنشسته در گوشهای».
محمد گلستانی معروف به علی گلستانه، در سال ۱۳۱۹ در تهران متولد شد. گلستانه آموزش نقاشی را در نوجوانی نزد اصغر پتگر آغاز کرد. برای تحصیلات مقدماتی به دبیرستان جم قلهک رفت و در آنجا با آیدین آغداشلو و عباس کیارستمی همکلاس شد. او در سال ۱۳۳۸ دیپلمش را گرفت و همراه آن دو به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت.
خصیصه مهمی که گلستانه در آثارش، بهخصوص در مناظر بهدست آورد به تصویر درآوردن تفاوت اقلیم و آبوهوا در کارهایش بود؛ بهطور مشخص در تصاویر او از مناظر شهر یزد میتوان گرمی و خشکی هوا و آفتاب داغ را کاملاً احساس کرد یا در مناظر اسپانیای او آبوهوای معتدل مدیترانه را لمس کرد.
پرتره و پیکره انسان نیز همواره از اصلیترین دغدغههای علی گلستانه بود. او با به تصویر درآوردن تکچهرههایی از دوستان و اطرافیانش، چون فروغ فرخزاد (شاعر)، لیلی گلستان (گالریدار)، پرویز ملکی (گالریدار)، زویا پیرزاد (نویسنده)، مصطفی دشتی (نقاش)، سیمین بهبهانی (شاعر)، ژیلا ایپکچی (تدوینگر)، محمد مقدم (زبانشناس)، نادرشاه افشار و دیگران، وجهی دیگر از کارش را بازگو کرد.