محمد حسین فرحبخش یکی از سینماگرانی است که بیشترین سابقه همکاری با جمشید هاشم پور را در سینما دارد. او هنوز هم از این بازیگر به عنوان «سوپراستار بلامنازع سینمای ایران» یاد می کند؛ بازیگری که بی رقیب است و سال هاست جایگاه خود را در سینما حفظ کرده.

به گزارش مرور نیوز، محمد حسین فرحبخش یکی از سینماگرانی است که بیشترین سابقه همکاری با جمشید هاشم پور را در سینما دارد. او هنوز هم از این بازیگر به عنوان «سوپراستار بلامنازع سینمای ایران» یاد می کند؛ بازیگری که بی رقیب است و سال هاست جایگاه خود را در سینما حفظ کرده.
فرحبخش از هاشم پور به عنوان «بی حاشیه ترین بازیگر سینمای ایران» هم نام می برد که همیشه از جنجال دوری کرده و برای اهالی سینما قابل احترام بوده است. این تهیه کننده و کارگردان سینما در گفتگو به سابقه کاری هاشم پور در سینمای قبل و بعد از انقلاب اشاره کرده و از دوران ممنوعیت فعالیت او گفته است؛ از دورانی که به دلیل ستاره و قهرمان بودن از سینما کنار گذاشته شد. فرحبخش به مدارکی در این زمینه اشاره کرده که قصد دارد آنها را برای ثبت در تاریخ در موزه سینما بگذارد.
جمشید هاشم پور از همان اول ستاره بود

شما یکی از افرادی هستید که بیشترین سابقه همکاری با جمشید هاشم پور را دارید. این همکاری چطور و از چه زمانی شکل گرفت؟ قبل از این که با آقای هاشم پور کار کنید، با ایشان آشنا بودید؟

- برای پاسخ به این پرسش در ابتدا باید مقدمه ای درباره حضور آقای هاشم پور در سینما تعریف کنم. ایشان سال 1346 نقش کوتاهی در فیلم «جنجال بزرگ» داشتند. این نقش آن قدر کوتاه بود که شاید الان خود آقای هاشم پور هم این فیلم را به یاد نیاورد. سال 1347 ساموئل خاچکیان در فیلم «جهنم سفید» نقش مهمی به آقای هاشم پور داد که با گذاشتن کلاه گیس این نقش را بازی می کرد.
تا سال 1351 آقای هاشم پور در فیلم های دیگری مانند «ای والله»، «قسمت» و ... به عنوان ضد قهرمان بازی می کرد اما در همان سال از سینما خداحافظی کرد چون در آن زمان کارمند وزارت کشور هم بود و دیگر تمایلی به حضور در سینما نداشت. این دوری تا سال 1360 که آقای کیمیایی برای بازی در فیلم «خط قرمز» از ایشان دعوت کردند طول کشید. در این فیلم ایشان نقش فردی ساواکی را بازی می کرد که دور سرش مو داشت و بعد از آن چند فیلم دیگر مثل «بازداشتگاه» به کارگردانی کوپال مشکات هم با همان تیپ بازی کرد تا این که نوبت به بازی در «تاراج» رسید.

در این فیلم نگذاشتند آقای هاشم پور از نام «جمشید آریا» استفاده کند که مجبور شد آن را تغییر بدهد. در «تاراج» آقای قادری نقش اول را به ایشان دادند و بعد از این فیلم هم «عقاب ها»، یوزپلنگ» و «تیغ و ابریشم» را بازی کردند. در سال 1365 چون مدیران سینمایی آن زمان با حضور قهرمان در سینما مخالف بودند، به ایشان تهمت اخلاقی زدند و از آن سال آقای هاشم پور ممنوع الکار شدند. این وضعیت تا سال 67 که آقای عیاری روز «باشکوه» را ساختند و از آقای هاشم پور دعوت کردند ادامه داشت.
در این فیلم آقای هاشم پور با همان تیپ معمولی، نقش ساواکی را بازی کرد. سر طاس و بدون موی شان را در سینما نمی توانستند نشان بدهند تا این که در سال 1370 من و آقای علیخانی تصمیم گرفتیم فیلم «قافله» را بسازیم. از او خواستیم که موهایش را بزند و سرش را کچل کند اما ایشان حاضر نبود این کار را انجام بدهد چون او را ترسانده بودند و دلش نمی خواست دوباره مشکلی برایش به وجود آید.

