به گزارش مرور نیوز، مراسم تشییع بیتا فرهی بازیگر سینمای ایران از مقابل درب ساختمان شماره 2 خانه سینما در حال برگزاری است، بارش باران فضای این مراسم را متفاوت کرده است.
لیلا حاتمی، کوروش سلیمانی، داریوش فرهنگ، سهیلا رضوی، عزیز ساعتی، شهره سلطانی، منوچهر شاهسواری، اندیشه فولادوند، فرخ نعمتی، لاله اسکندری، آزیتا موگویی، شایسته ایرانی، سام قریبیان، همایون ارشادی، بهاره افشاری، ستاره اسکندری، لاله اسکندری و علی دهکردی(مدیرعامل خانه سینما) در این مراسم حضور داشتند.
اجرای این مراسم را ستاره اسکندری برعهده داشته و کوروش سلیمانی بهعنوان اولین نفر ضمن بیان جمله «یکی از افتخارات من این است که در سریالی با با بیتا فرهی همکاری داشتم.» بیانیه انجمن بازیگران را در این مراسم قرائت کرد.
در بخشی از این بیانیه آمده بود: ««اوست همیشه زنده، بانوی سینمای ایران بیتا خانم فرهی هم از قطار پیاده شد. در این سال بد انگار دیگر عادت مان شده که هر از چندی اینجا یا تالار وحدت یا خانه هنرمندان و بهشت زهرا (س) جمع شویم تا در کنار هم تحمل اندوه روز وداع یاران را ساده تر کنیم ... و چه عادت بدی ما را درگیر و دربند خود کرده است. هنوز مشغول تسلیت بابت درگذشت بیتا فرهی عزیز بودیم که دیروز خبر پرواز پروانه معصومی همکار پیشکسوتمان را شنیدیم. بیایید نام عزیزانی را که در سال اخیر از کف داده ایم با هم مرور کنیم تا به عمق تلخی این سال بیشتر پی ببریم.»
در بخش دیگری آمده است: «بیتا فرهی را هر که دیده و با او همکاری و معاشرت داشته، می تواند شهادت بدهد که وقار و مهربانی، تشخص و دانایی و مردم داری از ویژگیهای بارز او بوده و این ویژگیهای انسانی در کنار هنرمندی از او شخصیتی دوست داشتنی و فراموش نشدنی پدید آورده که نام و یادش را در خاطر ما جاودان میسازد.»
داریوش فرهنگ هم نفر بعدی بود که پشت تریبون مراسم تشییع بیتا فرهی رفت و گفت: « هنرمندان مایه از جان میگیرند و خرد و خردورزی. یکی از خانمهای هنر پر کشید و از بینمان رفت، او بانوی خاص سینما بود. چندی نبود که از خبر سلاخی مهرجویی باخبر شدیم و هنوز آن را هضم نکرده یکی از همکاران خردمند خودمان را از دست دادیم. این یک سونامی وحشتناک است که سراغ هنرمندان آمده است. کار ما این شده است که به جای زندگی از مرگ سخن بگوییم، به جای نور و روشنایی از تاریکی ها صحبت کنیم، به جای زیبایی از زشتیها، از دست های آلوده و قلب و افکار آلوده صحبت کنیم.
وی ادامه داد: مگر این دل پاره پاره شده یا ترک خورده ما چقدر طاقت دارد که خبر پشت خبر و بدی پشت بدی سراغ همکاران ما آمده است. بیتا فرهی یک بانوی خاص سینما بود. به تکتک عکس های او نگاه کنید، انگار از ازل برای سینما ساخته شده بود و چه خوب وارد سینما شد و چه بد از بین ما رفت. هنرمندان ۲ بار میمیرند یک بار از این همه اما و اگر دق میکنند و یکبار هم با مریضی و دور افتادگی و استرس. چند روز پیش قبل از فوتش به بیمارستان رفتم، درست نمیتوانست صحبت کند اما با ایما و اشاره به من گفت سینما در چه حال است و اوضاع و احوال چگونه است من گفتم مشغول هستیم.»
