نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «فِراری» به کارگردانی علیرضا داودنژاد با حضور عوامل فیلم و اهالی رسانه در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.
به گزارش خبرنگار مرور نیوز، نشست فیلم «فراری» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد که با استقبال خوبی از سوی منتقدان و اهالی رسانه شد در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.
علیرضا داودنژاد کارگردان، جهانگیر کوثری تهیهکننده، رضا داودنژاد، ترلان پروانه، سیماتیرانداز، محسن تنابنده بازیگر، محمود کلاری مدیر فیلمبرداری، حسن حسندوست تدوینگر، یحیی سپهریشکیب آهنگساز و پرویز آبنار صدابردار این اثر سینمایی در این نشست حاضر شدند.
در ابتدا علیرضا داودنژاد کارگردان این فیلم درباره ساخت فضای ذهنی خودش درباره فیلم گفت: فکر میکنم سال به سال که میگذرد باید بگوییم دریغ از سال قبل. چون هرچه که میگذرد روحیه انفعال، تقلید و مصرفزدگی بیشتر ترویج و روحیه ابداع کاهش پیدا میکند که این شرایط خیلی نگران کنندهای است. فیلم «فِراری» هم تحت تاثیر این تلقی من از جامعه بوده است.
او ادامه داد: همیشه نگرانی درباره آینده دارم و فکر میکنم این نگرانی را باید به این نحو در فیلم نشان داد، زیرا بسیار جدی درباره آینده نسل جدید نگران هستم و در چشمانداز من شرایط نگران کننده وجود دارد که آن را به این صورت که در «فِراری » بود، به تصویر کشیدم.
کلاری که به عنوان فیلمبرداری در این ، در پاسخ به کیفیت تمجموعه حضور داردگفت: این فیلم شیوه ساختاری خاصی داشت و از ابتدا قرار بر آن بود که همین چیزی باشد که امروز دیدهاید. اصلا جنبه جذابیت فیلم برای من این بود که تجربه جدیدی را خواهم داشت، چون در این کار سه دوربین کوچک که روی ماشین نصب میشدند، داشتم و دیگر نمیدانستم کجا و چطور فیلم میگیرد. همه سکانسها و همه بخشها با همین سه دوربین فیلمبرداری شد.
وی در ادامه توضیح داد: فیلمهایی که با این شیوه فیلمبرداری می شوند، بخش اعظمی از کار به دوره بعد از فیلمبرداری برمیگردد که ما چندان فرصت نداشتیم و سه روز قبل از اینکه شما آن را ببینید، حاضر شده بود. اما به طور کلی این فیلم در ذات، نوع و شکل تصویرپردازی همان هدفی را دنبال میکرد که روی پرده دیدید و همان چیزی بود که باید اتفاق میافتاد.
سپهریشکیب که پیش از این در فیلم «مرهم» با علیرضا داودنژاد همکاری داشته و آهنگساز اثر تازه این کارگردان نیز بوده است، درباره شیوه شکلگیری موسیقی فیلم اظهار کرد: فضای این دو فیلم با یکدیگر فرق میکرد و دلیل این تفاوت این بود که «مرهم» روایت امیدوار کنندهای داشت، در حالیکه «فراری» شامل چالشهایی میشد و همچنین فضای مدرنیتهای هم داشت.
وی ادامه داد: از ابتدا با آقای داودنژاد روی فرم موسیقی کار میکردیم و این نکته را در نظر گرفته بودیمکه فرهنگ و داستان ایرانی داریم و ساختار ارکستر باید به شکلی جلو میرفت که به فضای داستان بخورد. همچنین باید بگویم که در این پروژه شاگردی میکردم و چیزهای زیادی را یاد گرفتم.
تنابنده بازیگر این اثر سینمایی نیز در پاسخ به شیوه کار در این پروژه بیان کرد: پروسه کارگردانی با آقای داودنژاد بسیار طولانی بود. یادم است وقتی سر پروژه «پایتخت» بودیم، آقای داودنژاد آمدند و مدت زمان طولانی با هم حرف زدیم و زمان گذراندیم. آقای داودنژاد در ابتدا باید بازیگر خودشان را دوست داشته باشند که این شیوه کار برای من تجربه جدیدی بود.
وی در اشاره به لهجه قمی که داشت، عنوان کرد: پیشنهاد این لهجه از طرف آقای داودنژاد بود و میگفتند اگر این شخصیت لهجهای نزدیک به تهرانی داشته باشد و پایه شخصیت مذهبی هم داشته باشد، نتیجه بهتری دست میدهد. همچنین چند فامیل قمی داشتند که از طریق همین اشنایی به نتیجهای که میخواستیم رسیدیم.
این بازیگر در پاسخ به این پرسش که بازی در مقابل بازیگری از یک نسل دیگر کار سختی برای او بوده یا نه، نیز اظهار کرد: احساس میکنم با حضور آقای داودنژاد معضلی در اینباره وجود نداشت. ما جلسات زیادی را قبل از فیلمبرداری تمرین کردیم، معاشرت داشتیم و با یکدیگر آشنا شدیم.
تنابنده همچنین با اشاره به اینکه بخش زیادی از فیلم نماهای بستهای داشته، بیان کرد: وقتی ۷۰ درصد از فیلم به شکلی باشد که که بازیگر کمتر امکان استفاده از حرکتهای بدن خودش را داشته باشد، کار سختی پیش رو دارد و بازی در اتمسفری که میان دو بازیگر است، شکل میگیرد که در حقیقت این در کنار هم بودن بازیگرها و پیش رفتن با یکدیگر است که به نتیجه نهایی دست پیدا میکنند.
پروانه که بازیگر مقابل تنابنده در فیلم بود نیز درباره نقش خود توضیح داد: ما جلسات خیلی زیادی قبل از فیلمبرداری تمرین داشتیم و آقای تنابنده در این نقش کمک زیادی به من کردند. چون وقتی دو نفر در تصویر هستند، باید با یکدیگر ارتباط بگیرند، از همین رو در ابتدا من و آقای تنابنده بودیم که با یکدیگر در ارتباط بودیم و در ادامه به رابطه گلنار و نادر رسیدیم به طوریکه وقتی بازی میکردیم خود من نمیدانستم ترلان در چه حالی است و چه کاری انجام میدهد و کامل در نقش گلنار قرار گرفته بودم.