به گزارش مرور نیوز، کتاب «رئالیسم عرفانی» اثر محمد رودگر از سوی انتشارات سوره مهر منتشر خواهد شد.
عارفان و صوفیان همواره برای بیان اندیشههای خود ناگزیر از قصه و داستان بودهاند. آنان در حیطه داستان در پی آنند که وحدت موجود در اشیا، اتفاقات، حرکات، فضاها و حتی نثر را نشان دهند و آشکار سازند که سمع و بصرِ انسانی چگونه به جایی میرسد که خداوند در حدیث قدسی میفرماید:
«بنده من نمیتواند به چیزی که از ادای آنچه بر او فرض نمودهام، نزد من محبوبتر باشد و به من تقرب جوید و همواره بندهام با نوافل (مستحبات) به من نزدیکی میجوید تا جایی که دوستش بدارم و آنگاه که دوستش داشتم، گوش و چشم و دست او میشوم و پشتیبان او.»
نشان دادن چنین دنیا و تصویری از اولیا و انسان کامل در اسلام از طریق شمایلنگاری و تجسیم، با محدودیتهایی همراه بوده است زیرا امکان ندارد تصویری برابر با اصل ارائه گردد. حقیقتی که در ذره ذره هستی به گونهای رمزآلود جریان دارد، با یک هنر برونگرای مادی، قابل بیان نیست ولی داستان یک هنر درونگرا است و میتواند با رعایت شرایط، از عهده این کار برآید. حقیقت عرفانی، با شمایلنگاری و تصویرگری، نه تنها به تصویر کشیده نمیشود بلکه مبتذل و بیحرمت میگردد. از این رو، یک داستان خوب، داستانی است که در سینما نتوان به همان خوبی آن را به تصویر کشید. اقتباس واقعی و موفق از یک داستان اصیل و رمزی با این مشخصات، دشوار است. میتوان از آن برداشتهایی ذوقی داشت ولی نمیتوان یک رمان و داستان اصیل را عیناً به تصویر کشید. اینجاست که برتری محسوس داستان بر سینما هم مشخص میشود. داستان در مقایسه با اشکال هنری دیگر، با واقعیت ساختار وجودی انسان تناسب و ارتباط بیشتری دارد. انگیزة حقیقتجویی در وجود انسان باعث میشود داستان بیش از هر اثر هنری دیگر در او تأثیر بگذارد.
عناصر داستانی موجود در حکایات تذکرههای تصوف دقیقاً مطابق با ساختار رئالیسم جادویی نیستند و طبیعی است که با یکدیگر متفاوت باشند ولی با این حال، نزدیکترین متون ادبی به ساختار این شیوه ادبی هستند. مقایسه این متون کهن با یک شیوه داستانی مدرن، بیتردید نتایج ارزشمندی در بر خواهد داشت. در این پژوهش، این کار با تکیه بر برترین متون از هر طرف، در دو بخش ساختاری و مبنایی صورت گرفته است.
گابریل گارسیا مارکز با رمان «صد سال تنهایی»، برترین نماینده رئالیسم جادویی است. بیش از بورخس و دیگر نویسندگان رئالیسم جادویی، مقایسه ما بر آثار مارکز تأکید دارد. همچنین از میان تأثیرگذارترین تذکرههای تصوف همچون کشفالمحجوب، تذکرةالاولیا و اسرارالتوحید، بیتردید تذکرةالاولیا نوشتة فریدالدین عطار نیشابوری از همه برتر است. در مقایسة ساختاری، عناصر داستانی در تذکرهها همانند شخصیتپردازی، گفتوگو، صحنه و... بازشناسی شده، با عناصر داستان رئالیسم جادویی و آثار مارکز تطبیق داده میشود.
در بخش «مقایسة ساختاری» همچنین به برترین شگرد رئالیسم جادویی اشاره میشود که همانا «شگرد باورپذیری» است. تذکرهنگاران صوفی نیز به باورپذیر جلوه دادن کرامات و خوارق عادات توجه بسیار نشان دادهاند. و اما در «مقایسة مبنایی» از آنجا که رئالیسم جادویی به درآمیختگی رئال با جادو و خیال تأکید دارد، دیدگاه صوفیه درباره عالم مثال و خیال مطرح میشود. همچنین مهمترین بحث در رئالیسم جادویی، جادو و خوارق عادات است و در تذکرهنگاری تصوف، کرامات اولیاست که مبنای تصوف در این باره نیز بیان میگردد. در نهایت مشخص میشود که شباهتهای آثار نویسندگانی چون مارکز با تذکرههای صوفیانه، بیشتر به ساختار و تکنیکهای داستانی این متون مربوط است. مبانی تصوف که در تذکرههای عرفانی به طور کامل جریان دارد و صوفیه با توجه به این مبانی به ساختار روایی- داستانی خاص خود رسیدهاند، آنچنان مدّ نظر رئالیسم جادویی نبوده است. از این منظر، نگاه نویسندگانی همچون مارکز به این متون همه جانبه نبوده، دچار کاستیهایی است که با کمک دو بحث نظری عالم مثال و خیال در عرفان نظری، به اضافة بحث کرامات اولیا، قابل درک است و ما را به معرفی روشی نوین در ادبیات داستانی- عرفانیِ خود، برگرفته از متون تذکرهنگاری اهل تصوف رهنمون خواهد بود.
کتاب «رئالیسم عرفانی» تالیف محمد رودگر توسط نشر سوره مهر در 444 صفحه روانه بازار کتاب خواهد شد.