ماجرای عصبانیت شهید باکری از یک راننده در جبهه
آقا مهدی گفت: «اگه تو این قدر که منو بزرگ تصور می کنی، به بزرگی شهدا و خون اونا احترام می ذاشتی، هیچ وقت این کار رو با اون والورها نمی کردی که حالا بخوای به من التماس کنی.»
آقا مهدی گفت: «اگه تو این قدر که منو بزرگ تصور می کنی، به بزرگی شهدا و خون اونا احترام می ذاشتی، هیچ وقت این کار رو با اون والورها نمی کردی که حالا بخوای به من التماس کنی.»
یک بار از آقا مهدی پرسیدم: «شما از کی با حاج احمد آشنا شدین که این قدر با هم صمیمی هستین؟» گفت: «ما همین جا با هم آشنا شدیم.»
اصلاً اوضاع جالبی نبود و روحیه بچه ها هم در حد صفر تنزل پیدا کرده بود؛ تا این که خبر رسید امام پیغام دادند: «فرزندانم! مقاومت کنید و جزیره را حفظ کنید.»
آن موقع اگر کسی برگه نداشت، اجازه تردد در جزیره را به او نمی دادند، حتی اگر فرمانده لشکر بود. رفتم و برگه را تهیه کردم و آقا مهدی که آمد، تحویلش دادم. آقا مهدی رفت و شب هم نیامد.
کمی سرم را تکان دادم، که دوباره گفت: تو اخلاق منو نمی دونستی؟ میدونی که نسبت به این مسائل چقدر حساسم.
مادران و خواهران برخی از شهدا به مادر شهید علی وردی تبریک گفتند.
سریال هادی حجازی فر به «عاشورا (ل ۳۱)» تغییر نام داد و شایان ذکر است این مجموعه هفت قسمتی پس از اتمام ضبط تصاویر در تهران، تبریز و زنجان در خوزستان تصویربرداری میشود.
تولید پروژه «شهیدان باکری» و لشکر همیشه پیروز ۳۱ عاشورا به کارگردانی هادی حجازیفر کلید خورد.
سریال شهید باکری به کارگردانی هادی حجازی فر و تهیه کنندگی ابوالفضل صفری در مرکز سیما فیلم ساخته می شود.
جانشین فرمانده کل سپاه گفت: امروز به دشمنان میگوئیم شما را شکست میدهیم و این ما هستیم که میخواهیم پیروز باشیم. ما تازه راه قدرتمند شدن را آموختهایم.