در این فیلم آقای هاشم پور نقش افسر نیروی انتظامی را بازی می کرد که از وسط فیلم باید با لباس میدان وارد گروه های قاچاقچیان می شد تا بتواند آنها را به دام بیندازد. از او خواستیم برای بازی در این صحنه ها سرش را کچل کند که قبول نمی کرد و می گفت این کار را نمی کنم. با هر ترفندی بود راضی اش کردیم.
جمشید هاشم پور از همان اول ستاره بود
خودم موهایش را زدم و اتفاقا از آن لحظه فیلم داریم که اشک می ریخت. وقتی موهایش را کوتاه می کردیم من برای این کار به آقای هاشم پور امضا دادم که اگر برای زدن موهایش ممنوع الکار شد تا آخر عمر خرج زندگی اش را از در پویافیلم بگیرد. این نامه هنوز هم هست و برای ثبت در تاریخ سینما می خواهم آن را به موزه سینما بدهم تا در موزه نگهداری شود.
خوشبختانه این فیلم اکران شد و پرفروش هم شد، آقای هاشم پور هم ممنوع الکار نشدند چون وزارت ارشاد نتوانست جلوی اکران فیلم را بگیرد. البته عکس های بدون موی آقای هاشم پور را مهر نکردند تا ما نتوانیم از آنها استفاده کنیم اما با همه اینها فیلم به اکران در آمد.

علت همکاری و ادامه کار با آقای هاشم پور چه بود؟ ایشان به نقش ها نزدیک بودند یا این که تصور می کردید آن قدر توانایی دارند که بتوانند هر نقشی را که بخواهید، بازی کنند؟

- ما از همان ابتدا می دانستیم که آقای هاشم پور سوپراستار بلامنازع سینما هستند. در طول این سال ها همیشه ستاره بودند. افراد دیگری هم هستند؛ مثل ابوالفضل پورعرب یا امین حیایی که مدتی در سینما تبدیل به ستاره شدند اما کارنامه آنها بالا و پایین دارد ولی آقای هاشم پور از ابتدا ستاره بودند و هنوز هم هستند. بد نیست خاطره ای از بازی ایشان بگویم: در جشنواره سال 71 که فیلم سینمایی «تیغ آفتاب» در ساعت 3 بعدازظهر در سینما آزادی اکران شد، جمعیت زیادی به این سینما آمده بود طوری که تمام سینما پر از تماشاگر بود.
با این که سینما آزادی در آن زمان فیلم های عامه پسند را اکران نمی کرد اما در جشنواره این فیلم را نمایش داد، در حالی که طبقه بالا و پایین پر از تماشاگر بود. آقای هاشم پور سوار بر تریلی بود و زمانی که برای اولین بار تصویر نصفه نیمه، نه تصویر کامل ایشان روی پرده افتاد، تمام جمعیت سوت و دست زدند. خودش هم در سینما حضور داشت و وقتی این واکنش تماشاگران را دید، مبهوت شد. من با حضور آقای هاشم پور شش - هفت فیلم در سینما ساختم که همه آنها جزو پرفروش ترین فیلم های ایشان است.
آقای هاشم پور همیشه از ارتفاع و سوار هواپیما شدن می ترسید اما در قافله سوار هلی کوپتر شد و روی سقف تریلی فرود آمد چون دوست داشت این کارها را در فیلم، خودش انجام بدهد. البته در همان فیلم در گرمسار انگشت هایش شکست اما با عشق و علاقه کار می کرد. این فیلم ها آن زمان خیلی فروش می کرد، به خصوص در شهرستان ها که مردم استقبال زیادی از آنها می کردند.
جمشید هاشم پور از همان اول ستاره بود