فرهنگ یادآور شد: همکاران همچنان نمیگذارند پرچم کار روی زمین بیفتد. ما هنوز نتوانستیم خبر درگذشت مهرجویی را هضم کنیم که این خبر آمد، این چه زندگی است؟ چرا باید این همه ناملایمات سراغ همکاران و قلبهای ما بیاید. شب گذشته در مراسم ختم این بانوی خاص بودم که دخترش مهسا از من خواست چند کلمه صحبت کنم. وقتی عکس های او را میدیدم متوجه شدم که او ویژه و خاص بود و شخصیت و منش و روش خاص خود را داشت. من این شانس را داشتم که یک بار در یک سریال با او همکار شدم، هیچ وقت ندیدم از خودش صحبت کند یا خودش را جدی بگیرد اما ک
لیلا حاتمی بهعنوان نفر بعدی پشت تریبون رفت و گفت: «درگذشت بیتا فرهی را به خانواده سینما و خانواده ایشان تسلیت میگویم، من شانس همکاری و دوستی با ایشان را داشتم. نمیدانم چطور اما با او صمیمی بودم، من به بیتا «تو» میگفتن، خانم فرهی مثل هنرپیشهها نبود، نه داخل فیلم و نه بیرون فیلمفخانم فرهی یک زن بود.»
حاتمی با یادآوری مجدد ویژگیهای زندهیاد فرهی گفت: «او باصفا و بیریا بود. خصوصیترین مسایل و عواطف را با ظرافت میتوانست به زبان بیاورد. با او اصل مطلب در جریان بود، بیهیچ تعجبی. غرور بیتا نمیدانم از کجا بود. فکر کنم اصلا غرور نبود. انگار حواسش اصلا به این موضوع هم نبود.»
وی ادامه داد: «فکر کردن به او و حالتشهایش اشک من را در میآورد و من را به یاد وضعیت انسانی خودمان میاندازد وقتی واقعا انسان هستیم و حواسمان به چیز دیگری نیست.»
سپس علی دهکردی مدیرعامل جدید خانه سینما پشت تریبون رفت و گفت: «واقعا آیا ستاره را میشود از دل آسمان به زمین آورد و به خاک سپرد، نمیشود چراکه ستاره همیشه ستاره است و جایش در آسمان. بانوی ما بیتا فرهی ستاره بیبدیلی که در آسمان بود و در آسمان هست حتی اگر جسمش را به خاک بسپاریم.»
وی ادامه داد: «متاسفم و تسلیت عرض میکنم از طرف خودم و از طرف تمام افرادی که در سینما زحمت میکشند، از راننده و مسئول خدمات تا بالاترین عوامل پروژهها، پیکر نحیف سینمای ما تاب از دست دادن این همه از ستارههایش را ندارد، برای ما دردناک است که هنوز با پیکر بیتا فرهی خداحافظی نکرده بودیم که در غم از دست دادن پروانه معصومی نشستیم، ستارهای که از اعضا مهم تاریخ سینمای ایران بود.»
دهکردی در پایان گفت: «از طرف خودم و از طرف تمام جامعه اصناف سینمای ایران و همه بزرگان و چهرههای درخشان فرهنگ و هنر که به احترام بانو بیتا فرهی تشریف آوردند تشکر میکنم.»
سپس مهسا قریشی دختر این هنرمند روی صحنه آمد و گفت: «مادر عاشق کشور و خاکش بود و دوست داشت اینجا نفس بکشد. او عاشق کارش بود و گزیده کار میکرد. هیچ وقت از شرایط سخت گله نکرد و عاشق زندگی کردن بود. به تصمیم خودش از فرانسه به ایران برگشت چون عاشق مردمش بود. ارزش آدمها برای او به انسان بودن آنها بود. مادرم دوست داشت در خانه خود باشد و آنقد مردم را دوست داشت که دوست نداشت در قطعه هنرمندان دفن شود. او عاشق هوای بارانی بود و امروز هم باران میبارد ...»