آقای هاشم پور شرایط استار بودن را داشت اما کسی آن را کشف نکرده بود. وقتی در «تاراج» بازی کرد، نشان داد که بدن آماده ای دارد و ذاتا آرتیست است. او حتی پنجاه سال پیش در نوجوانی به واسطه فیزیک آماده و بدن مناسبی که داشت، در عکاس خانه ها عکس های فیگوراتیو می گرفت. همه اینها در کنار هم باعث شد که ما ایشان را کشف کنیم و نقش هایی را به آقای هاشم پور بدهیم که باعث حضور چشم گیر ایشان در سینما شود.

چرا ساخت این فیلم ها را ادامه ندادید تا هم این همکاری به همان شکل گذشته ادامه پیدا کند، هم آقای هاشم پور در سینما کم کار نشوند؟

- ما فیلم های اکشن را برای مردم می سازیم. از نیمه دهه 70 دوران فیلم های اکشن تمام شد. بعد از این دوره ما فیلم «آواز قو» را ساختیم که مناسب آن دوره بود. اما آقای هاشم پور هیچ وقت در سینما بیکار نبوده بلکه گزیده کار بوده.
به هر حال هر سوپراستاری در دنیا دوره ای دارد. زمانی نام آرمان را در تیتراژ فیلم ها قبل از فردین می نوشتند اما بعد از مدتی آرمان افول کرد و اسمش پایین رفت. آقای هاشم پور می خواهد دوران طلایی فعالیت خود را در حد معقول نگه دارد. او جایگاه خود را به خوبی در سینما حفظ کرده و هنوز جزو بازیگران مطرح است اما اگر همین امروز هم آن فیلم ها را می ساختیم، تماشاگر قطعا آن نقش ها و داستان ها را نمی پسندید.

به اعتقاد شما چه ویژگی های منحصر به فردی در آقای هاشم پور به لحاظ کاری و شخصیتی وجود دارد که او را از دیگران متمایز می کند؟

- جمشید هاشم پور در تمام این سال ها فیلم های زیادی بازی کرده است اما رفتار او از زمانی که هنوز در «تاراج» بازی نکرده بود تا همین امروز هیچ تفاوتی نکرده است و همانی است که بود. هیچ کسی تصویر و خاطره بدی از او ندارد. هیچ وقت غر نمی زند و خسته نمی شود و به تمام معنا حرفه ای و درجه یک است.
در رعایت اخلاقیات حرف اول را در میان بازیگران سینما می زند. همه اینها به این دلیل است که تربیت خانوادگی و خط مشی یک نفر در زندگی تعیین کننده رفتار اوست. آقای هاشم پور آدمی استثنایی است که از هر نوع حاشیه ای از همان قبل از انقلاب که در سینما کار می کرد، دور بوده و این طور کار کردن را تا به امروز هم ادامه داده که باعث آبرومندی و موفقیت او در سینما شده است.
جمشید هاشم پور از همان اول ستاره بود

با این اوصاف به عنوان یک تهیه کننده و کارگردان سینما هنوز هم تمایل به همکاری با آقای هاشم پور دارید؟

- قطعا و با کمال افتخار. آرزو دارم نقشی داشته باشم و از ایشان دعوت کنم که در فیلمم بازی کند. باعث افتخار من است که اسمم در کنار آقای هاشم پور باشد. من در تمام این سال ها با هیچ کس رفت و آمد خانوادگی ندارم. تنها کسی که با او رفت و آمد دارم، جمشید هاشم پور است. البته ایشان چه در سینما کار کند و چه نکند، اسمش در سینما می درخشد. کسی مانند هاشم پور قهرمان را در سینما زنده نگه داشت و امیدوارم همیشه سلامت باشد که سوپراستار را در سینمای بعد از انقلاب زنده کرد و زنده نگه داشت.